پنجاه سال پیش محقق برجسته، دکتر آذرتاش آذرنوش، بهدرستی و تلخی هشدار داده بود که شناخت ما ایرانیان از تاریخ و فرهنگ و پیشینهی جامعهی عرب، اولاً ناقص است و تحقیقات عمیقی در این باره انجام ندادهایم و نخواندهایم و ثانیاً همان شناخت ناقص هم یکسویه است و جهتدار و مبتنی بر پیشفرضهایی که گاه پایهی علمی روشنی ندارد.
امروز و با گذشت پنجاه سال از این هشدار، همچنان نمونهها و نشانههای این شناخت اندک و ناقص و یکسویه به فراوانی در سطح جامعه و فضای مجازی به چشم میآید.
برخی پیامدهای ناخوشایند ضعف شناخت را میتوان چنین فهرست کرد:
یک) دیدگاهها و تحلیلها و کنش و واکنشها و مواضع، پختگی و عمق کافی را نخواهد یافت.
دو) حدود انصاف و احترام متقابل رعایت نخواهد شد.
سه) دور نیست که در نتیجهی ضعف شناخت، نگاهی تحقیرآمیز و آمیخته با خودبرترپنداری بر فضای فرهنگی و اجتماعی غلبه کند و این مسیر معیوب به استنتاجهای گمراهکننده منتهی شود.
چهار) در غیاب مطالعه و شناخت تاریخی، تأثیر جنگ روانی و دروغ و فریب رسانهای، بهگونهای مضاعف و چندبرابری افزایش مییابد و از این حیث هزینههای مادی و معنوی بسیار و پیامدهای زیانبار بر افراد و جامعه تحمیل میشود.
مطالعهی آثار محققان، بهترین، کوتاهترین و کمهزینهترین راه برای افزایش شناخت و اصلاح باورهای غیرتحقیقی، کلیشهای، ساندویچی و عوامفریبانه است.
جامعه و تمدن ایران در طول هزاران سال گذشته با جامعه و تمدن عرب به شکلها و در عرصههای گوناگون رابطه و تعامل داشته و امروز نیز این ارتباط در ابعاد مختلف قابل مشاهده است. بنابراین ارائهی روایت و تحلیلی منصفانه و مبتنی بر تحقیق از این پیشینهی تاریخی قطعاً بر فضای فرهنگی و اجتماعی و روابط گسترده، پیچیده و چندوجهی امروز تأثیری آشکار دارد.
بهعنوان نمونههایی از آثار محققان در زمینهی معرفی تاریخ، جامعه و فرهنگ عرب و نیز روابط ایرانیان و اعراب، دو کتاب زیر آموزنده و مفید است:
کتاب تاریخ عربستان و قوم عرب، نوشتهی سیدحسن تقیزاده
کتاب راههای نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب جاهلی، نوشتهی دکتر آذرنوش