درگذشتهی دیرین هر فرد سعی میکرد، با تلاش خود نیازهای اولیهاش را برطرف کند؛ اما تلاش یک شخص برای برطرف کردن همهی نیازهای زندگی کافی نبود. بهطور مثال، یک کشاورز باید نیاز خود به گوشت را از جای دیگر تامین میکرد؛ به همین دلیل، افراد با یکدیگر مبادله میکردند.
آنها با عرضه کالای تولیدشدهی مازاد خود و معاوضه آن با کالاهای دیگر، نیاز خود را برطرف میکردند؛ اما در این روش که به آن تهاتر یا مبادله کالا به کالا گفته میشود مشکلاتی وجود داشت که موجب میشد افراد بازهم قادر به تأمین همهی نیازهای خود نباشند. بهعنوانمثال، پیدا کردن طرفین مبادله که هر دو نیازمند کالای یکدیگر باشند، امری دشوار بود. مثلاً کشاورزی که پیش از جمعآوری محصول به داس نیاز داشت، نمیتوانست در آن لحظه گندم موردنیاز آهنگر را به او بدهد و داس بخرد. علاوهبراین، در این نوع مبادله هیچ معیاری برای سنجش ارزش کالا وجود نداشت و تعیین اینکه چه مقدار از یک کالا با چه مقدار از کالای دیگر برابر است یک چالش بزرگ محسوب میشد. ازاینرو انسانها به دنبال راهحلی کاربردی برای جایگزین کردن با تهاتر افتادند.
بهتدریج روشی بهتر به کار گرفته شد. این بار تصمیم گرفته شد که یک کالا بهعنوان کالای واسطه در نظر گرفته شود و عموم مردم آن را در برابر کالاهای دیگر بپذیرند. این کالای واسطه که به آن «پول» گفته میشود، در مناطق مختلف، متفاوت بود. گندم، سیبزمینی و فلزات مثالهایی از کالاهای واسطه مورد استفاده در زمانهای گذشته هستند؛ اما درحقیقت، چالش اصلی همین «انتخاب کالای واسطه» مناسب بود؛ چراکه برای مثال کالای خوراکی فاسد میشد، برخی کالاها بهشدت کمیاب بودند و برخی بهشدت دردسترس که هرکدام مشکلات خود را بههمراه داشتند. بدین ترتیب در تاریخچه نسبتا طولانیمدت پول، کالاهای متعددی بهعنوان کالای واسطه (پول) استفاده شد؛ اما برخی فلزات کارکرد بهتری بهعنوان پول داشتند.
پس از کشف طلا و نقره و پیدا کردن تمایز آن نسبت به فلزاتی مانند آهن و مس، این فلزات قیمتی، بهعنوان کالای واسطه انتخاب شدند. به همین علت حاکمان اکثر کشورها تصمیم به ضرب سکههای طلا و نقره گرفتند و مردم آن را پذیرفتند. پول فلزی دو ویژگی مهم یک پول را دارد. کمیاب است؛ بنابراین، اندکاندک عرضه میشود تا از مشکلات تورمی به دور بماند. باارزش است؛ بدین معنی که همه افراد آن را در قبال کالای خود میپذیرند (پذیرش عمومی).
پول فلزی نقش مهمی در توسعهی دادوستد در جوامع داشت و باعث گسترش حرفهی صرافی شد. صرافها برای راحتی کار روشی پیشرفتهتر و کاربردیتر را برگزیدند. آنها در ازای دریافت سکههای فلزی، رسیدی از جنس کاغذ در اختیار مردم قرار میدادند. بهمرور و به دلایل مختلف مردم تصمیم گرفتند بهجای حمل و تبادل مستقیم سکهها با یکدیگر، این حوالههای کاغذی را جابجا کنند. پشتوانه این قبوض کاغذی، سکههایی از جنس طلا و نقره بود که نزد صرافیها به امانت گذاشته شده بود. با گسترش استفاده از این رسیدهای کاغذی (پولهای کاغذی)، دولتها حوالههای متحدالشکلی به اسم اسکناس چاپ کردند و در اختیار مردم قرار دادند که بهتدریج جایگزین حوالههای صرافی شد. تا همین نیمقرن پیش، اسکناسها توسط بانکهای مرکزی و پس از تامین فلز پشتوانه (غالبا طلا) منتشر میشدند و هر کس میتوانست با در دست داشتن اسکناس و مراجعه به بانک مرکزی طلای معادل اسکناس خود را دریافت کند؛ اما با پیشرفتهای اقتصادی که در آن دوران اتفاق افتاد، بانکهای مرکزی به این نتیجه رسیدند که طلایی که استخراج میشود پاسخگوی رشد اقتصادی کشورها نیست. برای فهم بهتر، این مثال سادهشده از اقتصاد را در نظر بگیرید. فرض کنید، ارزش اقتصاد یک کشور به اندازه یک تن طلا افزایش یابد (برای سادهسازی فرض کنید مجموع کالاها و خدمات ارائهشده به اندازه یک تن طلا افزایش یابد) و نیم تن طلا به دست بانک مرکزی برسد و با پشتوانه آن اسکناس منتشر کند. بدین ترتیب حجم پول از رشد اقتصادی عقب میافتد و در این صورت پول کافی برای خرید همه کالاهای جدید وجود نخواهد داشت (البته تحلیل اقتصادی به همین سادگی انجام نمیشود!). بههرحال برای حل این دست مشکلات از حدود نیمقرن پیش بانکهای مرکزی یکی پس از دیگری تصمیم گرفتند لزوم تامین پشتوانه را بردارند تا به میزان دلخواه پول چاپ کنند. با استفاده از این روش تا زمانی که بانکهای مرکزی درست عمل کنند، خللی در اقتصاد به وجود نخواهد آمد!
پول دیجیتال
در پولهای فلزی (سکه) گواهی دارایی با پشتوانه دارایی همراه است؛ یعنی ارزش فلز بهکاررفته در یک سکه پانصدتومانی، تقریباً معادل پانصد تومان است؛ اما در پولهای کاغذی و اسکناس پشتوانه دارایی در جایی دیگر محفوظ است و فقط یک گواهی (پول کاغذی یا اسکناس) است که در بین مردم دستبهدست میشود. پول دیجیتال درواقع همان پول کاغذی است؛ با این تفاوت که ماهیت آن یک کد دیجیتال در فضای مجازی است و دیگر شکل فیزیکی ندارد. ما به بانکها اعتماد میکنیم تا آنها پول را برای ما نگهداری و جابهجا کنند. در این روش هم تا زمانی که بانک مرکزی بهعنوان منتشرکننده پول دیجیتال و بانکها بهعنوان واسطه مورد اعتماد درست عمل کنند، مشکلی پیش نخواهد آمد!
همانطور که اشاره شد، اعتماد به بانکها یک عنصر کلیدی در روشی است که در حال حاضر از آن استفاده میکنیم. یک نهاد متمرکز مثل بانک نقش واسطه را برای ما بازی میکند و به درخواست ما از پول ما نگهداری و آن را جابهجا میکند؛ اما آیا میتوان بدون نیاز به این واسطه مورد اعتماد هم پول جابهجا کرد؟ پاسخ این سوال در دهه گذشته میلادی با ظهور فناوری دفترکل توزیعشده داده شده است؛ بلی. پول دیجیتال را میتوان با استفاده از این فناوری از شخصی به شخص به دیگر و به روش غیرمتمرکز انتقال داد؛ بدون آنکه نیازی به واسطه مورد اعتماد یا بهطورکلی مفهوم اعتماد باشد.