کورش هادیان
کورش هادیان
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

قصه‌ی شاهزاده و تاریخ و سیاست

سال‌ها پیش فیلمی از شاهزاده رضا پهلوی دیده بودم که ضمن صحبت، به تاریخ اشاره می‌کرد و این‌که شهرهای سمرقند و بخارا در عهدنامه‌ی ترکمنچای از ایران جدا شده است.

با خودم گفتم احتمالاً شاهزاده دچار اشتباه لفظی شده و الّا کیست که یک کتاب تاریخی خوانده باشد و نداند که سمرقند و بخارا ربطی به ترکمنچای ندارد.

در این سال‌ها هر چه گذشت و هر چه در سخن و رفتار شاهزاده تأمل کردم بر اطمینانم افزوده شد که شاهزاده رضا پهلوی و کسانی که به او مشورت می‌دهند، یکسره با تاریخ و مطالعه‌ی تاریخ بیگانه‌اند.

این روزها که داستان رضا پهلوی با جنگ روانی صهیونیست‌ها و لاف و گزاف در باب حمله به ایران درآمیخته بیش از هر زمان دیگری مطمئن شده‌ام که رضا پهلوی نه ایران را می‌شناسد نه مردم ایران را و نه جامعه‌شناسی تاریخی ایران را .

او حتی سرگذشت پدر و پدربزرگ خود را یک بار با دقت مرور نکرده است.

شاهزاده‌ای که نه تاریخ می‌داند نه سیاست !

«جان که او دنباله‌ی زاغان پَرَد

زاغ او را سوی گورستان بَرَد»

(مولوی)


رضا پهلویشناخت تاریخیصهیونیسمجنگ روانیعوام‌فریبی
پژوهشگر، مدرس، دکترای تاریخ ایران ، کانال من در ایتا https://eitaa.com/roozgaran
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید