خانم ژاله صامتی داور مسابقهی عصر جدید به شرکتکنندهی مسابقه توصیه میکند که لهجهاش را فراموش کند.
بنده در این باره یک پرسش بسیار ساده از ایشان دارم:
لطفاً بفرمایید چه نسبتی میان لهجهها و زبانهای یک جامعه و کشور با فرهنگ و تاریخ و تمدن آن جامعه وجود دارد؟
اگر قرار باشد هر کس به نام پیشرفت علمی و ورزشی و هنری و تجاری و مانند آن، وقتی پایش به تهران یا یک شهر بزرگ میرسد، زبان و لهجه و ویژگیهای فرهنگی و محلی و منطقهای و قومی خود را فراموش کند و دور بیندازد، آیا چیزی از اجزای تشکیلدهندهی فرهنگ و تمدن ایران بزرگ باقی میماند؟
آیا دکتر مهدی گلشنی، علامه محمدتقی جعفری، علی دایی و بسیاری دیگر از بزرگانی که در عرصههای گوناگون درخشیده و ماندگار شدهاند، زبان و لهجه و ویژگیهای قومی و منطقهای خود را فراموش کرده و کنار گذاشتهاند؟
زبانها و لهجهها ذخیرهها و سرمایههای ارزشمندی هستند که ما را با گذشتههای هزاران ساله پیوند میدهند و آنها که از روی ناآگاهی آمیخته با خودبرتربینی، لهجهها و زبانهای گوناگون و فراوان این مرزوبوم را تحقیر و تمسخر میکنند، در هر جایگاه و با هر عنوان، تیشه به ریشهی فرهنگ و تمدن این سرزمین میزنند.