چیزی که میدانم این است که غیر از این دنیای مادی که برایمان قابل دیدن است، دنیای وسیع دیگری اطرافمان است که ما از کم و کیف مناسبات و موجوداتش خبر نداریم. آیا منظورم اجنه و از ما بهتران است؟ منظورم اینها و چیزهایی غیر از اینهاست.
علم و دانستههای انسان خیلی محدودتر از آن چیزی است که ما گمان میکنیم. من فکر میکنم اطلاعات وسیعی در جایجای عالم وجود دارد که ما سواد خواندنش را نداریم و حتی ازشان مطلع نیستیم.
نمونههای ملموسش همین کفبینی و فال و طالعبینی و عالم ستارگان است. آیا من به اینها اعتقاد دارم؟ دارم و ندارم. من اعتقاد دارم که کفبین واقعی که اطلاعات درست بدهد وجود دارد. و معتقدم طالعبینها و فالگیرهای کاربلد و درستکار هم وجود دارند. عالمان رمل و جفر و علوم غریبه هم داریم. ولی در کنارش اعتقاد دارم که خیلی هم خودشان را کفبین و رمال جا زدهاند. خیلیها هم یک نیمچه علمی دارند و با آن ادعاهای بزرگ میکنند. و همین درهم بودنشان اعتماد کردن را سخت کرده است.
این از عقیده من. اینها چیزهایی نیست که خاص کشور ما باشد، همه جای دنیا نمونههایش وجود دارد. دوستی که به تازگی از امریکا برگشته بود میگفت آنجا بازار کفبینی خیلی داغ است.
حالا برویم سر اصل مطلب. داشتم میگفتم. من فکر میکنم واقعا آدمهایی هستند که با نگاه کردن به خطوط کف دست آدمها میتوانند گذشته و آیندهشان را بخوانند. آنها سواد خواندنش را پیدا کردهاند. همانطور که در ایران طبیبانی هستند که با طب بوعلی، با نگاه به رگهای چشم، قرنیه و یا شکل تپش ضربان، میتوانند از سلامت یا مشکلات اعضای داخلی بدن خبرهای درست و دقیقی بدهند. و اینها سحر و جادو نیست. اینها علم است. (البته سحر و جادو هم یک دانش است که آموختنیست)
یکی از همین طبیبان سنتی معتقد بود صورت انسان، مانیتور بدن اوست. در بدن انسان هر اتفاقی بیفتد میشود آثارش را در چهره دید. فقط باید بلد باشی آن اطلاعات را از چهره بخوانی.
خیلی جاهای دیگر هم اطلاعاتی هست راجع به زندگی ما. در ستارگان، در فالها و چیزهایی که شاید به گوشمان نخورده باشد. دارم یاد میگیرم وجود چیزهایی که ازشان سر در نمیآورم را انکار نکنم. همه را هم نمیتوانم تأیید کنم. اما میدانم که زندگی ما و جهان مجموعه به هم پیوستهای است که آثارش در جاهای مختلف حک شده یا پیش از وقوع آن نوشته شده است.
آیا میشود اتفاقی را پیش از وقوع دید؟ من فکر میکنم با دستاوردهای علم فیزیک احتمال دیدنش زیاد شده است. این که مفهوم زمان در همه جای کهکشان یکی نیست، یک جایی زمان زود میگذر و یک جایی کندتر است، احتمال دیدن آینده را بالا ببرد. کافی است از جایی که زمان کش میآید به جایی که زمان تند میگذرد نگاه کنیم تا همه چیز یک زندگی چند ساله را در چند دقیقه ببینم.
هر اتفاق کوچکی احتمالا تأثیرات بزرگی در جهان دارد و این زنجیره تأثیر و تأثرات ادامه دارد و از جهان یک مجموعه به هم تنیده ساخته است. هیچ چیز از بین نمیرود و همه چیز، حتی آثار حرکات ما هم ماندگار و قابل دسترسی است.
دنیا خیلی پیچیدهتر از آن است که فکر میکنیم. و خیلی پر رمز و رازتر.