پروين اعتصامي شاعریست نابغه. نگاهي نکتهسنج دارد و تيزبين.
تشخیص او از دردهای جامعه دقیق است و کلام او در بیان درمان، عمیق.
پروين، از توانمندی کمنظیر خود در شعر برای اصلاح کاستیهای فرهنگی و اجتماعی بهخوبی استفاده میكند.
یک) متهم کردن این و آن، از مسئولیت فردی ما در بروز مشکلات کم نمیکند:
همه كردار تو از توست چنين تيره
چه كني شِكوِه ز ماه و گله از اختر
دو) خودخواهی، خودبینی و خودپسندی نشان کوتهفکری است:
خویشتن دیدن و از خود گفتن
صفت مردم کوتهنظر است
سه) باید در مسیر عقل و اخلاق حرکت کنم، دیگران میآیند یا نه، مهم نیست:
تو گرانسنگي و پاكيزگي آموز چه باك
گر نپويند به راه تو سَبُكساري چند
چهار) بسياري در پي تفاخر به يك لقب هستند. هرچند محتوایی پشت این عنوان و لقب توخالی نباشد:
دور شو از رنگ و بوي بيهُده پروين
از در معني در آي نَز در عنوان
پنج) آنکه گمان میکند تهیدست است، اگر نگاه خود را تغییر دهد، خواهد دید که ثروتی فراوان دارد:
آنچه گفتی نیست، یکیک در تو هست
گنجها داری و هستی تنگدست
شش) بسیارند آنها که بهظاهر بزرگاند اما عقل و ارادهای برای گذشتن از هوسهای کودکانه ندارند:
در هوس افزون و در عقل اندکیم
سالها داریم اما کودکیم
هفت) نادانی و تنپروری دو آفت کشنده و دو عامل بزرگ سیهروزی ماست:
بشكنيم از جهل و خود را نشكنيم
بگذريم از جان و از تن نگذريم
هشت) تنبلی موجب عقبماندگی است و با فرافِکنی، مشکلی حل نمیشود:
تو شدي كاهل و از كار بَري گشتي
نه زمستان گُنَهي داشت نه تابستان
نُه) باید به مراتب والای تولید و انتقال علم و دانش دست یافت:
دیبهی معرفت و علم چنان باید بافت
که توانیم فرستاد به بازاری چند
ده) ارزش وقت را بدان که این گنج بیمانند آسان از دست میرود:
ز گنج وقت نوایی ببر که شبرو دَهر
به رایگان بَرَد این گنج رایگانی را
یازده) اگر در يك مسير مشخص حرکت میکنید، دشواري را تحمل كنید و در ميانهي راه نااميد نشوید:
رهنوردي كه به امّيد رهي ميپويد
تيرهراييست گر از نيمهي ره برگردد