kuknos  | شرکت ققنوس
kuknos | شرکت ققنوس
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

در شرایط فعلی بلاک‌چین هم کمکی به تامین مالی جمعی نخواهد کرد

تامین مالی جمعی، با ورود فناوری بلاک‌چین به این حوزه، فرصت‌های جدیدی را پیش روی خود می‌بیند. بلاک‌چین به‌صورت بالقوه و بالفعل توانایی رفع بسیاری از چالش‌های این روش تامین مالی جدید را دارد. علاوه بر جزئیاتی درباره ادعای مطرح‌شده، در این نوشتار بیشتر با مفهوم تامین مالی جمعی آشنا می‌شویم.

تامین مالی جمعی موضوعی است در کشورهای مختلف با استقبال فراوانی روبه‌رو شده است. در ایران این حوزه پرطرفدار در مرحله نوزادی است و هنوز موانعی زیادی را پیش روی خود می‌بیند. برای درک جزئیات بیشتر در مورد این مقوله با جعفر محمدی، بنیان‌گذار پلتفرم دونگی، مصاحبه کرده­ ایم.

چه چالش‌های رایجی در حوزه تأمین مالی جمعی هم‌اکنون وجود دارد؟

حوزه، حوزه جدیدی بوده و چارچوب‌گذاری آن در کشور خیلی وقت نیست که انجام شده است. آیین‌نامه‌ها و دستور‌العمل‌هایش برای حوزه‌های مختلف وجود ندارد و کار که جلو می‌رود و به مسئله اجرایی برمی‌خورد. باید منتظر سازمان تنظیم‌گر آن یعنی سازمان بورس اوراق بهادار و در برخی از مسائل، شرکت فرابورس ایران باشیم. آن­ها چارچوب‌ها را تنظیم کنند و به ما اعلام کنند یا زیرساخت‌هایی که نیاز هست را آماده کنند. این زمان زیادی می‌برد تا دوباره یک خرده جلوتر برویم و دوباره با مشکل اجرایی دیگری مواجه شود.

این باعث شده علی‌رغم گذشت زمان زیاد از انتشار دستورالعمل تامین مالی جمعی، هنوز نتواند به مرحله اجرایی برسد. پلتفرم‌های ما در اردیبهشت­ماه امسال مجوز دریافت کرده‌اند؛ اما به دلیل مسائل اجرایی، هنوز پروژه فراخوان‌های تأمین مالی را نمی­بینیم.

خوشبختانه این فعالیت‌های اجرایی و اقدامات مرتبط با آن به گام‌های آخرش نزدیک می‌شود. اگر خدا بخواهد در پاییز امسال پروژه‌های تامین مالی زیادی را در پلتفرم دونگی خواهیم داشت.

خوب، یکی از موضوعات مهم این هست که قاعدتاً تا به امروز فعالیت جدیدی از سمت پلتفرم‌های تامین مالی برای تامین مالی استارتاپ­ها و کسب و کارهای نوپا، انجام نشده است. در این حوزه دونگی تا به امروز اقدام خاصی کرده است یا مثلاً در ماه‌های آتی خیلی جدی‌تر اقدامات خاصی را انجام خواهد داد؟

تعداد پروژه‌های انجام شده و راه‌اندازی‌شده صفر است. به دلیل این که زیرساخت‌ها و دستور العمل‌های لازم نهایی نشد‌ه است. آخرین اقدامات هم انجام شده و پلتفرم‌ها به سمت اجرای پروژه و به سمت لانچ کردن پروژه‌ها در حرکت هستند. هر کدام از پلتفرم‌ها در یک پروژه بررسی شدند و آمادگی تامین مالی دارند. آن‌ها منتظر این اقدامات بودند. الان این اقدامات تقریبا به آخر خط رسیده است و در دو سه ماه آتی منتظر تعدادی از پروژه‌ها باشیم.

درست، اما قاعدتا به غیر از بحث قانون‌گذار، فکر می‌کنم در پروژه‌های تامین مالی جمعی، فرهنگ هم قاعدتا موضوع مهمی است که در ایران متاسفانه هنوز راه نیفتاده و اجرایی نشده است؛ عادتی که مردم باید در حوزه تامین مالی داشته باشند یا حتی بحث سرمایه‌گذار‌ی‌های خطر پذیری که قرار باشد تامین مالی با سود انجام بدهند را داشته باشند، وجود ندارد. در این باره نظر شما چیست و قرار است چه اقداماتی از سمت دونگی به عنوان اینکه یک فرهنگ‌سازی صورت بگیرد و مسیر را برای سایر پلتفرم‌های تامین مالی ایجاد کند، انجام شده است؟

مساله‌ای که وجود دارد این هست که ما در تامین مالی جمعی بحث سرمایه ­گذاری توسط مردم عادی را داریم. این سرمایه‌گذاری با سرمایه­ گذاری بانکی و حتی با سرمایه­ گذاری بورسی هم فرق می‌کند. در سرمایه­ گذاری بانکی، سودی که بانک می‌دهد سود ثابتی است و البته سود سرمایه‌گذاری بورسی هم قطعی نیست. در اینجا دو نکته مهم وجود دارد: شرکت­ هایی که در بورس هستند شرکت‌های بالغ و کسب‌وکارهای بزرگ هستند و از لحاظ پایداری و سوددهی وضعیت پایدارتری دارند. همچنین شما هر لحظه، می­ توانید سهم‌ها را بفروشید؛ اما تامین مالی جمعی مثل بانک و بورس نیست.

