سه مرد که رفیق شفیق بودند در یکی از دورافتادهترین روستاهای ایران به نام برره با هم مباحثه بیمهای میکردند:
یکی گفت: آیا تا کنون دیدهاید کسی الاغش را بیمه کند ولی خود و بچههایش بدون بیمه باشد؟
دومی گفت: بله، در دورانهای نه چندان دور انسانهایی زندگی میکردند که باربرهای خود را بیمه میکردند ولی خودشان را بیمه نمیکردند. آنها باربرهایشان را دوست داشتند، چون باربرها منبع درآمدشان بودند؛ به همین خاطر آنها را بیمه میکردند.
سومی گفت: چرا به دورانهای گذشته میروی؟ مگر امروزه ماشینها، همان حکم باربرهای قدیمی را ندارند؟ آیا کسی یک روز، از بیمه ماشینش غفلت میکند؟
اولی گفت: حالا بیمه ماشین گرانتره یا بیمه عمر آدما؟
دومی گفت: بیمه ماشین اجباریه و حداقل و حداکثر داره، ولی بیمه عمر اختیاریه و حداقل داره ولی حداکثر نداره.
سومی: کجایید بابا !!! بیمه ماشین خیلی خیلی گرانه در حالی که بیمه عمر کاملاً رایگانه!!!!!
اولی و دومی از تعجب چشمانشان گرد شد و گفتند: چطور رایگانه؟
سومی گفت: چون اگه شما صد سال هم ماشین رو بیمه کرده باشید ولی دچار خسارت نشید هرچه پول دادی از بین رفته دیگه هم باز نمی گرده.
اولی و دومی: مگر بیمه عمر چنین نیست؟
سومی: نخیر؛ بیمه عمر هر چقدر حق بیمه پرداخت کرده باشی پس از پایان قرارداد تمام پولهایی که پرداخت کردی به اضافه دو تا سود، یکی تضمینی و یکی سود مشارکت به شما یا وراث شما باز میگردد.
هر چه دراین بین خدمات گرفتی برای شما رایگان میشود.
اولی و دومی: عجب غفلتی کردیم! مگه چنین بیمه ای در ایران ما وجود داره؟ حالا چطور ما این بیمهنامه رو تهیه کنیم؟
سومی گفت: کاری نداره، شما هر لحظه میتونید با پرداخت مبلغی، خانواده خودتون رو از سایت ازکی بیمه عمر کنید و در اسرع وقت بیمه نامه خودتون رو در درب منزل تحویل بگیرید.