در نوشتارهای قبلی با فناوری دفترکل توزیعشده و بهترین مدل پیادهسازی آن یعنی زنجیرهبلوک آشنا شدید و دانستید که این فناوری برای انتقال ارزش توسعه داده شد. حال لازم به ذکر است، تمامی این تلاشها بدین منظور انجام شده است که ارزشافزودهای برای یکی از اعضای کلیدی شبکه ایجاد شود. زنجیرهبلوک توسعه داده شد تا «کاربر» در محیطی شفاف، امن و بدون واسطه ارزش را منتقل کند.
کاربر در شبکههای زنجیرهبلوکی به عضوی گفته میشود که فرمان ایجاد تراکنش را به شبکه ارسال میکند. پسازآن است که گرهها تراکنش را به اشتراک میگذارند و ماینرها فرایند اجماع را آغاز میکنند. در این راستا، تنها کاری که کاربر باید انجام دهد این است که ثابت کند مالک دارایی درون آدرسی (کلید عمومی) است که میخواهد از آن توکن برداشت کند. پسازآن تنها باید آدرس گیرنده را هم به شبکه ارسال کند. به این منظور، کاربر با کلید خصوصی خود و دادههای تراکنش مانند حجم و آدرس گیرنده یک امضای دیجیتال میسازد و بههمراه تراکنش به یکی از گرههای شبکه ارسال میکند. این پروتکلی است که باید توسط کاربران رعایت شود تا گرهها تراکنش آنها را بپذیرند.
شاید این پروتکل کمی پیچیده به نظر برسد؛ اما هیچ جای نگرانی است، تمامی این عملیات بهوسیله کیفپولها در کمترین زمان ممکن و در سادهترین حالت به انجام میرسد و تنها چیزی که کاربر باید آن را جدی بگیرد، نگهداری امن کلید خصوصی است.
حال باید به این سوال پاسخ بدهیم که همه اینها چه ارزشی برای کاربر دارد؟
مهمترین مزایای یک شبکه زنجیرهبلوکی برای کاربران آن به شرح زیر است:
زنجیرهبلوکها در موارد خاص و بهمنظور ایجاد ارزشافزوده برای کاربران مزایای دیگری هم دارند؛ اما همین دو مورد اشارهشده کافی است تا آنها را به روی آوردن به این فناوری تشویق کند.
اگر سوالی در ارتباط با موضوعات بررسیشده داشتید، در بخش کامنتها بپرسید.
منبع: ققنوس