سالها پیش یک پژوهشگر و صاحبنظرِ عرصهی فرهنگ و اجتماع در امریکا با دقت و ظرافت گفته بود که بزرگترین تهدید برای جامعهی بشری، شایعه است.
این روزها که رسانهها از حیث کمیت و کیفیت، گسترشی روزافزون دارند و کمتر عرصهای از زندگی فردی و اجتماعی را میتوان یافت که برکنار از حضور و تأثیر رسانه باشد، عمق و مفهوم این سخن بیش از پیش آشکار میشود.
روایتهای جهتدار، یکبعدی، تحریککننده، احساسی و هیجانی، تحریفشده، ساختگی، بیسند، نامعتبر، دروغ و آمیخته با مغالطه و عوامفریبی، فراوان و بیشمار در رسانه منتشر و دست بهدست و بازنشر میشود.
رسانهها میتوانند از کاه کوه بسازند، نمود عینی یک کلاغ چهل کلاغ باشند، موجب گسست و انقطاع با گذشته و میراث تاریخی و فرهنگی شوند، بیمسئولیتی را گسترش دهند، تصویرهای ساختگی تولید و تکثیر کنند و واکنشهای آنی و هیجانی بیافرینند.
رسانهها میتوانند هیجان را بر تأمل چیره کنند،
سطحینگری را بر دقت،
مغالطه را بر استدلال و منطق،
نادانی را بر علم و دانش،
انحصار را بر تنوع،
بازنشر و تکثیر را بر ابداع و تولید،
سرگرمی و لذت را بر شکیبایی و مقاومت،
جعل و تحریف را بر واقعیت،
خوشبینی و بدبینی را بر واقعبینی
و احساسات و عوامزدگی و عوامفریبی را بر عقلانیت.
و چه فریبخورده و ارزانفروشیم ما انسانهای این روزگار که در دنیای متعفن ساخته و پرداختهی رسانه، به پوششی پرزرق و برق از تجدد، دل خوش کردهایم.
ما بردگانِ خوش آب و رنگِ رسانهایم
تا آن زمان که اهل تأمل و تعقل و نقد و ارزیابی نباشیم.