شما می‌توانید در کسب‌و‌کارهای بزرگ یا کسب وکارهای کوچک یا استارت آپ‌ها سرمایه‌گذاری کنید و ریسک‌هایشان هم خیلی بالاست. ممکن هست که کل سرمایه بسوزد و نه اینکه یک مقدار ضرر کنیم.طبق قوانین، شما در شش ماه اول امکان خریدوفروش این سهام را ندارید. بعد از آن هم با اما و اگرها و شرایط خاصی این امکان وجود دارد. باید یک فرایندهایی طی بشود تا این بازار سرمایه ثانویه ایجاد بشود و امکان خریدوفروش ایجاد شود. با وجود این، می‌توانید سوددهی بالاتری را داشته باشید؛ هم High Risk و هم High Reward. همین موضوع باعث می‌شد مردم سال­ها، به غیر از افراد خاص و سرمایه‌گذارهای حرفه‌ای سمت بورس نروند. اوایل سال وضعیت مثبت شاخص بورس موجب گرایش افراد ناآگاه به بازار شد، که ضرر زیادی متحمل شدند.

این تفاوت که مابین بانک و بورس داشتیم، بین بورس و تامین مالی جمعی هم ممکن است داشته باشیم. افرادی که در بورس تجارب خوبی داشته‌اند، اینجا باید خیلی بیشتر حواسشان باشد که ممکن است ریسک‌ها بالاتر باشد. ریسک ­ها باید گوشزد شود و کاربران سرمایه ­گذار هم باید قدرت پذیرش ریسک را داشته باشند. فرهنگ­ سازی به این معنی هست و کار پلتفرم‌ها به همین واسطه سخت تر می‌شود؛ چون این کار بسیار سنگینی است.پلتفرم ­ها باید در ابتدای کار به جای اینکه روال عادی خودشان را طی کنند. بجای اینکه گزینه ­های High Risk و High Reward را داشته باشند باید سراغ پروژه ­های با ریسک پایین ­تر بروند که قابل کنترل شود.

ریسک پایین­ تر موجب درآمد پایین­ تر می­شود، این ممکن است جذابیت را برای کسب­ و­کارها و برای سرمایه­ گذارها کم کند. از آن طرف هم پروژه­ هایی که ریسک پایین و سود بالایی داشته باشند خیلی کم هست. با توجه به چالش ­ها، باید سراغ پروژه‌های ریسک بالا بروند که لازمه‌اش فرهنگ­ سازی است و پاداش بیشتری هم دارد. همچنین می­ توانند پروژه‌های با ریسک پایین ­تر را انتخاب کنند که کاربران بیشتری دارد. و یا اینکه خیلی وقت و انرژی بگذارند که بتوانند پروژه­ هایی با سود بالا و ریسک پایین را پیدا کنند. هر سه مورد چالش هست؛ هر پلتفرمی با توجه به استدلال‌های خودش به‌نحوی بر این چالش غلبه می‌کند.

در بحث چالش­ها، برای مدیریت ریسک، فناوری بلاک‌چین می­تواند کمک­هایی انجام دهد و ما می­خواهیم ببینیم که چون شما قبلاً هم لطف کردید در مجموعه ما حضور پیدا کردید، راجع به بلاک‌چین بگویید که اساساً چه کمکی به تامین مالی و زنجیره‌تامین مالی در کشور خودمان می­تواند بکند و با توجه به مبحث نبود شواهد و اینکه قاعدتاً می­شود از قراردادهای هوشمند استفاده کرد تا بهتر بشود بحث تامین مالی را انجام داد، به نظرتان بلاک‌چین چه کاری می­تواند برای موضوع تامین مالی کند و درد تامین مالی در ایران را درمان نماید؟!

خیلی خلاصه و شفاف در یک کلمه جواب می‌دهم، هیچی، اگر نخواهیم که خودمان را گول بزنیم؛ چرا؟! باید در نظر بگیریم که بلاک‌چین یک ابزار است که می­ آید و فرایندها را ساده ­تر، قابل اطمینان­ تر و کاراتر می­کند. ویژگی‌هایی که این ابزار دارد چیست؟! انکار ناپذیری است؛ اطمینان است؛ پایداری است. ساده­ سازی مبادلات است؛ مانند همان صرافی‌هایی که دارند شبکه­ های مختلف را در بستر قرارداد هوشمند پیاده می‌کنند است. حالا باید ببینیم مزایای بلاک‌چین چه‌طور با قوانین مقررات بازار ایران تطبیق پیدا می‌کند:

۱. طبق قوانین و مقررات، هرکسی تراکنشی انجام بدهد و خرید­و­فروشی سهمی انجام دهد، باید در هسته معاملاتی فرابورس ثبت کند. پس اینجا عملا این کارکرد پایداری و انکارناپذیری و تجدیدناپذیری به درد ما نمی­خورد. در عوض آن ما در سازمان بورس اوراق بهادار یا زیر مجموعه آن فرابورس، یک‌بار این کار را انجام می‌دهیم.

