همانطور که در مقاله قبلی تجزیه و تحلیل نسبتها در صورتهای مالی را توضیح دادیم، قصد داریم تا ادامه این مطلب را در اینجا توضیح دهیم. همانطور که در مقاله ذکر شده آموختیم، نسبتهای نقدینگی شامل:
هستند که در ادامه با ادامه این نسبتها آشنا میشویم.
تفاوت بین داراییهای جاری و بدهیهای جاری یک شرکت، خالص سرمایه در گردش یا سرمایه در گردش نامیده میشود. خالص سرمایه در گردش در زمانی که داراییهای جاری بیش از بدهی های جاری باشد، مثبت است و هنگامیکه بدهیهای جاری بیش از داراییهای جاری است، سرمایه در گردش منفی خواهد بود. براساس تعریف داراییهای جاری و بدهیهای جاری، خالص سرمایه در گردش مثبت به معنی، وجوه نقد مازاد بر مبلغ مورد نیاز برای پرداخت بدهیهای جاری است. به همین دلیل، معمولا در شرکتهای دارای سلامت مالی، خالص سرمایه در گردش مثبت است. خالص سرمایه در گردش اغلب به عنوان میزان نقدینگی کوتاه مدت یک شرکت در نظر گرفته میشود و به صورت زیر محاسبه میشود:
خالص سرمایه در گردش شرکت در هر دو سال مثبت است که نشان از توانایی شرکت در ایفای تعهدات کوتاهمدت دارد.
میتوان نقدینگی را از طریق سرعت تبدیل داراییهای معینی به وجه نقد اندازهگیری کرد. برای مثال، از نظر نقدینگی، اسناد و حسابهای دریافتنی تجاری در چه وضعیتی قرار دارند؟ نسبتی که نقدینگی مطالبات تجاری را اندازهگیری میکند، گردش مطالبات تجاری نامیده میشود. این نسبت متوسط تعداد دفعات وصول مطالبات تجاری را در طی یک دوره مالی اندازهگیری میکند.
گردش مطالبات تجاری از طریق تقسیم خالص فروشهای نسیه (خالص فروش منهای فروشهای نقدی) بر میانگین خالص اسناد و حسابهای دریافتنی تجاری، محاسبه میشود. در مواردی که نوسانات فصلی عمدهای وجود ندارد، میانگین خالص اسناد و حسابهای دریافتنی تجاری را میتوان از طریق تقسیم جمع ماندههای ابتدای دوره و پایان دوره این حساب بر عدد 2، محاسبه کرد.
فرض کنید تمامی فروشهای فروشگاههای رفاه، نسیه است. مانده خالص مطالبات تجاری در ابتدای سال 1387 2000 میلیون ریال بوده است.
یک نوع متداول از نسبت گردش مطالبات تجاری، تبدیل این نسبت به میانگین دوره وصول مطالبات در قالب تعداد روز است. به این منظور 365 روز بر نسبت گردش مطالبات تجاری تقسیم میشود. تحلیلگران اغلب از متوسط دوره وصول مطالبات برای ارزیابی اثربخش بودن خطمشیهای اعتباری و وصول مطالبات شرکت استفاده میکنند.
به این ترتیب در سال 1387، نزدیک به 38 روز بین فروش کالا و وصول مطالبات مربوط به آن، فاصله وجود داشته است. این دوره در سال 1388 به 36 روز کاهش یافته است که به معنی بهبود مدیریت مطالبات است. با این وجود، مقایسه این ارقام با متوسط صنعت نشان از وضعیت نه چندان مطلوب شرکت دارد.
گردش موجودی کالا، متوسط تعداد دفعاتی که موجودی کالا در طی دوره به فروش رفته است را اندازهگیری میکند. هدف این نسبت، اندازهگیری نقدینگی موجودیهای کالا است. گردش موجودی کالا از طریق تقسیم بهای تمام شده کالای فروش رفته بر متوسط موجودی کالا محاسبه میشود. در صورتیکه نوسانات فصلی با اهمیتی وجود نداشته باشد، میتوان از مانده ابتدای دوره و پایان دوره برای محاسبه میانگین موجودی کالا استفاده کرد.
فرض کنید، مانده موجودی کالا فروشگاههای رفاه در ابتدای سال 1387 ،4,500 میلیون ریال است.
گردش موجودی کالا در طی سال 1388 اندکی کاهش یافته است. گردش 3/2 مرتبهای در مقایسه با متوسط صنعت (7 مرتبه) و فروشگاههای شهروند (5/3 مرتبه) نسبتا پایین است. به صورت کلی، هرچه گردش موجودی کالا سریعتر باشد، وجه نقد کمتری از شرکت در قالب موجودی کالا، راکد میماند و خطر منسوخ شدن موجودی کالا کمتر خواهد بود.
یک نوع متداول گردش موجودی کالا، دوره گردش موجودی کالا است. این نسبت از طریق تقسیم 365 روز بر گردش موجودی کالا محاسبه میشود. برای مثال، حاصل تقسیم 365 روز بر 3/2 گردش موجودی کالا، تقریبا 159 روز خواهد شد. متوسط دوره 159 روزه برای فروش موجودی کالا در مقایسه با متوسط صنعت (1/52 روز 7 ÷ 365) و فروشگاههای شهروند نسبتا بالا است.
نسبت گردش موجودی کالا در صنایع مختلف تفاوتهای زیادی دارد. برای مثال، فروشگاههای زنجیرهای دارای گردش موجودی کالای 10 مرتبهای و متوسط دوره 37 روزه میباشند. در مقابل، فروشگاههای جواهرآلات دارای گردش 3/1 مرتبهای و متوسط دوره 281 روزه هستند.
منبع: مقاله تجزیه و تحلیل نسبتها از نرمافزار حسابداری آنلاین لاندا