Amin Javid
Amin Javid
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر : نوشته: استفان کاوی

معرفی و خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر : نوشته: استفان کاوی

این کتاب ۷ عادت مهم و تاثیرگذار برای موفقیت رو معرفی می‌کنه و از ما می‌خواد که این عادت‌هارو در خودمون ایجاد و تقویت کنیم.‌  حالا چرا باید این کتاب رو بخونیم؟ چون بهمون میگه چطور مستقل باشیم و روی محیط و آدما ارتباط موثر برقرار کنیم.جالبه بدونی این کتاب پرفروش‌ترین و معروف‌ترین کتاب استفان کاوی محسوب میشه که به ۴۰ زبان دنیا ترجمه شده و بیش از ۲۵ میلیون نسخه از اون تاحالا به فروش رسیده! با دریافت اشتراک 365 بوک، شما به خلاصه صوتی این کتاب و 364 کتاب دیگر ما دسترسی خواهید داشت.

خلاصه متنی رایگان کتاب کتاب هفت عادت مردمان موثر

این هفت عادت رو به صورت تیتروار معرفی می کنم و در ادامه به بررسی تک‌تک عادت ها می پردازیم:

  1. عامل باشید.
  2. از پایان آغاز کنید .
  3. نخست اولین ها بپردازید.
  4. برد برد فکر کنید.
  5. متوجه شوید و بعد دیگران را متوجه کنید .
  6. هم افزایی داشته باشید و از قدرت جمعی استفاده کنید.
  7. ارّه را تیز کنید.

هرکدوم از این عادت ها میتونه به شما کمک کنه که در زندگی شخصی و کاری خودتون موفق و تاثیرگذار بشید.

همانطور که متوجه شدید عادت های شماره ۱ تا ۳ روی توسعه و رشد فردی تمرکز داره و عادتهای شماره ۴ تا ۶ روی توسعه کار گروهی و توانمندی جمعی تمرکز دارد. عادت شماره ۷ هم روی رشد مستمر به افراد تمرکز دارد و همه عادت های قبلی رو به نوعی پوشش میده.

حالا بریم تا دونه به دونه این عادت ها رو باهم بررسی کنیم .

یک: عامل باشیم

عامل بودن یعنی که مسئولیت تمام و کمال زندگی خود را به عهده بگیریم.

این رو بدونیم که خودمون مسئول صددرصد اتفاق‌هایی هستیم که تو زندگیمون رخ میده و مسئولیت پیروزی ها و شکست هامون رو بپذیریم. افراد موثر میدانند که همه چیز در این جهان حاصل انتخاب ها و تصمیم های خودمون هستش.

به عقیده ی استفان کاوی؛ این مسئولیت پذیری و عامل بودن همان چیزی است که ما را از حیوانات جدا می کند.

افراد واکنشی دقیقا مقابل افراد عامل هستند.

این افراد اغلب تحت تاثیر محیط فیزیکی اطرافشان قرار می گیرند و مثلاً اگر هوا خوب و مطبوع باشه اون ها هم حالشون خوبه و اگر هوا نامطبوع و دلگیر باشه اونا هم حال هیچ کاری رو ندارندو کل روزشون بد میگذره.

ولی افراد عامل خودشون رو مسئول حال خوب یا بد خودشون میدونن نه شرایط و محیط اطرافشان رو.افراد عامل میگن من به خاطر تنبلی خودم نتونستم درسم رو ادامه بدم. اما افراد واکنشی پدر و مادر دولت و شرایط محیطی رو مقصر این اتفاق میدونن.

افراد عامل از جملاتی شبیه به این استفاده می کنند: من کنترل احساسات خودم رو در دست دارم .

اما افراد واکنشی از جملاتی از این دست استفاده می کنند: مرد که امروز فلان شهر حال منو بد کرد.

اگه میخوای به موفقیت دست پیدا کنید و آدم تاثیرگذاری باشید، باید ریشه همه چیز رو در درون خودتون پیدا کنید.

اولین گام برای این کار استفاده از کلمات و جملاتی هست که نشون میده شما آدم مسئولیت پذیری هستید.

