بسیاری از افراد دنیای فناوری دفتر کل توزیعشده را با کریپتوکارنسی بیتکوین میشناسند که البته امری طبیعی است؛ چراکه اولین، باارزشترین و پرکاربردترین محصول این فناوری بیتکوین است؛ اما پس از بینشی که بیتکوین از فناوری دفتر کل توزیعشده ارائه داد، محصولاتی با ویژگیهای متفاوت به بازار عرضه شدند که بعضاً بهصورت بنیادی با آن متفاوت بودند. ورود پرشتاب این محصولات به بازار، واژهشناسی این حوزه را با چالش و عقبماندگی مواجه کرد. در حال حاضر، در نگاه عام، بهتمامی محصولات مشابه بیتکوین، کریپتوکارنسی گفته میشود؛ در حالی که برخی از این محصولات حتی ارز هم نیستند.
با ورود قانونگذاران به این حوزه بهتدریج نیاز به ایجاد یک واژهشناسی منسجم حس شد تا قانونگذار بتواند تمامی حالات ممکن را پیشبینی و قانونگذاری کند. بدین منظور و بهدلیل تفاوتهای آشکاری که بسیاری از محصولات فناوری دفتر کل توزیعشده با بیتکوین و دیگر کریپتوکارنسیها دارند، در این نوشتار، واژه «توکن» برای تمامی این محصولات در نظر گرفته شده که کریپتوکارنسیها نیز زیرگروه آن هستند؛ چراکه توکن در معنای عام به معنی نماینده است و محصولات دفتر کل توزیعشده مانند بیتکوین هرکدام نماینده دیجیتالی یک ارزش هستند که بر بستر این فناوری ارائه شدهاند؛ بنابراین، چالش واژهشناسی قانونگذاران به «طبقهبندی توکنهای مبتنی بر فناوری دفتر کل توزیعشده» تبدیل شده است.
تاکنون، چارچوبهای متفاوتی بهخصوص از طرف قانونگذاران ارائه شده که حتی باوجوداینکه در برخی موارد نیز کارا بودهاند، ولی خالی از اشکال نیز نیستند؛ اما چارچوبی که در این مقاله ارائه میشود، یکی از کاملترین و جامعترین چارچوبهای ارائهشده برای طبقهبندی توکنهاست.
بر اساس این چارچوب، توکنها را میتوان از پنج منظر هدف، کاربرد، وضعیت قانونی، ارزش بنیادی و لایه فنی بررسی کرد:
هدف: هدف اصلی انتشار توکن چیست و به چه منظوری طراحی شده است؟ بدون در نظر گرفتن این موضوع خطایی رایج رخ میدهد. در واژهشناسی این حوزه، بهاشتباه، همه توکنها کریپتوکارنسی نامیده میشوند؛ در حالی که با در نظر گرفتن هدف، توکنها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد؛ کریپتوکارنسی (با هدف پرداخت)، توکن شبکه (با هدف ایفای نقش حیاتی در کارکرد شبکه) و توکن سرمایهگذاری (با هدف سرمایهگذاری روی یک موجودیت یا یک دارایی).
کاربرد: توکنها به روشهای مختلف و متعددی کاربردی را در اختیار مالک توکن قرار میدهند؛ اما میتوان آنها را در سه دسته جایگذاری کرد؛ توکن کاربردی (به شبکه و خدمات آن دسترسی میدهد)، توکن کاری (به صاحب توکن اجازه مشارکت و کار روی شبکه را میدهد) و توکن دوگانه یا هیبریدی (ترکیبی از توکن کاربردی و کاری).
وضعیت قانونی: قانونگذاران از دیدگاههای مختلف و با سلایق مختلف به توکنها پرداختهاند و به همین دلیل نمیتوان یک دستهبندی جامع از این منظر ارائه داد؛ اما در دیدگاه رایج توکنی که کریپتوکارنسی نباشد و هیچگونه کاربردی (دسترسی به شبکه و خدمات) در اختیار مالک توکن قرار ندهد، توکن سهام (اوراق بدهی) نامگذاری میشود. البته از نظر قانونی، بسیاری از توکنها حداقل در دو دسته جایگذاری میشوند که البته این رویکرد به بررسی بیشتری نیاز دارد.
ارزش بنیادی: این دستهبندی مرز مابین توکنها را بسیار شفافتر میکند. اکثر توکنها با کارکرد و ارزش مالی طراحی شدهاند؛ اما منبع ارزش آنها میتواند بسیار متفاوت باشد: توکن با پشتوانه دارایی (توکنی با پشتوانه یک دارایی در جهان واقعی)، توکن مشابه سهام (توکنی که ارزش آن وابسته به موفقیت تجاری موجودیت منتشرکننده توکن است) و توکن ارزش شبکه (توکنی که وابسته به ارزش ایجادشده و قابل مبادله شبکه است).
لایه فنی: توکن میتواند در لایههای مختلفی از دفتر کل توزیعشده پیادهسازی شده باشد؛ توکن بومی (پیادهسازیشده بر لایه اصلی دفتر کل)، توکن پروتکل غیربومی (پیادهسازیشده روی لایه اصلی و بهعنوان بخشی از پروتکل اقتصاد مبتنی بر توکن شبکه) و توکن نرمافزار کاربردی یا App (d) (پیادهسازیشده بر لایه نرمافزار کاربردی).
با طبقهبندی تعداد زیادی توکن، ارتباطات نسبتاً واضح میان انواع مختلف توکن و درنتیجه الگوهایی میان آنها نمایان میشود. برای مثال، بسیاری از توکنهای شبکه (از منظر هدف)، توکنهای ارزش شبکه نیز هستند؛ به این معنی که ارزش آنها به ارزش شبکهای که در آن استفاده میشوند، گره خورده است. بهطور مشابه، توکن سرمایهگذاری نمیتواند یک توکن ارزش شبکه باشد و یا توکن مشابه سهام است یا توکن با پشتوانه.
با بررسی بیشتر میتوان ارتباطات دیگری نیز میان توکنها پیدا کرد. این ارتباطات منجر به پیدایش 4 طرح اولیه میشود که در جدول زیر میتوانید مشاهده کنید.
برای آزمایش چارچوب ارائهشده میتوانید از جدول زیر استفاده کنید. بهعنوان مثال، توکن بیتکوین در این جدول بررسی شده است. شما میتوانید هر توکن دلخواهی را با این جدول بررسی کنید.