عصبانیت مثل آتیش می مونه یهو گُر میگیری و شعله می کشی و می سوزونی تا آروم بشی ولی وای از اون موقع که شعله ی خشمت از دستت در بره و نتونی کنترلش کنی...هم خودت تو آتیش خودت می سوزی هم هر کسی رو که دور و برت داری بی دلیل تحت الشعاع قرارشون میدی.
بالاخره خشم و عصبانیت هم جزوی از خصلت های آدمیه که نمیشه کتمانش کرد و یا از بین بردش ولی میشه کنترلش کرد، میشه یاد گرفت "موقع عصبانی شدن فکر کنیم" ، "در زمان خشم تصمیم نگیریم"،" فضا و آدمهایی که موجب خشم و عصبانیت ما شدن رو در لحظه ی اوج عصبانیت بی هیچ حرفی ترک کنیم و ترجیحا به فضای باز بریم تا هوایی بخوریم و آرامش پیدا کنیم" و ...
خلاصه همه ما تو راه های کنترل خشم استادیم و شاید هم صاحب نظر؛ اما ممکنه یادمون رفته باشه و صرفا تکرار مکررات کردم ولی یادمون باشه شاید نشه خشم و عصبانیت رو از بین برد ولی میشه کنترلش کرد، میشه " زبانه نکشید و آتش زیر خاکستر بود"