این روز ها هر گوشه و کناری را که نگاه میکنی چه در اینستاگرام و چه در زندگی واقعی، شخصی در حال مهاجرت کردن و رفتن است. رفتنی که پر خواهد بود از چالش های جدید و سختی های مختص به خودش.نمیدانم که آیا این محو شدن ها از زندگی روزمره و این به چاله افتادن ها، ترند جدید است یا نه واقعا فکر و مشورت و تصمیم گیری پشت همه این وقایع بوده است.
تعریف مهاجرت: مهاجرت به معنای جابجایی افراد از یک کشور یا منطقه به کشور یا منطقه دیگر به منظور اقامت دائم یا موقت است. این پدیده، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین رویدادهای جهانی در طول تاریخ بشر بوده و همچنان نقش مهمی در شکل دهی جوامع و اقتصادهای مدرن ایفا می کند. درک دلایل و انگیزه هایی که افراد را به مهاجرت سوق می دهد، اهمیت زیادی در سیاستگذاری های مهاجرتی، برنامه ریزی های اجتماعی-اقتصادی و مدیریت تنوع فرهنگی در جوامع مقصد دارد.
برخی از دلایل مهاجرت
ادامه تحصیل : یکی از شایع ترین روش ها، یا شاید باید بگم آسان ترین روش ها برای پذیرفته شدن در یک کشور خارجی از این طریق است. کیفیت بالای تحصیل،اهمیت دادن به دانشجویان و استفاده از امکانات تفریحی و رفاهی دلیل های خوبی برای مهاجرت از طریق تحصیلی می باشد.[1]
فرصت شغلی بهتر : هیچ چیز جای درامد دلاری $$ رو نمیگیره درسته؟! خیلی ها ترجیح میدهند تا به کشور های خارج از ایران بروند تا بتوانند با شغلی که درامد بالاتری دارد و احتمالا امکانات خوبی به کارمندانشان میدهند، زندگی بهتری برای خودشان بسازند.[1]
تمایل به تجربه فرهنگ ها و سبک زندگی جدید : کنجکاوی و علاقه به تجربه فرهنگ ها، سنت ها و سبک های زندگی متفاوت، برخی افراد را به مهاجرت ترغیب می کند. این افراد، اغلب به دنبال غنی سازی تجربیات فرهنگی خود، یادگیری زبان های جدید و کسب دیدگاه های تازه از طریق زندگی در کشورهای دیگر هستند. مهاجرت برای این افراد، فرصتی برای رشد شخصی، گسترش افق های فکری و درک بهتر تنوع فرهنگی در جهان محسوب می شود.[2]
تمایل به آزادی های مدنی و سیاسی بیشتر: محدودیت های شدید آزادی های مدنی و سیاسی در برخی کشورها، عامل مهم دیگری است که افراد را به مهاجرت ترغیب می کند. افرادی که در جوامعی با سرکوب سیاسی، سانسور گسترده یا نبود آزادی بیان و عقیده زندگی می کنند، اغلب به دنبال کشورهایی هستند که در آنها بتوانند آزادانه عقاید خود را بیان کنند و در فعالیت های مدنی و سیاسی مشارکت داشته باشند.[2]
تجربه من از مسیر مهاجرت تحصیلی
اگر بخواهم به عنوان شخصی که در موج مهاجرت افتاده است، از تجربه خود بگویم، باید خدمتتان عرض کنم که تا اینجا که اصلا خوب پیش نرفته است! مسیر، مسیر خیلی سختی هست، کلی پیج و تبلیغات اینستاگرامی وجود دارند که روزانه کلی از موفقیت های کلاینت های خود، پست منتشر میکنند و خیلی ها را با اعداد هنگفت برای بستن قرار داد، به سمت خود جذب میکنند. من هم هزاران بار تا الان وسوسه شدم تا کار را به دست این به ظاهر کار بلد ها بسپارم، اما همیشه روی کمالگرای وجودم غرش کنان در کنارم فریاد میزند که تو خودت میتونی اپلای کنی.و من خودم این کار رو کردم و قبول هم شدم. البته از سختی زبان خوندن و امتحان ایلتس گرفتن نگم . اما همون جایی که فکر میکنی همه چی درسته و عالی شده، در خواست من برای ویزا گرفتن رد شد و انگار تمام زندگی و آینده و آرزوهای من در عرض چهار دقیقه ناقابل، از هم پاشید. هیچ کدوم از اون پیج ها راجع به حس بدی که میتونی بعد این قضیه داشته باشی نمیگن و من بعد یک ماه، در تلاشم تا بتوانم توی این مسیری که از شدت تاریکی خودش رو هم توش غرق میکنه، یکم روشن کنم و دوباره میخوام از اول شروع کنم.
توی دلایل مهاجرت از احساسی که داره چیزی نگفته بودن. یک حس عجیب و غریب که وقتی بهش فکر میکنی تا اعماق وجودت از خوشحالی و ذوق قلقلک میشه و نتیجش میشه یک لبخند روی لبت و یکم بالا پایین پریدن. احساسی که هرچند میدونی قراره تنها بشی، سختی و درد بکشی، ولی ته ته قلبت میدونی که تهش یه موفقیت و یک استقلال درست حسابی روبروت خواهد بود. میدونی میتونی آیندت رو احتمالا نجات بدی!
همیشه کنار دری که بسته میشه،هزارتا در دیگه وجود داره، اره درسته، ولی شاید پشت همون دری که بسته شده کلی در باشه فقط کافیه یه بار دیگه کلیدت رو چک کنی، شاید این دفعه باز شه.
منابع
[1]سایت humandevelopmentparadise
[2]سایت موسسه KAP
