The last Visionist
The last Visionist
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

معلق...

از آخرین پستم اینجا یعنی دو سال پیش آنقدر اتفاقای عجیبی برام پیش اومده و هنوز درگیرم باهاشون که حتی باورم نمیشه این من باشم با این درگیری ها... از دست دادن شغلم به خاطر کرونا از بهار سال ۹۹ و به خطر افتادن امنیت شغلی که هنوز نتونستم کار مناسبی رو جایگزینش کنم که حالا در پست های بعد براتون میگم که چه میگذره بگیر تا کم شدن شدید ارتباطاتم با دوستان و فاصله گرفتن از علاقه مندی هام مثل عکاسی و کافه گردی و سفر و ...
خلاصه اینکه یه پیله دوختم دور خودم و تن دادم به کارهای بی کیفیت و پر کمیت با اضافه کاری های اجباری و جمعه ها و تعطیلات نا تعطیل ...
البته از حق نگذریم اتفاق بزرگ و خیلی قشنگی هم تو زندگیم افتاد مدت این دو سال که دلخوشی زندگی و تلاشم به همینه و اونم پیدا کردن نچرال بیوتی تو بغل جاشو عه.


پدر ویژن ایران/ غریبی قصه پرداز / متعهد به نچرال بیوتی تو بغل جاشو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید