میراث تاریخی هر کشور، نشاندهنده فرهنگ و تمدن آن کشور است و ملتهای مختلف همواره سعی بر حفظ این آثار کردهاند. اما توجه به نوع میراث و شرایط نگهداری مناسب آن نیازمند متخصصین و کارشناسان آن حوزه است. میراث مستند و مکتوب به دلیل ظرافت و جنسشان بیش از دیگر آثار در معرض از بین رفتن هستند و شرایط نگهداری بهمراتب پیچیدهتری نسبت به سایر اموال دارند. توکن بیتا راه حلی بلاکچینی است که با استفاده از تأمین مالی جمعی به جمعآوری و حفظ این اسناد میپردازد. در ادامه با دکتر مظفر پاسدار شیرازی، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، درباره پروژههای حفظ اسناد ملی به گفتوگو پرداختهایم.
رسالت ما پاسداری از میراث مستند کشور است. برای این کار ابزار قانونی محکمی نداریم. در قانون تعریفی برای «شی میراثی» وجود دارد که امکان نگهداری، انتقال و خریدوفروش اشیا بالای 100 سال را از اشخاص حقیقی و حقوقی سلب کرده است و آن را عتیقه مینامد. این مسئله درباره اسناد کاغذی، کتب و نسخ خطی به شکلی دیگر است. برای اینگونه اسناد تاریخی که اسناد دولتی و حکومتی و برخیشان اسناد خصوصی (خاندانی و ملکی) است، قانون پشتیبانی وجود ندارد. یکی از دلایل ممنوع نبودن خریدوفروش این اسناد، قابلیت خاندانی آنان است که مورد مطالعه علما قرار میگیرد. بدینجهت ما قانونی برای میراث مستند نداریم تا آن را بهطور کامل حفظ کنیم.
ما سعی کردیم اسناد را به طرق مختلف شناسایی و جمعآوری کنیم. در ایران 700 هزار نسخه خطی وجود دارد که تنها 450 هزار نسخه از این تعداد در کتابخانهها و موزههای ایران وجود دارد و مابقیشان در دست افراد است. در مورد اسنادی که به مراکز نگهداری رسیده است اطمینان داریم که در شرایط مناسبی نگهداری میشوند و دسترسی پژوهشگران به آنها نیز آسان است. دو رویکرد درباره نگهداری اسناد مکتوب وجود دارد: در دیدگاه اول اسناد بهعنوان آثار ملی قلمداد شده و نگهداری آنها باید در کشور انجام گیرد و خروجشان از کشور مجاز دانسته نمیشود. دسته دوم معتقدند که چنین اسنادی آثار بشری هستند و لزومی در نگهداریشان درون مرزهای سیاسی یک کشور وجود ندارد.
مسئله مورد توجه ما آن بخشی از کتب است که در دست کتابخانهها قرار نگرفته است. این اسناد از منظر تاریخی بودن، برای ما اهمیت دارد؛ هرچند که ممکن است زیبایی و کیفیت اولیهاش را از دست داده باشد. خیلی از کسانی که در کار عتیقه و اشیای تاریخی فعالیت میکنند، به حوزه کتب و نسخ خطی اشراف ندارند. هدف ما از طرح حافظ، شناساندن اهمیت تاریخی و جایگاه نسخ خطی و اسناد مکتوب تاریخی به عموم است؛ یعنی این آثاری که به نظر برخی مندرس و بهدردنخور است، میراثی فرهنگی بوده و چهبسا ارزش ریالی دارد.
با عنوان این طرح، جایگاه نسخ خطی در اذهان مخاطبین تثبیت میشود. همچنین با ایجاد این طرح برای استفاده از منافع مالی هم که شده، سعی میکنیم بتوانیم نسخه را در کتابخانهها هرچند بهطور موقت نگهداری کنیم که هم بابت شرایط مناسب نگهداری خیالمان راحت شود و هم با تهیه نسخه دیجیتالی آن را بهراحتی در دسترس پژوهشگران قرار دهیم.
عدم توجه ویژه به حفاظت از این میراث و کمبود خلاقیت از مهمترین نواقص بوده است. در این طرح، ابتدا با ایجاد گفتمان سازی تلاش میکنیم تا جایگاه ارزش مادی و معنوی این نسخ را ارتقا داده و مخاطبی که از جنبه معنوی آن آگاهی ندارد را قانع کنیم، تا به خاطر جنبه مالی آن کوششی در حفظ و نگهداری آثار داشته باشد. تلاش بعدی ما در جهت تحقق این هدف است تا کسی که این نسخ را دارد برای بهرهگیری از مزایای مذکور، نسخ خود را بهطور موقت در اختیار ما قرار دهد، تا علاوه بر نگهداری اصولی، به تهیه نسخه الکترونیک آن پرداخته و در اختیار عموم قرار دهیم.
