مُئیر عزری، سفیر اسرائیل در ایرانِ عصر پهلوی، در خاطرات خود، خط تحریف تاریخ و دامن زدن به رویارویی قومی و مذهبی در جامعهی ایران را بهگونهای عوامفریبانه و مستمر دنبال میکند.
از یکسو تلاش میکند بهدروغ تجزیهطلبی را در کردستان دارای پیشینهای تاریخی نشان دهد. همزمان از تجزیهی ایران حمایت کرده و میل به جدایی و رفتن به سمت تشکیل کردستان بزرگ را در مخاطب تحریک میکند.(ص ۳۴۶ و ۳۴۹)
از دیگرسو رویارویی شیعه و سنی را در بلوچستان دامن میزند.(ص ۳۵۶)
در جانب دیگر خط تحریک و تقابل بین ایرانی و افغانستانی را پی میگیرد.(ص ۳۶۰)
و البته در سراسر کتاب خود، به هر بهانه تلاش میکند ایرانیان را در تاریخ و امروز در برابر اعراب قرار دهد و این دو را دشمنان دیرین معرفی کرده و همزمان چهرهای ستمدیده و گرفتارِ آزار از یهودیان در جامعهی ایران ترسیم کند.
عجیب نیست اگر رسانههای صهیونیستی این روزها مشابه همین خطوط و رویکرد را در پیش گرفتهاند.
صهیونیسم در تحریف تاریخ و دامن زدن به تفرقه و تقابل قومی و مذهبی در جوامع گوناگون، تجربه، تخصص، پشتکار و پیشینهای دیرین دارد.