سلام
موضوع چالش مرداد ماه طاقچه معرفی کتابی هست که به توصیه یک فرد که به کتابخوان بودن میشناسیمش و سلیقهاش رو قبول داریم، خوندیم.
کتابی که من انتخاب کردم، کتاب «پنجرههای تشنه» هست که توصیه رهبر عزیز و حکیم انقلاب آیت الله خامنهای (حفظه الله) بوده. فکر کنم دیگه کسی نیست که ندونه چقدر ایشون اهل مطالعهان و چقدر طیف کتابهایی که خوندن و میخونن و معرفی و توصیه میکنن گسترده است. از رمانهای برجسته تاریخ تو همه جای دنیا گرفته تا کتابهای روایت دفاع مقدس. کتابهای تاریخی و علمی و و و ... (داخل پرانتز اینکه کافیه یه جستجوی ساده داشته باشیم تا نظرات و توصیههاشون رو درباره کتاب و کتابخوانی بدونیم.)
کتاب «پنجرههای تشنه» نوشته آقای مهدی قزلی هست که سال 1393 توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده. من آقای قزلی رو با این کتاب شناختم و بعدا کتابهایی از جمله قصه کربلا رو از ایشون خوندم. کلا هم وقتی کتاب رو شروع کردم و فهمیدم قرار بوده آقای رضا امیرخانی این سفرنامه رو بنویسن و کار رو هل دادن سمت ایشون برام جذابتر شد ?
کتاب پنجرههای تشنه روایت انتقال ضریح جدید امام حسین علیهالسلام هست که از خرداد ماه سال 1387 ساختش تو شهر قم شروع شد و سال 1391 بعد از اتمام ساخت ضریح قرار شد به صورت زمینی از شهر قم به کربلا منتقل و نصب بشه. قرار بود این ضریح شهر به شهر و جاده به جاده بره تا برسه به کرب و بلا و یاد و یادگاری باشه بر مقبره نوه عزیز حضرت خاتم النبیین محمد صلی الله علیه و آله. قرار و خواست بر این بوده که یه نفر راوی همراه این کاروان بره و لحظههای سفر رو ثبت و روایت کنه. همونطور که واقعا هست ...
راوی بسیار روان و دوست داشتنی روایت کرده و صادقانه ... از یه سری آدم واقعی گفته که چطور از دل و جان برای اهل بیتشون ارادت قائلن ...
چیزی که تو این کتاب میخونیم استقبال عاشقانه مردمی که عاشق و دلداده اباعبدالله ان. دلداده و نمک پرورده امام حسینی هستن که از بچگی تو هیات و سر سفره اشون بزرگ شدن ... هنوز وقتی یادم میاد تو این کتاب چه روایتها خوندم از ارادت مردم به اباعبدالله، بغض گلوم رو میگیره ...
همون امام حسینی که روز عاشورا فریاد زد و گفت «مردم اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.»
دلیل انتخاب کتاب این ماه، فقط ذکر همین یه جمله بود؛ باشد که همگی بهش عامل باشیم. این حرف آزادهترین مرد دوران بود، حسینی که از عزیزترینهاش گذشت فقط و فقط به خاطر خدا و دین خدا. گذشت به خاطر ما ...
ممنون از رهبر کتابخوان (یا شایدم کتابخوار با احترام و ارادت قبلی به ایشون البته) که این کتاب رو توصیه کردن. متن تقریظ ایشون به این صورت هست:
«بسماللهالرّحمنالرّحیم
این حسین کیست که عالم همه دیوانهى اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانهى اوست
اى شعلهى فروزان، اى فروغ تابان، اى گرمابخش دلهاى خلایق! تو کیستى با این شکوه و جلال، با این شیرینى و دلنشینى، با این هیبت و اقتدار، با اینهمه لشکر دلبههمراه، با غلغلهى فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت میکنند؟ تو کیستى اى نور خدا، اى نداى حقیقت، اى فرقان، و اى سفینةالنجاة؟ چه کردهئى در راه خدایت که پاداش آن خدائىشدنِ هر آن چیزى است که به تو نسبت میرساند؟ بنفسى انت، بروحى انت، بِمُهجَةِ قلبى انت، و سلام الله علیکَ یومَ وُلِدتَ و یوم اُستُشهِدتَ مظلوماً و یوم تُبعَثُ فاخِراً و مَفخَراً. ۹۳/۲/۲۹
بسیار خوب و با ذوق و سلیقه نوشته شده است؛ و با نگاه هنرمندانه و کنجکاو و نکتهیاب. خواندم تا ۹۳/۲/۲۸.»
این کتاب رو از طاقچه بخونید و لذت ببرید: