ویرگول
ورودثبت نام
کورش هادیان
کورش هادیانپژوهشگر، مدرس، دکترای تاریخ ایران ، کانال من در ایتا https://eitaa.com/roozgaran
کورش هادیان
کورش هادیان
خواندن ۴ دقیقه·۱ ماه پیش

غارت سازمان‌یافته‌ی آثار تاریخی و باستانی ایران به وسیله‌ی صهیونیست‌ها در زمان پهلوی

 

گزینش این عنوان نه از سر تعصب است و نه بر پایه‌ی جانب‌داری بلکه تنها ناشی از واقعیت‌های تلخی‌ست که در اسناد تاریخی و خاطرات اشخاص مطلع و آثار محققان بازتاب یافته است.

وقتی سخن از غارت سازمان‌یافته است یعنی یک کار اتفاقی و موردی نبوده و صهیونیست‌ها و اسرائیلی‌ها برای سرقت و انتقال آثار تاریخی ایران به بیرون از کشور و مخصوصاً به موزه‌های اسرائیل، برنامه‌ریزی کرده بودند.

اما چه منابعی این ادعای سنگین را تأیید می‌کند؟

یک) کتاب خاطرات مئیر عزری، سفیر اسرائیل در ایرانِ عصر پهلوی

دو) اسناد و مدارک حکومت پهلوی، از جمله اسناد وزارت امور خارجه

سه) کتاب دوران بی‌خبری، نوشته‌ی رشید رشید کیخسروی

چهار) برخی روزنامه‌های ایران و اسرائیل

 در شرح و اثبات ادعای غارت سازمان‌یافته می‌توان به نکاتی مهم اشاره کرد.

 نکته‌ی اول) در اثبات این‌که صهیونیست‌ها و اسرائیلی‌ها آثار تاریخی و باستانی ایران را بابرنامه غارت کرده‌اند، می‌توان به خاطرات مئیر عزری(صفحه‌ی ۵۶۰) اشاره کرد:‌

«در سال‌های ۱۹۶۹ و ۱۹۷۰ پیرو درخواست موزه‌های اسرائیل، به گردآوری مالی و تکه‌های باستانی میان یهودیان ایران پرداختم. گروهی از کارشناسان یهودی را که در ایران با یادگارهای دوران باستان آشنایی داشتند گرد هم آوردم و درخواست موزه‌ها را با آنان در میان نهادم. پس از چندی تکه‌هایی گردآوری و به اسرائیل فرستاده شد که در میان آن‌ها محرابی به چشم می‌خورد که آن را ایوب ربنو پیش‌کش کرده بود. این محراب زیبا پیرو ویژگی‌های تاریخی‌اش سال‌های درازی مایه‌ی شگفتی بینندگان موزه‌ی اسرائیل شده است.»

 نکته‌ی دوم) عده‌ای که نمی‌توانند اصل ماجرا یعنی غارت سازمان‌یافته را انکار کنند، در پی توجیه آن برمی‌آیند و به نظر می‌رسد چنین توجیهاتی بیشتر به درد عوام‌فریبی می‌خورد تا شرح منطقی یک رویداد تاریخی.

این عده گاهی می‌گویند این آثار تاریخی که اسرائیلی‌ها و صهیونیست‌ها از ایران خارج کرده‌اند، آثاری متعلق به یهودیان بوده و آنها قصد غارت آثار تاریخی ایران را نداشته‌اند.

در پاسخ باید به همین نوشته‌ی آقای عزری اشاره کنیم که صریحاً گفته است محراب یک مسجد تاریخی را از ایران خارج کردیم و به موزه‌ی اسرائیل فرستادیم. آیا محراب مسجد متعلق به یهودیان است؟

 نکته‌ی سوم) در جای دیگر و باز هم برای توجیه این غارت سازمان‌یافته می‌گویند جمع‌آوری و ارسال آثار تاریخی ایران به خارج با اطلاع و اجازه‌ی دولت وقت ایران بوده.

در پاسخ می‌توان گفت این عذر بدتر از گناه است. هرچند معلوم نیست ادعای اطلاع حکومت پهلوی و همکاری با صهیونیست‌ها در این غارت سازمان‌یافته راست است یا دروغ و البته اگر راست باشد، معنایی جز همکاری پهلوی با صهیونیست‌ها در غارت و نابودی میراث تاریخی ایران ندارد.

 نکته‌ی چهارم) از نشانه‌های موجود چنین برمی‌آید که صهیونیست‌ها در سطحی گسترده آثار تاریخی و باستانی ایران را غارت کرده‌اند.

در تأیید این مدعا می‌توان به گزارش‌های وزارت امور خارجه و برخی منابع دیگر استناد کرد.

وزارت خارجه‌ی ایران در سال ۱۳۴۷ در چندین گزارش با صراحت درباره‌ی انتقال گسترده‌ی «اشیای عتیقه‌ی ایرانی بخصوص نسخ کتب خطی» از ایران به اسرائیل و نقش موثر «شرکت هواپیمایی العال» اسرائیل در این باره سخن گفته است.

مئیر عزری هم با اشاره به شخصی به نام ایوب که ده‌ها سال در کار جمع‌آوری و انتقال آثار تاریخی از ایران به خارج از کشور و به‌ویژه اسرائیل بوده گفته است که «داده‌های گرانبهای ایوب به موزه‌ی اورشلیم فراموش نشدنی است.»

عزری در ص ۲۴۸ و ۲۴۹ خاطراتش گفته که گاهی روزنامه‌ها به این موضوع یعنی غارت آثار تاریخی اعتراض می‌کردند و گاهی هم نامه‌های اعتراضی در سطح کشور پخش می‌شد با این مضمون که چرا صهیونیست‌ها مشغول سرقت آثار تاریخی هستند و کسی با آنها مقابله نمی‌کند.

رشید کیخسروی نیز در کتاب دوران بی‌خبری، غارت گسترده‌ی آثار تاریخی و باستانی را به‌وسیله‌ی صهیونیست‌ها یادآور شده است.(ص ۱۰ تا ۱۱)

یک روزنامه‌ی اسرائیلی نیز در سال ۱۳۵۷ درباره‌ی وابسته‌ی نظامی اسرائیل در ایران، به نام نیمرودی که ده سال در ایران بوده، گفته است که خانه‌ی او پر است از آثار تاریخی و باستانی که از ایران آورده.

 نکته‌ی پنجم) طنز تلخ ماجرا آنجاست که عزری نه تنها بابت این دزدی آشکار عذرخواهی نکرده بلکه تلاش می‌کند این غارت سازمان‌یافته را توجیه کند و مخاطب ایرانی خود را فریب دهد و حتی منت سر او بگذارد. برای نمونه در جایی می‌گوید:‌ «ایوب برای آشنایی مردم جهان با فرهنگ ایرانی تکه‌های ارزنده‌ای از دوره‌های هخامنشیان و ساسانیان را به موزه‌ی اورشلیم پیشکش نمود.»

سوال این است که اصلاً امثال ایوب و عزری چه حقی داشته‌اند آثار تاریخی ایران را جمع‌آوری و سرقت کنند و بعد هم با وقاحت و طلبکاری، منت سر ایرانیان بگذارند که ما تاریخ و فرهنگ شما را به دنیا معرفی کردیم.

 نکته‌ی ششم) عده‌ای می‌گویند اگر ایرانی‌ها و جمهوری اسلامی شعار مرگ بر اسرائیل نمی‌دادند، اسرائیل با ایران کاری و مشکلی نداشت و حمله نمی‌کرد و می‌گویند اگر اسرائیل با ایران مشکل داشت چرا زمان پهلوی به ایران حمله نکرد؟

پاسخ این پرسش، روشن است. اسرائیل در زمان پهلوی در ایران حضور داشت و در اقتصاد و فرهنگ و اجتماع و سیاست و هر عرصه‌ی دیگری که می‌خواست، دخالت می‌کرد و به ایران و ایرانی ضربه می‌زد. مشابه همین غارت آثار تاریخی ایران.

بنابراین نیازی به حمله‌ی نظامی از بیرون نداشت.  

صهیونیسماسرائیلحکومت پهلوی
۴
۱
کورش هادیان
کورش هادیان
پژوهشگر، مدرس، دکترای تاریخ ایران ، کانال من در ایتا https://eitaa.com/roozgaran
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید