مهم نیست چقدر سواد داریم و اهل مطالعه و علم و شناخت هستیم یا نه !
مهم نیست ملیگراییم یا مذهبی یا غیرمذهبی یا انقلابی یا غیرانقلابی یا ضدانقلاب !
مهم نیست حسن نیت داریم یا سوءنیت !
مهم نیست از کدام دسته و گروه و باند و حزب و جناح و قوم و قبیلهایم !
مهم این است که راه و روش و مسیری که بسیاری از ما در پیش گرفتهایم، پیامد و دستاوردی جز سرمایهسوزی ندارد !
شاید حرکت ما در این مسیر، دانسته و یا نادانسته و از سر ناآگاهی باشد !
باز هم مهم نیست !
در یکسوی ماجرا، آنقدر کوتهفکر و کجخُلق و کمعقل شدهایم که سرمایههایی مانند علی دایی و فردوسیپور و مهدویکیا را نمیتوانیم نگه داریم ! گویی کارکرد و هنر بسیاری از ما خلاصه شده است در دفع و حذف و برچسبزنی و فراری دادن و دروغگویی و اتهامزنی ! آن هم در پوششی از ادعای دیانت و انقلابیگری !
در سوی دیگر داستان، دیدگان ما بهقدری از تعصب تنگ شده که متوجه نیستیم وقتی با توجیه عربیزدایی از زبان فارسی، میگوییم یلدا را کنار بگذارید و به جای آن بگویید چله و دوگانهی بیپایهی چله و یلدا میسازیم، با دست خودمان، تیشه به ریشهی بخشی از تاریخ و فرهنگ و تمدن این مردم و این سرزمین میزنیم و دقت نمیکنیم که اگر در کشور همسایهی ما، عراق، با همین منطق، نام تاریخی و ایرانیِ بغداد را حذف کنند، زیان اصلی متوجه پیشینهی تاریخ و فرهنگ و تمدن ما خواهد شد.
اگر همین مسیر را با قوت و جهالت ادامه دهیم، میتوانیم اندک سرمایههای باقیماندهی فرهنگی و تاریخی و انسانی و مادی و معنوی را هم با سربلندی و موفقیت بسوزانیم و بر باد دهیم !
به قول عادل فردوسیپور: چقدر خوبیم ما !