نقدی بر گفتار محمد علی دستمالی با عنوان حوزه علمیه، هوش مصنوعی، جامعه
گفتاری که اخیراً از محمد علی دستمالی در خصوص حوزه علمیه منتشر شده بود را خواندم و لازم دیدم به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ و پر افتخار روحانیت چند کلمه ای را تقدیم کنم:
نقد یک صنف، کوچک باشد یا بزرگ مستلزم نگاهی عمیق در سطح یک پژوهشگر و البته انصافی در خور شخصیتی شایسته است که نه چیزی از قلم بیفتد و نه ساحت قلم بلغزد و سر از ولایت تا کجا آباد در بیاورد. اطلاعات ایشان از حوزه علمیه در حد سه سال اول است لذا تنها به بلاغت و منطق و ادبیات اشاره کردند که در مقدمات حوزه علمیه خوانده می شود و اگر از اهمیت همان ادبیات و منطق که دروازه ورود به برگ زرین تمدن اسلامی و فکر سلیم است بگذریم و همینطور از اینکه اگر امثال آقا بزرگ تهرانی ها و مرعشی ها و محقق طباطبایی ها و بروجردی ها نبودند امروز چیزی از آن میراث علمی به ما نمی رسید نیز بگذریم اما چطور و چطور می توان علم اصول که پایه اصلی حوزه علمیه و علمی بومی با فکری حوزوی است غفلت کرد که طلبه را در ساحت نظریه پردازی، به مثابه مستدلی مدقق و اندیشمندی چیره دست قرار می دهد که نمونه آن از بین هزاران با امثال لنگرودی و شهیدی و محقق مثال زدنی است.
مایه تعجب است که آقای دستمالی موفقیت طلاب در علوم انسانی و ساحت های نظریه پردازی را امری شخصی و موردی تلقی می کند که به حوزه علمیه ربط ندارد اما حرف یک طلبه در خصوص ورزش بانوان را علت ناکارآمدی کل حوزه علمیه قلمداد می کند. اگر خواندن منطق توسط طلاب باعث شود که به امثال این تناقض ها دچار نشوند به نظرم به روز ترین درس ها را می خوانند. آنچه که امثال دستمالی هم اگر دستی بر آتش داشتند با هیزم تناقض هوس نان و نوا نمی کردند.
توجه به این نکته خیلی هم سخت نیست که امروزه طلاب حوزه علمیه خدمات علمی و فرهنگی شایسته ای انجام می دهند که از دست هرکسی بر نمی آید و بین معمم و مکلای حوزوی هم فرقی نیست. تصحیح، فهرست و ترجمه تراث علمی و خطی ایرانی اسلامی از طب و نجوم و معجم البلدان و اسطرلاب و ادبیات عرب و ریاضیات و هندسه و فلسفه و... که جامعه علمی بدان نیازمند است تا تألیفات در خور اعتنا و تبلیغ فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی در سراسر جهان توسط طلاب زبان دان و از جمله کمک به پژوهش های روز علم حقوق تا مشارکت محققانه در تهیه فیلم نامه های مجموعه های پر طرفداری چون مختار نامه تنها گوشه ای از آن چیزی است که باید دید!
جناب آقای دستمالی در مورد هوش مصنوعی مدعی است که با وجود این ابزار به روز چه نیازی به روحانیت است وقتی می توانیم صدای فلان عالم را باز تولید کرد! جناب دستمالی بفرمایند با وجود این ابزارها چه نیازی به امثال شما است وقتی پیشینه اساتید به نام دانشگاه که از قضا تحصیلات حوزوی داشتند و بعضاً مجتهد بودند را می توان بازسازی کرد و چه نیازی است که بودجه های هنگفت خرج شود تا امثال شما انتشار مجهولات کنند و ظلمات فوق ظلمات، همه چیز را وارونه تحویل جامعه دهند؟!
در پایان باید عرض کرد نقد آنچه توسط آقای محمد علی دستمالی ادعا شده است بیش از آن است که از نظر گذشت و حرف های زیادی وجود دارد که در این وجیزه نمی گنجند!