تعداد مخاطبانی که از این طرح استقبال و از آن استفاده کنند چندان برای ما مطرح نیست. امیدواریم بهواسطه این کار حداقل تعدادی از نسخ را حفظ کنیم، اما معتقدیم که در عرصه گفتمانسازی تأثیر قابلتوجهی بر اذهان کسانی که این طرح به گوششان خورده، خواهد داشت. بهطورکلی سعی میکنیم تا این میراث مستند را با استفاده از معاملاتی برد-برد پاس بداریم. روشهای مختلفی را به کار گرفتهایم تا علاقهمندی دارندگان نسخ به همکاری با ما جلب شود و بتوانیم مشارکت عمومی را برای این کار برانگیزیم.
برای نیل به این هدف، جمعی از فرهیختگان و هنرمندان دست یاری بهسوی ما دراز کرده و بنیاد حامیان اسناد کتابخانه ملی را تشکیل دادهاند تا از این طریق بتوانیم کمپینهای اهدا و خرید منابع، جلب کمک خیرین و شیوههای جدید تأمین مالی از طریق جمع سپاری را به کار گرفته و طیف گستردهتری از اعضای جامعه را در این کار دخیل کنیم. کتابخانه ملی در گذشته از قصد خود مبنی بر پروژه حفظ اسناد ملی با همکاری وزارت ارتباطات پرده برداشت و مقرر شد در این راستا شرکتهای حوزه بلاکچین بخش خصوصی به کتابخانه ملی کمک کنند تا بهتر به آرشیو و مدیریت این اسناد پرداخته و از حالت سنتی خود خارج شود.
این بحث اولین بار زمانی که مهندس آذری جهرمی برای بازدید از کتابخانه ملی تشریف آورده بودند مطرح شد که بلاکچین میتواند به سازمان اسناد کتابخانه ملی کمک کند. بلاکچین درزمینه رمزارزها جهان را تسخیر کرده اما در سایر کاربریها هنوز نتوانسته بهصورت موفقی پیادهسازی شود. ما سعی داریم برخلاف سیر جهانی از این امکان استفاده کنیم و در این راستا گامهای خوبی نیز برداشته شدهاست. امیدواریم این اقدامات در سازمان اسناد کتابخانه ملی تحولی جدی در اطلاعرسانی و دسترسپذیر کردن منابع داشته باشد و با موارد مختلفی مثل قراردادهای هوشمند تلاشی در زمینه حفظ حقوق مؤلف و مالکیت فکری خصوصاً در حوزه فرهنگی، نشر دیجیتال، اصالت سند و نقلوانتقال از سامانهای به سامانه دیگر ایجاد کند. اتفاقات خوبی در سازمان دراینباره رقم خواهد خورد و امیدواریم در این فرصت کوتاه (تا پایان دولت) بتوانیم خبرهای خوشی را ارائه کنیم.
امیدواریم به زودی توکن حافظ در این دولت رونمایی شود.
تأمین مالی جمعی که اکنون از آن استفاده میکنیم برای استفادهای عملیاتیتر نسبت به توکن گنجمان است. هرچند که میشد این دو توکن را نیز با روشهای غیربلاکچینی طرحریزی کنیم. درهرحال امیدواریم سایر طرحها را نیز تا قبل از پایان دولت بهرهبرداری کنیم. اینها کاربریهایی است که صرفاً با بلاکچین قابلدسترسی بوده و بهنوعی استفاده خالص و برجسته فناوری بلاکچین است و میتواند تحولات عظیمی را در این عرصه ایجاد کند.
باید گفته شود در این زمینه اطلاعات شما کامل نیست. تصویر دهه 70 و 80 از کتابخانه ملی شاید نتیجه کمهمتی پیشینیان در اطلاعرسانی باشد. در دوره اخیر پلتفرم مناسبی برای استفاده از فناوری ایجاد کردیم. در حال حاضر از فناوریها استفاده میشود و در حال ایجاد خدمات جدیدی در حوزه فناوری هستیم. باید ذکر شود که از سال 97 به دنبال استارتاپها رفتیم. سعی کردیم چالشهایمان را با استفاده از آنها رفع کنیم.
