حسین فتاحی
حسین فتاحی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

نوروز در تیغه طلوع ( لواسان ) قسمت دوم

عکس شهر لواسان حسین فتاحی
عکس شهر لواسان حسین فتاحی

نوروز سلطان

نوروزخوانی یا بهارخوانی از آیین‌های بسیار کهن ایران بوده است که تا همین چند سال پیش در منطقه لواسان رواج داشته است. نوروزخوان ها معمولاً 2 یا 3 نفر بودند و با حافظه قوی که داشتند بداهه‌خوانی می‌کردند. البته بعضاً دارای ساز و آلات موسیقی هم بودند و کار آن ها از 15 روز مانده به عید شروع و تا روز عید تمام می‌شد. نوروزخوان‌ها با حاجی‌فیروز که این روزها با صورت سیاه و زنگوله به پا و دایره زنگی دیده می‌شوند، کاملاً فرق دارند. نوروزخوان‌ها ، اشعاری که می‌خواندند و موسیقی که می‌نواختند پشتوانه چندهزار ساله فرهنگی دارد:

نوروز سلطان بیآمو گل در گلستان بیآمو

مژده‌ها دین بر شاخ گل بلبل به بستان بیآمو

به به عجب دولت سرا دولت سرای با صفا

گویا نظر کردش خدا با رحمت و لطف و رضا

صاحب خونه با ایمان دست و دکن جیفی میان

بیرون بیار یک ده تومان هاده به این نوروزی خوان

بعضی از این اشعار که رنگ و بوی مذهبی دارد نیز توسط نوروز خوان‌ها خوانده می‌شده است. ابیاتی که در ذیل می‌آید نام دوازده امام( ع ) را در بر می‌گیرد که چند بیت از آن چنین است:

همی خوانم امام اولین را

شه کشور امیرالمومنین را وصی و جانشین یعنی علی (ع) را

به یاسین و الف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نـــوروز

امام دومین هم دسته‌ گل شفاعت می‌کند او بر سر پل

به یاسین و الف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نـوروز

امام سومین شاه جهان است بود نامش حسین شاه یگانه ست

محمد را به محراب می‌رساند

به یاسین و الف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نـوروز

خدایا صاحبخانه را خوشحال گردان جوانان ورا داماد گردان

عروسش صاحب اولاد گردان

به یاسین و الف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نــوروز

هوا سرد است و بگرفته صدایم که چند تا تخم مرغ باشد دوایم

ایا همشیره فرخ لقایم بکش زحمت بیار عیدی برایم

جوانت خیر ببینه از دعایم

چهارشنبه سوری

از قدیم مردم در لواسان چندروز مانده به شب آخرین چهارشنبه سال از کوه و بیابان بوته‌های مخصوصی جمع‌آوری می‌کردند و به هنگام شب، خانه بزرگترها جمع شده، 3یا 4کوپه ازآن بوته‌ها درست کرده و پس از آتش‌زدن از روی آن می‌پریدند و شام مخصوص چهارشنبه سوری که معمولاً خورشت بود و از گوشت مخصوص قورمه شده درست می‌شد و سبزی پلو را کنار اعضای خانواده می‌خوردند. سپس تا پاسی از شب زیر کرسی گرم با خوردن آجیل مخصوص که در آن برگه هلو و سیب فراوان بود، به قصه‌ها و خاطرات بزرگترها گوش می‌دادند. مراسم معروف به قاشق‌زنی هم در این شب برگزار می‌شد و آن بدین شکل است که جوانان چه پسر و چه دختر با سر کردن چادر و در دست داشتن یک کاسه مسی و قاشق، جلوی در خانه همسایه‌ها می‌روند و با زدن قاشق به کاسه صاحب‌خانه را مطلع می‌کند و صاحب‌خانه هم نمی‌داند او کیست.


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید