با توجه به 4 اصل پایه بازاریابی
(که وارد آن نمی شویم - برای اطلاعات بیشتر 4P و The Four Ps of Marketing را مطالعه کنید )
یکی از ارکان اصلی بازاریابی محصول است ، زمانی که در فرآیند بازاریابی متخصصین به جای اولویت توجه به نیاز مشتریان ، بیش از اندازه درگیر جزئیات و قابلیت های محصول می شوند، در این زمان می گویم دچار بیماری نزدیک بینی بازاریابی یا همان مارکتینگ مایوپیا شدند ! چرا که در واقع متصور به نزدیک بودن مشتری تنها به فاصله محصولشان از مجموعه شدند یا به عبارتی آنچنان درگیر محصول هستند که تصور می کنند مشتریانشان به دنبال محصول آن ها هستند نه نیازی که در پی خرید آن محصول از آنان رفع می شود.
فراموش نکنید مشتری محصول شما (کالا/خدمات) در اصل به دنبال رفع نیاز خود از طریق دریافت محصول شما هستند نه خود محصول !
با یک مثال ساده کامل متوجه خواهید شد :
برای مثال شرکت خودرو سازی بنز در سال 2010 اعلام کرد برنامه تحقیقات تا سال 2020 دارد برای توسعه حمل و نقل های شهری بدون خودرو ! چرا که می داند آینده صنعت خودرو سازی با توجه به پیشرفت تکنولوژی های جدید رو به نابودی است و دیگر نمی تواند به بقای سازمان خود ادامه دهد(درست مانند اسب و درشکه) ! اما شرکت بنز می داند به درستی که یک شرکت تولید کننده خودرو نیست بلکه شرکت تسهیل کننده حمل و نقل است به همین جهت به دنبال راه کار های جدید برای رفع نیاز حمل و نقل جامعه مخاطبین خود است!
نه اینکه صرفا به تولید خودرو های خود بچسبد و سعی در بهبود آن ها کند !
امپراطوری نوکیا را بیاد بیاورید که چگونه متوجه نشد که کاربرانش نیاز ارتباطات تسهیل شده دارند و نه گوشی های موبایل صرفا با سیستم عامل سیمبین ، در مواجه با تغییرات و آمدن اندروید به جای در نظر گرفتن بازار و نیاز اصلی مشتریان به محصول خود چسبید و تلاش کرد با بهتر کردن ویژگی های همچون دوربین محصول سهم بازار خود را حفظ کند.
متاسفانه در سال های اخیر شاهد این هستیم که متخصصین دیجیتال مارکتینگ بدون آگاهی نسبی به دانش بازاریابی و مفاهیم عمومی ،صرفا با تکیه بر تخصص در استفاده از ابزار های بروز دارند : همچون پزشکی با جدیدترین تکنولوژی های روز دنیا بدون شناخت و درک صحیح از آناتومی انسان هستند! هرچند به لطف ابزار های پیشرفته کار را با شاخص های فروش جلو می برند اما مثل آغاز عصر صنعتی بدون توجه به عواقب فعالیت ها فاجعه ای در راه است !
چرا مایوپیای دیجیتال مارکتینگ ؟ با توجه به اینکه در کانال های توزیع دیجیتال مارکتینگ متخصص نیاز دارد به استفاده از ابزار های تخصصی دیجیتال مارکتینگ ، یک کارشناس ارشد دیجیتال مارکتینگ حتی قبل از آنکه بیش از حد درگیر محصول و ویژگی های آن باشد در گیر خود همین ابزار می شود و واسطه شناخت ادراکات مشتریان صرفا دیتا و چارت های آنلاین هستند که با گذر زمان متوجه می شوید تفصیر های متفاوتی دارند!
در نتیجه تنها چیزی که در این میان اهمیت نخواهد داشت نیاز مشتریان است! به فروشگاه های دیجیتال امروز نگاه کنید تنها دلیل پیداش آن ها تسهیل فرآیند رسیدن مشتریان به نیازشان بوده ! اما امروز صرفا تنها دلیل حضورشان تسهیل فرآیند خرید محصول هستند ! ارزش های سازمانی و نیاز مشتریان تنها یک شو ضعیف مارکتینگ هستند ! اشتباه نکنید رونق بازار تقاضا دلیل دیگری دارد!
بیماری ابزار گرایی فریب بزرگ متخصصین
توانمندی های یک فرد متخصص دیجیتال مارکتینگ و یا یک آژانس تبلیغات آنلاین صرفا تسلط بر ابزار های بروز نیست بلکه این پیش فرض اولیه حوزه توانمندی آن هاست ! مفاهیم بازاریابی ، استراتژی های فروش و کانال های دیجیتال مارکتینگ توانمندی های ثانویه بر اصل رفع نیاز مشتری هستند.
ابزار ها و کانال های دیجیتال مارکتینگ بسیار فوق العاده و موثر هستند به نسبت کانال های بازاریابی سنتی که بسیار بررسی خروجی آن ها دشوار بود ! اما در عین حال باید حفظ رابطه با نیاز مشتریان و تلاش در رفع آن به بهترین شکل در اولویت قرار بگیرد و نگاه به ایجاد یک رابطه بلند مدت با مشتریان در راستای رفع نیاز آن ها و مدیریت ادراکشان باشد .
دوستانی که علاقمند به دریافت مشاوره دیجیتال مارکتینگ و شروع فعالیت های تبلیغات آنلاین خود هستند می توانند با سر زدن به وب سایت آژانس خلاقیت کوروش ، مشاوره رایگان دریافت کنند.