سال 98 رویدادی استارتاپی مبنی بر چالشهای سازمان برگزار شد. تعداد کثیری از گروههای استارتاپی در این رویداد شرکت کردند. این اولین جایی بود که توانستیم برای این مسئله برند Libtech را ساخته، در رویداد ویتا معرفی کرده و در حرکتی در جهت ابعاد جدید آن صورت گیرد. در سه سال گذشته سعی شد تا زیرساختهای لازم برای اینگونه خدمات را ایجاد شود. تا پیشازاین نگاه ما تنها الکترونیکی کردن و ارائه نسخه اسکن شده بود ولی درحالحاضر حرکتی به جلو داشتهایم. از سامانه OCR برای تبدیل متون کاغذی به متون دیجیتالی استفاده میشود تا بستری مناسبتر برای دادهکاوی و جستجوی بهتر اطلاعات فراهم شود. همچنین از هوش مصنوعی در زمینه کتابداری استفاده میشود.
در تیرماه سال 1399 ساختمان مرکز نوآوری و توسعه کسبوکارهای داده محور راه اندازی شد که پایگاهی برای تعامل با استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان بود. به این واسطه ارتباط کتابخانه ملی با عرصه فنّاوری الکترونیک مستمر شد. ازجمله فناوریهای سازمان، استفاده از هوش مصنوعی برای پردازش دادهها و اطلاعات موجود در سازمان بود. یکی از کارهای مهمی که سازمان انجام میدهد و سالانه هزینه زیادی را بابت آن میپردازد فهرستنویسی است؛ تا دیگر کتابخانهها و منابع آرشیوی بتوانند از آن استفاده کنند. به همین روی پروژهای به نام پردازش خودکار را از سال 98 آغاز شد. این پروژه پردازش توصیفی کتاب، پردازش کامل پایاننامه و مقاله را به کمک هوش مصنوعی انجام میدهد. همچنین آنها را به خدمات قابل ارائه به مخاطبان تبدیل میکند که در حال حاضر از آن استفاده میشود.
رویداد Libtech2 نیز برگزار شد که در آن برای اولین بار وارد حوزه «تشخیص موضوع» شدیم. بهواسطه آن مسابقهای برای اختصاص دادن رده کنگره به کتاب -از کارهای تحلیلی متخصصین فهرستنویس- برگزار شد. در آن از هوش مصنوعی برای سیستم یادگیری عمیق ماشینی استفاده شد. اکنون در انتظار تثبیت وضعیت کرونا هستیم تا مراسم اختتامیه آن را برگزار کرده، برنده را معرفی و با آن قرارداد امضا کنیم. پسازآن نیز از این سامانه برای کمک به فهرستنویسی رده کنگره استفاده خواهیم کرد.
گام بعدی در پردازش خودکار استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص موضوع هست. اگر این پردازش بهدرستی انجام شود تحولی در عرصه جستجوی منابع کتابخانهای بوده و دسترسی را تسهیل خواهد کرد. کتابخانه بحثهای مهمی را در عرصه فناوری و استفاده از دانش روز دارد و رویکردهای نوینی را تجربه میکند. وظیفه جدیدی که برای سازمان ایجاد میکنیم سرویسدهی دادههای کلان به مخاطبین فناوریها است. گامهای نخستین را برداشتهایم و سعی میکنیم با گذشت زمان سرویسدهیها را افزایش دهیم.
مطالعاتی در حوزه استفاده از هوش مصنوعی در فرایندهای کتابخوانی صورت گرفته است. کمپانیهای بسیاری در سراسر جهان مانند گوگل در زبان انگلیسی فعالیت بسیاری داشتهاند. این درحالی است که ما در حوزه زبان فارسی عملکرد بسیار ضعیفی داشتهایم. با این حال نیز در سایر کتابخانهها از سرویسهای مبتنی بر هوش مصنوعی به این صورت استفاده نکردهاند. بنابراین باید گفت که اقدامات پیشروانهای در سطح جهان توسط ما انجام گرفته است.
ما جدای از طرح حافظ (توکن بیتا) با همکاری مجموعه ققنوس، پروژه گنجمان را نیز داریم. این پروژه در حوزه بلاکچین رویکرد راهبردی توسعه سازمان و افزایش مشارکت مردمی را دارد. این سازمان دولتی بهتنهایی نمیتواند نقش خود را در حفظ میراث تاریخی بهدرستی انجام دهد و نیازمند مشارکت مردم است. طرح حافظ و گنجمان به منظور تأمین مالی جمعسپارانه برای خرید آن دسته از اسنادی است که نه میتوانیم اهدا کنیم، نه به ما اهدا میکنند و نه شرایط مناسبی برای نگهداری دارند. ما در پی آنیم که چنین اسنادی را خریداری کرده و نزد خود نگهداریم تا ترجیحاً از کشور خارج نشود. جدای از این دو گام، امیدوارم که بتوانیم رونمایی مناسبی از کاربریهای بلاکچین داشته باشیم. در کنار آن استفاده از هوش مصنوعی در پردازش خودکار و پردازش تحلیلی کتاب دستاوردهایی ارائه دهیم.