یادتون باشه که تصمیم ها و انتخاب هاتون رو عاقلانه و با آگاهی و دانش کامل بگیرین و این جمله از رزولت همیشه به خاطر داشته باشید:

کسی نمی تواند به شما آسیب بزند، مگر اینکه خودتان بخواهید

دو: تا از پایان آغاز کنید

یکی دیگر از عادات افراد تاثیرگذار، اینه که همیشه توی ذهنشون از آخر شروع میکنند.

یعنی چی؟ یعنی آینده اون موضوع رو توی ذهنشون مجسم می‌کنند و میبینند که این آینده را دوست دارند یا نه.

مفهوم این عادت اینه که در همون ابتدایی که تصمیم به انجام یک کار یا پروژه میگیرید بدونید اینکه در نهایت به کجا میرسد و مسیر حرکت خودتون رو از ابتدا به انتها توی ذهنتون مجسم کنید.

استفان کاوی معتقد که قدرت تخیل، یکی از بهترین ویژگی های انسان هستش.

او در این کتاب در مورد این عادت نکته مهمی را به ما گوشزد میکند، خیلی آسان است که خودمان را در دام فعالیت شدید، شلوغی زندگی، کار کردن سخت تر و سخت تر برای بالا رفتن از نردبان موفقیت گرفتار کنیم تا در نهایت به این نتیجه برسیم که این کار در نهایت تکیه کردن به یک دیوار اشتباهی است. وقتی که بیایم آینده کسب و کار و زندگی مون رو توی ذهنمون مجسم کنیم میتونیم با چشم های باز ببینیم که آیا این آینده با استاندارد ها و فرهنگ و اساس زندگی ما سازگاری داره یا اینکه باید تغییرات مهمی رو توی زندگیمون ایجاد کنیم.

سه: نخست به اولین ها بپردازید

عادت سوم افراد موثر بر اینکه، وقتی به آینده ای که توی ذهنشون مجسم کردند فکر میکنند، به این نتیجه می رسند که بعضی از کارها، نسبت به کارهای دیگه اولویت و برتری دارند باید این اولویت‌ها را شناسایی کنند و اول از همه به این اولویت ها بپردازند.

این عادت در واقع زیربنای اصول مدیریت شخصی است.

افراد موفق اولویت های خودشان را بر اساس اصل مهم بودن کار ها مشخص می کنند و افراد ناموفق بر اساس فوریت.

یک فرد ناموفق با اینکه میدونه اضافه وزن زیادی داره و کار مهم اینه که وزن خودش رو کم کنه، اما این کار رو به تاخیر میندازه تا وقتی که بر اثر بیماری قلبی به پزشک مراجعه میکنه، و پزشکی خبر بد رو بهش میده که اگه تا دو ماه آینده نتونه ۱۰ کیلو کم کنه ممکنه بمیره، و حالا به خاطر فوریت به سراغ کاهش وزنش میره.

توی کتاب هفت عادت مردمان متاثر استفان کافی به ما نشون میده که باید کارهامون رو توی این چهار مورد دسته بندی کنیم:

  1. کارهای مهم و فوری: این کارها حتماً باید انجام بشوند.
  2. کارهای مهم و غیر فوری: کار هایی تو این دسته قرار می گیرند که بهتر است امروز انجام بشوند؛ مثل برنامه ریزی و شناسایی فرصت ها.
  3. کارهای غیر مهم و فوری: این ها کارهایی هستند که انجام دادن شون خوبه اما لازم نیست؛ مثل جلسات کاری زیاد.
  4. کارهای غیر مهم و غیر فوری: این دسته از کارها را تا جای ممکن نباید انجام بدهیم و یا به شخص دیگری بسپاریم تا انجام دهد؛ مثل فیلم و سریال دیدن

افراد موفق کسانی هستند که به دسته دوم می پردازند.یعنی کارهای مهم و غیر فوری

چهار: برد-برد فکر کنید

این عادت در مورد روابط ما با دیگران است.

این مفهوم میگه که رابطه درست با دیگران، زمانی اتفاق می‌افتد که هر دو طرف برنده باشد. فقط تو این حالته که به تعاملات سازنده و طولانی مدت با اطرافیانمون میرسیم. باید اینو بدونید که قرار نیست یک طرف برنده و یک طرف دیگر بازنده باشد.

