این عکس را که دیدم چند نکته به ذهنم رسید. مینویسم شاید فایدهای داشته باشد. شاید هم من اشتباه میکنم و یک نفر مرا راهنمایی کند. صورت مسئله این است که بزرگواری از دنیا رفته و رئیس صداوسیما هم با عنوان «رئیس رسانهی ملی» این تاج گل را به مراسم بزرگداشت ایشان هدیه کردهاند.
اما چند نکته:
یک) استفاده از عنوان رئیس رسانهی ملی یعنی اینکه موضوع جنبهی شخصی ندارد و این تاج گل با هزینهی بیتالمال تهیه شده است. بهعنوان یک انسان، یک مسلمان و یک شهروند حق دارم بپرسم که:
این تاج گل با کدام مجوز شرعی، قانونی، عقلی و اخلاقی تهیه شده است؟
دو) خیلی اهل تلویزیون نیستم اما گاهی که برنامهها و شبکهها را مرور میکنم، برداشتم این است که رگههایی از ناهمخوانی و تناقض بین برنامهها و عملکردها قابل مشاهده است. نمیشود از صبح تا شب در شبکههای چندگانهی رادیو و تلویزیون از معارف اسلام و اهلبیت و انقلاب و اقتصاد مقاومتی و سادهزیستی و تحمل مشکلات بگویید و همزمان و در تناقضی آشکار، این رفتار و مشابه آن از شما سر بزند. مردم به عمل شما نگاه میکنند.
سه) پشت سر این رفتار، چه طرز فکری قرار دارد؟ «پیروی از عرف رایج» بدترین توجیهی است که میتوان در دفاع از آن عرضه کرد. برای رئیس دستگاهی که قرار است یک دانشگاه عمومی و سازندهی اندیشهها و انسانها و جامعه و جلودار اصلاح کژیها و کاستیها باشد، دنبالهروی از عرف رایج بدون ارزیابی عقلی، یک انحراف فکری غیرقابل پذیرش بهشمار میرود. فکر غلط در هر سطح و جایگاهی از جامعه و حکومت، غلط است.
مولوی چه زیبا گفته است:
«فکر خفته گر دو تا و گر سه تاست هم خطا اندر خطا اندر خطاست»
چهار) صحبت دربارهی دیگر دسته گلهای صداوسیما بماند برای فرصتی مناسب.