در کنار طرح حافظ از هرکس که نسخه خطی را دارد اما شرایط نگهداری مناسبی برای آن ندارد حمایت میشود. از او خواسته میخواهیم منبع را بهصورت امانت به سازمان بدهد تا در شرایط استاندارد نگهداری شود، به این کار امانت سپاری گفته میشود. افراد دیگر میتوانند مانند صندوق امانات از آن نسخ استفاده میکنند. در حین این امانت سپاری نیز میتوانند طرح حافظ را فعال و معادل ارزش نسخه، وثیقه دریافت وام اخذ کنند.
بله؛ خریدوفروش اسناد تاریخی منع قانونی ندارد. کتابخانههای بزرگ کشور مثل کتابخانه دانشگاه تهران و آستان قدس رضوی در سالیان گذشته کمیته ارزیابی و قیمتگذاری نسخ خطی داشتهاند. ما دو کمیته تخصصی داریم که برجستهترین نسخه شناسان کشور هستند. این دو کمیته منابع مخاطبان را ارزیابی صحت سنجی و قیمتگذاری میکنند. مبتنی بر همین قیمت گذاری کمیته، منبع را از محل بودجه دولتی خریداری کرده و بر بنای همین قیمتگذاری به بانک بهعنوان ارزش میراث مستند و معادل ریالی معرفی میکنیم.
بله؛ فلسفه اصلی کمیته قیمتگذاری تعیین قیمت برای خرید توسط سازمان است. افراد این کمیته نسبت به نظارت دولت آگاهی دارند. آنها میدانند که هزینه این خرید با دولت است و دغدغه حفظ میراث و فروش آن به کتابخانه را دارند. از اینسو تمام سعی خود را مبذول خواهند داشت تا رقم متعادلی را بهعنوان قیمت کارشناسی مطرح کنند.
در واقع باید متذکر شوم که خود بنده نیز در جریان این موضوع نیستم. طرح حافظ ایجاد کننده وام نیست، بلکه قرار است به عنوان وثیقهای برای طرحهای بانک ملی استفاده شود. فرد برای دریافت وام میتواند بهجای سند خانه، طلا و ابزار وثیقه سنتی از طرح حافظ استفاده کند و وثیقهای معادل ارزش نسخه خود در سازمان تحویل بانک ملی دهد.
پیش از هر چیز باید مراتب قدر دانی خود را از دکتر فاطمی برای دو پروژه همکاری ما و ققنوس با رویکرد مسئولیت اجتماعی اعلان کنیم. به طور کلی سعیمان بر این است که به هر صورت ممکن مشارکت ایرانیان را در پاسداری از میراث مستند جلب کنیم.
یکی از این طرحها گنجمان است که به کمک بنیاد حامیان اسناد کتابخانه ملی طراحی و راهاندازی شده است و سعی میکند این میراث مستند را که مالک آن متقاضی فروش نسخه خطی خود است، جدای از کمک خیرین و بودجه دولتی بتواند با استفاده از جمعآوری کمکهای خُرد علاقهمندان به حوزه میراث مستند خریداری کند. این شیوه مرسوم تأمین مالی جمعی است که با کمکهای خرد جمعی، پروژهای را تأمین مالی میکنند. ما سعی داریم گنجمان، هم رویکرد گفتمانسازانه خود را داشته باشد و هم شهروند جامعه را به برداشت گامی در جهت حفظ میراث مستند ترغیب کند. شاید این همکاری و مشارکت، هم برای مشارکتکننده خوب باشد و هم برای سازمان. این مشارکت جامعه را به موضوع حساستر کرده و نسخهای قابلدسترستر از سند تهیه میکند.
هر تغییر مدیریتی فراز و فرودهایی به همراه دارد. هرکدام از این طرحها پروژهای است که توسط بنیاد پیگیری شده و با تغییرات مدیریتی کمتر دستخوش تغییر میشود. برخی از این طرحها ایدههای خوبی هستند که ضمانت اجراییشان دغدغه مخاطبین است. هدف این است که فارغ از مسئولین کتابخانه بحث حفظ میراث مستند تبدیل به دغدغه بخشی از مردم شود. این مطالبه، مسئولین بعدی را نیز مجبور به پاسخگویی خواهد کرد. نهایتاً ممکن است شکل آن عوض شود اما قطعاً عنوان و ماهیت آن تغییر نخواهد کرد.