این کتاب در دههی ۱۳۴۰ شمسی منتشر شده و نویسندهی آن، علیاشرف احمدی، با سمت معاون نخستوزیر، وزیر مشاور و دبیر جلسه در جلسات هیئت دولت شرکت داشته است.
جلد یک و دو این کتاب دربردارندهی بخشهایی از مذاکرات جلسات هیئت دولت در حضور محمدرضاشاه پهلوی در سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۹ است.
دربارهی ارزش و اهمیت این کتاب، دستکم دو نکته قابل طرح است:
یک) نویسنده شخصاً در جلسات هیئت دولت که در حضور محمدرضاشاه تشکیل میشده حضور داشته و مسئولیت ثبت و ضبط مذاکرات بر عهدهی او بوده است.
دو) نکات مطرحشده در مذاکرات، بهویژه در سخنان شاه، از حیث آسیبشناسی فرهنگ عمومی جامعهی ایران در دههی ۱۳۳۰ و از جمله در بخش فرهنگ اداری، روابط جامعه و حکومت و ماندگاری برخی ویژگیها و خصلتها و مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در طول زمان، اهمیت فراوان دارد.
در ادامه و برای نمونه بخشهایی از سخنان محمدرضاشاه نقل میشود.
برای این منطقه(خوزستان) و مناطق دیگر ایران که اغلب گرفتار خشکسالی هستند باید چارهای اندیشید.(جلد یک، ص ۱۷)
در قسمت گرانفروشی باید مردم بدانند که این وضع مولود غرض و طمعورزی بعضی اشخاص بیایمان است که هر روز بهانهای برای افزایش قیمت اجناس خود میتراشند.(جلد یک، ص ۳۴)
وزیر دارایی به عرض رسانید که چهارده سال است در وزارت دارایی به حسابها رسیدگی نشده است.(جلد یک، ص ۷۵)
طرز کار کردن مأمورین در این مملکت خوب نیست. بعضی از مأمورین دولت، کار خود را برای رفع مسئولیت و گذراندن وقت انجام میدهند.(جلد یک، ص ۸۳)
مالالاجارهها بهطور سرسامآوری بالا رفته و تحمل آن برای مستأجرین مشکل است ... در هیچ نقطهی دنیا مالالاجارهها اینطور بیتناسب بالا نرفته و طاقتفرسا نشده است.(جلد یک، ص ۸۴)
(در ادارات) خیلی تشریفات زائد انجام میگردد که جز تلف کردن وقت مردم و معطلی و ناراضی کردن آنها از لحاظ دولت، ثمر و اثری ندارد.(جلد یک، ص ۱۰۵)
وزیر بهداری نسبت به کسانی که داروها را حیف و میل میکنند و همچنین در قسمت گرانفروشی و امور دیگر دوایی بههیچوجه اغماض و ملاحظه نکنند.(جلد یک، ص ۱۱۳)
علت اصلی تجرّی بعضی از مأمورین دولت هم همین است که وقتی هم دزدی یا اختلاس و ارتشای آنها کشف شد، به وسایل مختلف اینقدر موضوع را کش میدهند و با عدلیه و دستگاه قضایی بازی میکنند که موضوع از اهمیت اولیه میافتد و از نظرها فراموش میشود و یواشیواش با هر وسیلهای که شده حکم برائتی هم به دست مرتکبین میآید.(جلد یک، ص ۱۱۶)
عدهای هستند که تمام منافع مملکت به جیبشان فرو میرود ولی حتی یکهزارم مالیات حقیقی خود را نمیپردازند و همیشه در فکر پیدا کردن راه طفره و تعلل هستند ... اینها مثل خرچنگ به همه جا دست انداختهاند.(جلد دو، ص ۱۱)
کسانی هستند که سالهاست در اثر خرید و فروش زمین منافع سرشاری برده و میبرند ولی یک دینار از این بابت یعنی از بابت منافع و تفاوت قیمتها به دولت نپرداختهاند. کسی که معادل دههزار تومان زمین خریده و بعد از یکی دو سال آن را به ده یا بیست برابر فروخته باید از تفاوتی که عایدش شده مالیات بپردازد. اینها اگر در ممالک دیگر بودند به این سهل و آسانی نمیتوانستند از پرداخت مالیات شانه خالی کرده و فرار کنند.(جلد دو، ص ۲۰)
وضع نامرتب اتوبوسهای شهری شرکت واحد مورد رضایت مردم نیست.(جلد دو، ص ۳۶)
عیب کار اینجاست که مجریان امر مسائل را طوری اجرا میکنند که مردم آن را حمل بر طَرَفیت و لجاج و عناد مینمایند.(جلد دو، ص ۳۹)
راجع به تلفنها و ارتباط بین شهرستانها شکایات زیادی میرسد.(جلد دو، ص ۴۰)
هیچ دستگاهی را ندیدم راهی در این مملکت بسازد که بیش از یک سال دوام کند.(جلد دو، ص ۵۱)
(خطاب به هیئت دولت) چرا شما نمیتوانید از بالا رفتن قیمتها جلوگیری کنید؟(جلد دو، ص ۶۶)
از وقتی که گارد گمرک به ژاندارمری واگذار شده عمل قاچاق بیشتر شده است.(جلد دو، ص ۸۷)
در زندانهای ما جوان و پیر و قاتلین و جنایتکاران بزرگ با کسانی که خلاف کوچکی مرتکب شدهاند و همچنین تودهای و غیرتودهای در یک جا زندگی میکنند و با هم آمیزش دارند. اگر واقعاً اینطور باشد، بسیار کار خطرناکی است.(جلد دو، ص ۱۰۰)
این روزها قیمتهای اجناس مورد احتیاج مردم بالا رفته است.(جلد دو، ص ۱۰۲)