از آنچه این روزها دیده و شنیدهام به چهار نمونهی هشداردهنده که گمان میکنم جای نگرانی دارد، اشاره میکنم.
یک) با یکی از مریدان چشم و گوش بستهی جناب رائفیپور دربارهی علم و تخصص ایشان بحث میکردم. این مرید سینهچاک در دفاع از رائفیپور، او را با پیامبر اکرم(ص) مقایسه کرد و گفت که پیامبر هم علم نداشته است.
دو) روز شنبه سی مرداد یکی از نمایندگان مجلس در دفاع از وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش و توجیه جوانی و بیتجربگی ایشان، به این گزارهی تاریخی و اعتقادی استناد کرد که پیامبر هم در چهل سالگی به رسالت مبعوث شد.
سه) روز یکشنبه سیویک مرداد یکی از نمایندگان ضمن سخنانی در صحن مجلس، صراحتاً بر مخالفت با اختلاف نظر در مسائل و برداشتهای علمی تأکید کرد و شکلگیری اختلاف نظر در مباحث علمی را در تقابل با امنیت جامعه دانست.
چهار) روز یکشنبه سیویک مرداد یکی از نمایندگان ضمن سخنانی در صحن مجلس، به صراحت و با افتخار دربارهی کسانی که بهصورت غیرقانونی یک مجلس سخنرانی را بر هم زدهاند و جلوگیری از اجرای حکم قانونی و قضایی صادرشده دربارهی این افراد سخن گفت.
نادانی و جمود و کژاندیشی زمانی که با رنگ و لعابی از دین و اعتقادات درآمیزد، فاجعه میآفریند.