استفان کاوی در این مورد میگه ،

برای رسیدن به طرز فکر برد-برد، تنها خوب بودن کافی نیست، بلکه باید شجاعت لازم را هم داشته باشیم.

پنج: متوجه شوید و بعد دیگران را متوجه کنید

اول باید سعی کنید که یک موضوع رو متوجه بشید و به خوبی اون رو درک کنید یعنی قبل از اینکه بخواهید به کسی راهکار پیشنهاد بدید و یا به صورت سازنده با دیگران ارتباط برقرار کنید، اول باید سعی کنید به طرف مقابلتون با دقت گوش بدید و نگرش اون رو متوجه بشید.

فرض کنید که پیش یک چشم پزشک میرید و میگید چشماتون ضعیفه و همه چی رو تار می بینید. بعد اون عینک خودش رو برمیداره و به شما میده تا استفاده کنید اما بعد از مدتی می بینید که بی‌نهایت اون بدتر شده است.

با این وجود شما دفعه بعد بازهم پیش این دکتر میرید؟ مسلمه که نه.

جالبه که بدونید افراد غیر موثر دقیقاً از این روش در تعاملات شون با دیگران استفاده می کنند.

برای رابطه موثر از اول باید طرف مقابلمون رو خوب بفهمیم و برای خوب فهمیدن نیاز به شنیدن موثر و فعالانه دارید. سعی کنیم همه چیز رو از دید طرف مقابلتون ببینید وبه این موضوع فکر کنید که آیا راهکاری که بهش ارائه میدید براش مناسب هست یا نه.

شش: هم افزایی داشته باشید و از قدرت جمعی استفاده کنید

هم افزایی این فرصت رو برای ما فراهم میکنه که نظراتمون رو باهم ترکیب کنیم و به یک نتیجه بهتر و موثرتر برسیم.

برای این کار باید دو عادت قبلی رو به طور کامل فرا بگیریم و بهشون عمل کنیم. اینجوری توانمندی های خودمون و دیگران را بهتر درک می کنیم و راهکاری ارائه می کنیم که بتونه نیاز ما و طرف مقابل رو به صورت همزمان برطرف کنه.

فرض کنید قرار وزنه ای روی یک تیکه چوب قرار دهید. اگه یک تیکه چوب تحمل این وزن رو نداشته باشه میشکنه. حالا اگه همون وزن یا حتی بیشتر از اون رو به دو یا سه تیکه چوب تحمیل کنیم چی میشه؟ قطعاً توان دو تیکه چوب بیشتر از یک تیکه چوبه. هم افزایی معنای ساده ای دارد ولی خیلی از ما تو زندگیمون از اون استفاده نمیکنی.

هفت: ارّه را تیز کنید

استفان کاوی معتقد برای اینکه موثر و کارمند باشیم باید همیشه روی خودمون از نظر جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی کار کنیم.

این عادت روی تجدید قوا تمرکز دارد.

ما باید توی چهار موزه به صورت مداوم و مستمر تجدید قوا کنیم.

  • جسمانی: مثل ورزش و تغذیه
  • ذهنی: مثل مطالعه برنامه ریزی و تجسم
  • معنوی: مثل تعیین ارزش ها، تعهد و نیایش
  • اجتماعی: مثل خدمت، روحیه تیمی و همدلی

برای توسعه هر کدوم از این حوزه ها، وقت کافی بذارید تا بتونید ۶ عادت دیگر را به بهترین شکل ممکن انجام بدهید.

مثلاً: در هفته حداقل سه روز ورزش کنید، غذای خوب و سالم بخورید، آهنگ های خوب گوش بدید، کتاب های خوب و مفید بخونید، و هر روز به این خلاصه کتاب ها گوش بدید و با افراد مختلف ارتباط سالم و موثر برقرار کنید.

امیدوارم ازین پادکست نهایت لذت رو برده باشید.

در آخر، يک جمله طلایی از ايلان ماسک :


استفان کاویارتباط موثرموفقیت
یکی از بهترین انواع تفریحات انجام دادن کارهای غیرممکن است. “والت دیزنی”
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید