تجزیه و تحلیل صورتهای مالی با هدف کشف روابط پنهان بین اطلاعات مالی انجام میشود. کشف روابط تنها از طریق مقایسه اقلام مشابه امکانپذیر است. مقایسه، مهمترین ابزار برای یافتن شباهتها و تفاوتهای اقلام است. شناسایی تفاوتها و شباهتها منجر به تعیین روابط بین اقلام میشود. پرکاربردترین ابزار مقایسه و تعیین رابطه عبارتند از:
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت در بردارنده ارزیابی سه ویژگی است: نقدینگی، سودآوری و توانایی پرداخت بدهیها. یک اعتبار دهنده (بستانکار) کوتاه مدت، برای مثال بانک، قبل از همه به نقدینگی شرکت (توانایی وام گیرنده برای پرداخت تعهدات شرکت در سررسید) توجه دارد.
نقدینگی متقاضی وام، یک عامل بسیار با اهمیت در ارزیابی توانایی بازپرداخت وام محسوب میشود. یک بستانکار بلندمدت، برای مثال، دارنده اوراق مشارکت شرکت، بر معیارهای سودآوری و توانایی پرداخت بدهی توجه دارد. این دو دسته از معیارها، توانایی شرکت را برای ادامه حیات در بلندمدت نشان میدهند. بستانکاران بلندمدت، این معیارها را از طریق اندازهگیری مقدار بدهی درساختار سرمایه شرکت و توانایی شرکت در پرداخت بهره، به دست میآورند. به صورت مشابه، سهامداران به توانایی پرداخت بدهی و سودآوری شرکت توجه دارند. این گروه، امکان پرداخت سود سهام توسط شرکت و رشد احتمالی قیمت سهام را ارزیابی میکنند.
تمامی اقلام گزارششده در صورتهای مالی، با اهمیت هستند. وقتی شرکت ایران خودرو، موجودی نقدی خود را در ترازنامه 24,710 میلیارد ریال گزارش میکند، میدانیم که در تاریخ ترازنامه، شرکت ایران خودرو این مبلغ وجه نقد را در اختیار داشته است. با این حال، نمیدانیم که وجه نقد شرکت طی دورههای گذشته افزایش داشته است یا خیر. یا این مبلغ، برای نیازهای شرکت به وجه نقد کفایت میکند یا خیر. برای آنکه بتوان به چنین اطلاعاتی دست یافت، باید موجودی نقدی با سایر اقلام صورتهای مالی مقایسه شود.مقایسهها را میتوان بر مبناهای مختلفی انجام داد که در این مقاله به سه مورد آن اشاره میشود:
1. مبنای درون شرکتی: در این مبنا یک قلم اطلاعات یا یک رابطه مالی شرکت در سال جاری، با قلم اطلاعات یا رابطه مالی مشابه در یک یا چند سال گذشته مقایسه میشود. برای مثال، شرکت ایران خودرو میتواند موجودی وجه نقد خود در پایان دوره مالی جاری را با موجودی سال گذشته مقایسه کند تا مقدار افزایش یا کاهش در وجه نقد مشخص شود. به صورت مشابه، شرکت ایران خودرو میتواند نسبت وجه نقد به داراییهای جاری در پایان سال جاری را با همین نسبت در سالهای گذشته مقایسه کند. مقایسههای درون شرکتی در کشف تغییرات در روابط مالی و روندهای با اهمیت، مفید میباشند.
2. میانگینهای صنعت: در این مبنا، یک قلم اطلاعات یا یک رابطه مالی یک شرکت با متوسطهای صنعت مقایسه میشوند. برای مثال، سود خالص شرکت ایرانخودرو را میتوان با متوسط سود خالص تمامی شرکتهای فعال در صنعت خودروسازی مقایسه کرد. مقایسههای با صنعت، اطلاعاتی در رابطه با عملکرد نسبی شرکت در مقابل صنعت فراهم میآورد.
3. مبنای بین شرکتی: این مبنا، یک قلم اطلاعات یا یک رابطه مالی شرکت را با همان قلم اطلاعات یا رابطه مالی یک یا چند شرکت رقیب مقایسه میکند. تحلیلگران، این مقایسهها را بر مبنای صورتهای مالی منتشر شده شرکتها انجام میدهند. برای مثال، میتوان کل مبلغ فروش شرکت ایران خودرو را با کل درآمد فروش شرکت رقیبی مانند سایپا مقایسه کرد. مقایسههای بین شرکتی در تعیین وضعیت رقابتی شرکت، سودمند هستند.
از ابزار مختلفی برای ارزیابی اهمیت دادههای صورتهای مالی استفاده میشود. ابزار متداول مورد استفاده عبارتند از:
تجزیه و تحلیل افقی: مجموعهای از دادههای صورتهای مالی را در طی یک دوره زمانی ارزیابی میکند.
تجزیه و تحلیل عمودی: اطلاعات هر صورت مالی (مانند ترازنامه) را در قالب درصدی از یک مبنای مشترک (مانند کل داراییها) ارزیابی میکند.
تجزیه و تحلیل نسبتها: رابطه بین اقلام منتخب صورتهای مالی را بیان میکند.
تحلیل افقی اساسا به منظور مقایسههای درون شرکتی استفاده میشود. دو ویژگی صورتهای مالی منتشر شده، این نوع مقایسهها را تسهیل میکند:
منبع: مقاله صورتهای مالی از نرمافزار حسابداری آنلاین لاندا