پرسشی که مجری تلویزیون خطاب به مهمان خود مطرح کرد، از چند زاویه قابل بحث است.
یک) چوپانی در ردیف فعالیتهای مولّد دستهبندی میشود و از آنجا که فرهنگ غالب در جامعهی ما و از جمله در صداوسیما مصرف و مصرفگراییست، با لحنی نه چندان خوشایند از آن یاد میشود.
دو) گاهی شهر و روستا دو دنیای مجزا و جدا از هم تصویر و تصور میشوند و یکی برتر و دیگری فروتر شمرده میشود. در پسزمینهی ذهن بسیاری از ما چنین نگاه نادرستی ممکن است جای گرفته باشد.
سه) کسی که تاریخ ایران را با دقت و حوصله و از منابع معتبر، نه از چند سایت و صفحهی بیشناسنامه، نخوانده باشد، هرگز به جایگاه و نقش اقوام گوناگون ایرانی در فراز و فرودهای سرگذشت هزاران سالهی این سرزمین پی نخواهد برد و برداشتی سطحی و شعاری و بیمایه از جایگاه اقوام بهویژه قوم ریشهدار و اصیل و کهن کُرد خواهد داشت. نگاه یکسویه، تحقیرآمیز، نادیدهانگارانه و از بالا به پایین نه بر پایهای از دانش استوار است و نه بهرهای از خردمندی دارد و پیامد آن بحرانی بلندمدت و شکافی ویرانگر در جامعهی ایرانی خواهد بود.
چهار) بخواهیم یا نخواهیم و بدانیم یا ندانیم اقوام ایرانی عناصر اصلی و اساسی سازندهی فرهنگ و هویت این سرزمیناند و زبان و لباس و آداب و رسوم و فرهنگ آنها بخشی برجسته از فرهنگ و تمدن ایران را تشکیل میدهد. من و شما و صداوسیما و نخبگان و دولتمردان و همگان باید این فرض را به عنوان یک واقعیت و یک ضرورت بپذیریم و از کلیشهی منحط و نامعقول و زیانبار تهرانی –شهرستانی بیش از پیش فاصله بگیریم.