در لابلای برخی تحلیلهای عوامفریبانه و متعصبانه میتوان و باید نکاتی راهگشا و ارزشمند از واقعیتهای تاریخی برداشت کرد و در برابر دیده و اندیشهی مشتاقان حقیقت قرار داد تا دروغ و فریب، عرصه و فرصتی برای خودنمایی نیابد.
از نگاه تاریخی و جغرافیایی، تعبیر چهارراه تمدنها را در وصف موقعیت ایران به کار بردهاند و این تعبیر، همخوانی قابل توجهی با سرگذشت ایران دارد.
تاریخ میگوید که پس از حملهی اسکندر سلسلهای با عنوان سلوکیان در ایران شکل گرفت و بیش از دو قرن حکومت کرد. از جمله نکات قابل اشاره دربارهی سلوکیان، ورود برخی مظاهر فرهنگ و تمدن یونان، همچون خط و زبان یونانی به ایران است.
برخی نویسندگان اروپایی که از زاویهی تعصب نژادی و با رویکردی غیرعلمی به موضوع نگاه کردهاند، حملهی اسکندر را ورود یک قوم متمدن و بافرهنگ به سرزمین و کشوری بیفرهنگ و تمدن خواندهاند و البته برخی دیگر از محققان اروپایی، از جمله نویسندگان کتاب «از سمرقند تا سارد» در یک ارزیابی منصفانه، این دیدگاه جانبدارانه را رد کرده و اسکندر را وارث میراث باشکوه امپراتوری و فرهنگ و تمدن هخامنشیان دانستهاند.
دستهای دیگر از محققان، از جمله دکتر زرینکوب، تأثیر نمادها و مظاهر فرهنگ و تمدن یونان را بر جامعه و فرهنگ ایران، سطحی و گذرا دانستهاند.
دستهی سوم، تأثیر فرهنگ یونان را در برخی مناطق و عرصههای جامعه و فرهنگ ایران و آسیا قابل اشاره میدانند. از جمله دکتر مهرداد بهار معتقد است رد و نشان فرهنگ یونانی در حکومت محلی بلخ، در حکومت کوشانیان و در برخی افسانههای شاهنامه قابل مشاهده است.
در مجموع آنچه از تاریخ به دست میآید، این است که خط و زبان یونانی نهایتاً تا اوایل حکومت ساسانی در ایران کاربرد داشت و پس از آن رنگ باخت و فراموش شد.
اما در سوی دیگر ماجرا، جامعه و فرهنگ ایران در دورههای پیش و پس از اسلام، با زبانها و فرهنگها و تمدنهای بینالنهرین از جمله زبان عربی از جهاتی آشنا بود.
ایرانِ دورهی ساسانی با دو دولت و جامعهی عربی حیره و یمن ارتباط داشت. ضمن اینکه کلماتی از خانوادهی زبانهای سامی، که عربی هم بخشی از آن است، وارد زبان فارسی شده بود.
در دورهی پس از اسلام، زبان عربی بهتدریج و طی چندین قرن در عرصههای گوناگون از جمله اعتقادات، علم و شعر و ادب، حضور و ظهوری پررنگ یافت و در این میان، چهرههای برجستهای از میان ایرانیان آثاری ماندگار به زبان عربی در علم و ادب و اعتقادات آفریدند. فهرست آثار مکتوب زبان عربی، گویای جایگاه و کارنامهی بلند نویسندگان و ادیبان و شاعران و مفسران و محدثان و دانشمندان ایرانیست.
اعتراف تاریخی خلیفهی اموی مویّد مدعای ماست، آنجا که میگوید در شگفتم از ایرانیان که در همه چیز به آنها نیاز داریم حتی در آموختن زبان خودمان.
شاید بتوان گفت پیوند خوردن زبان عربی با سه عرصهی شعر و ادب، علم و اعتقادات، زمینه را برای ماندگاری آن در ایران فراهم آورد و البته این پرسش جدی همچنان بیپاسخ مانده است که چرا زبان یونانی در ایران ماندگار نشد و اصولاً چرا پس از حضور یونانیان در ایران، حرکت و نهضتی علمی و ادبی شکل نگرفت؟
برخی منابع مورد استفاده:
از سمرقند تا سارد(سوزان شروین وایت، آملی کورت)
تاریخ مردم ایران(عبدالحسین زرینکوب)
جستارهایی در فرهنگ ایران(مهرداد بهار)
یادداشتهای علامه محمد قزوینی