۲. در چه جای دیگری به کار می‌آید؟ آنجاکه من بخواهم معاملات بین سهام را انجام دهم که خیلی کارکردهای خوبی دارد؛ اما در عمل چه اتفاقی می‌‎افتد؟ بازارهای ثانویه به صورت خیلی خرد در خود فرابورس انجام می‌شود. عملا هم اگر از ابزار بلاک‌چین استفاده کنند به کار ما نمی‌آید. حتی اگر فرابورس از ابزارهای مبتنی بر بلاک‌چین استفاده کند، از نمونه‌هایی مثل استلار استفاده می‌کند. این از دید منِ صاحب کسب‌وکار که خارج از محدوده تصمیم‌گیری هستم، هیچ کاربردی ندارد.

عملاً وقتی ابزاری دارم که از نقاط قوتش نمی‌توانم استفاده کنم. از انکار ناپذیری، پایداری و قراردادهای هوشمند، چه کارکردی برایم خواهد داشت و چه چیزی به من اضافه می­کند؟! تقریباً هیچی.

شما الان معتقد هستید که بلاکچین اصولاً هیچ کمکی نمی تواند به این زنجیره‌تامین کند؟!

می‌تواند برای من نوعی که الان پلتفرمی راه‌اندازی نکرده‌ام، مناسب باشد. درست است که از یک‌سری از امکانات نمی‌توانم استفاده نمی‌کنم ولی به عنوان ابزار اصلی پیاده‌سازی می‌تواند کارکرد داشته باشد. اما اگر کسی پلتفرم دیگری داشته باشد و مبتنی بر بلاک‌چین نباشد، برایش ارزش‌افزوده‌ای ندارد که مبتنی بر بلاک‌چین باشد. تاکید می­کنم، اگر کسی بخواهد از صفر شروع کند به عنوان یکی از گزینه‌های پیاده‌سازی گزینه خوبی است.

بسیار عالی، به نظرتان پلتفرمی مثل ققنوس برای اینکه وارد بحث تامین مالی جمعی بشود و موافقت‌نامه‌اش را یک شکلی گرفته باشد و بخواهد در این زمینه به استارت آپ ها هم کمک کند، آن چالش‌هایی که وجود دارد و خلل‌هایی را که می‌تواند پر کند چه موضوعی خواهد بود که حالا بر اساس فناوری بلاک‌چین و توکنایز کردن می‌خواهد به این موضوع ورود کند؟

خوب ققنوس هم به‌تبع عامل دیگری است که می‌تواند پلتفرم داشته باشد. این پلتفرم را می‌تواند بیاید خودش از ابتدا به صورت غیر بلاک‌چینی با ابزارهای موجود راه‌اندازی کند. همچنین می‌تواند این پلتفرم را بر روی ابزار فعلی‌اش پیاده‌سازی کند و مبتنی بر بلاک‌چین باشد. و یا حالا بعدا قوانین تغییر کرد، امکان ایجاد بازار ثانویه به سمت خود پلتفرم وجود داشته باشد یا هرچیز دیگری، در این موضوع دستش باز باشد و عملا همین اتفاق می‌افتد.

به خودی خود اگر فقط این قضیه را نگاه کنیم شاید کارکرد خیلی جدی­ای نداشته باشد؛ ولی اگر از پلتفرم مبتنی بر بلاک‌چین باشد به عنوان مثال در همین کیف پولی که پیمان را مبادله می‌کنند می‌توانند توکن پروژه‌های بلاک‌چینی را بگیرند. اگر به صورت مستقل نگاه کنیم شاید خیلی کارکردی نداشته باشد ولی از آن‌جا که ققنوس باید بازاریابی کند، تبلیغات می‌کند، یک درگاه دارد برای خرید و فروش، می تواند این را برای هر برنامه‌ای استفاده کنند.

پس می‌توان گفت که برای استارت پروژه‌های تامین مالی مبتنی بر بلاک‌چین یا استفاده از این فناوری در ایران کمی زود هست؟! بلی؟

زود نیست. قوانین به شکلی نوشته شده که خیلی موارد را در اختیار کسب‌وکار قرار نداده و حاکمیت متولی این قضیه است. تمرکزگرایی هنوز در این حوزه وجود دارد. هر وقت حاکمیت تصدی­ گیری خودش را در این حوزه کم کند، ابزار های مبتنی بر بلاک­چین می توانند جایگزین دولت بشوند.


بلاک‌چینفناوریزنجیره بلوکتامین مالیتامین مالی جمعی
شرکت #ققنوس؛ پیشرو در حوزه اقتصاد دیجیتال ماموریت ما کاربردی سازی فناوری دفترکل توزیع‌شده در ایران است آدرس سایت: KUKNOS.IR
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید