صورت مسئلهی ما به اختصار این است:
در استانی مانند کردستان، با جمعیت غالب کرد اهلسنت، طی چند دههی گذشته آمار جوانان تحصیلکرده و نخبگان و نیروهایی که در برخی سطوح مدیریتی و کارشناسی آمادگی پذیرش مسئولیت دارند، رو به افزایش بوده است.
از سوی دیگر به نظر میرسد محدودیتهای عملی و نانوشتهای برای بهکارگیری مدیران کرد اهلسنت در برخی سطوح مدیریتی وجود دارد. چنانکه به استثنای مقطع کوتاهی در سالهای نخست پس از انقلاب، هیچ استانداری از میان هموطنان کرد اهلسنت منصوب نشده است.
در شرایط کنونی، این موضوع همچون یک تناقض بحرانزا و یک زخم کهنه نیازمند چارهاندیشیست.
راهحلی که هر یک از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در این باره پیشنهاد میکنند، میتواند نشاندهندهی عمق شناخت آنها از شرایط جامعهی امروز ایران باشد.