آیا کسی که به او تجاوز می شود گناهکار است یا کسی که تجاوز می کند
امروزه در روزنامه ها و جاهای مختلف این جمله شنیده و خوانده میشود. از وقتی که شبکه های اجتماعی پا به زندگی ما گذاشتن و روز و شب ما را باهم توام کردند، این موضوع بیشتر شده یا که باید بگویم از قبل هم بوده ولی ما بیخبر بودیم. با وجود این برنامه ها از جنایت سیاه . یا همان تجاوز، پرده برداشته شده است . درسال های اخیر شاهد آن بودیم حتی از رسانه ملی.
علت را جستجو کردم :
۱. کمی به محدودیت های فرهنگی و دینی رسیدم
۲. انسان ها که با این بیماری متولد می شوند یا این که محیط تاثیر به سزایی بر آنها دارد.
مانند آن مرد در اردبیل که به دختر بچه تعرض کرد و داستان دلخراشی را از انسان روی زمین و تاریخ ثبت کرد که جنس مرد را زیر سوال برد.
زمانی که برای کمک و روانشناسی به موسسه های مختلف مردمی و دولتی می رفتم در سالمندان یکی از شهرها با دختر ۱۸ سالهای مواجه شدم، از اینکه او آنجا بود خیلی متعجب شدم . وقتی از کارکنان آنجا پرس و جو کردم فهمیدم که او از روستاهای شهر اراک می باشد که با پدر پیر و مادر جوانش به همراه برادرش در آن روستا زندگی میکرده. برادرش بعد از یک مدتی به آمریکا می رود و پدر فوت میکند. مادر به خاطر خود فروشی به آن شهر می آمده، یک شب وقتی او را تنها در روستا رها میکند پسر جوان همسایه که ۲۸ ساله داشته از دیوار خانه بالا رفته و وارد خانه میشود. زمانی که دختر بچه ۹ ساله خواب بوده به او تجاوز می کند؛ وقتی از این موضوع برادر دختر خبردار میشود به ایران آمده و پسر را به دستهای عدالت میسپارد خانه را فروخته و مادرش را بیرون میکند و خواهر را به این موسسه میسپارد و برمیگردد.
وقتی داستان تلخ و وحشتناک را شنیدم، زبانم بند آمد و بی اختیار اشک از چشمانم جاری شد .
سوالهای بی وقفه در ذهنم در حال رژه رفتن بود، آیا چه کسی گناه کار بود؟ خانواده یا جامعه؟
هفته ها بی صدا بودم گویی به من تجاوز شده باشد خودم را جای او می گذاشتم اگر کودکی من اینگونه نابود میشد من چه حال روزی داشتم ؟
برادری، خواهر خود را از ترس حرف ها و قضاوتهای بیپایه و اساس مردم در این اینجا رها کرد، تا به زندگیش ادامه دهد،گویی او گناه کار بوده.
من ایمان دارم برخی از افراد که مورد تعرض واقع میشوند هیچ گناهی ندارند، ولی متاسفانه در سرزمین من همیشه گفته اند دختران اشتباه میکنند و آن ها مردها را تحریک می کند خود را خوب نمی پوشانند. شاید هم درست باشد ولی نه کاملاً
یا وقتی چنین اتفاقهای ناگواری در سرزمین من می افتد، خانواده های دیگر خود را کنار میکشند میگویند به ما چه؟ دختر ما که مورد تجاوز قرار نگرفته، آن دختر یا پسر کسی دیگر بوده، ما چرا اعتراض کنیم؟ ما چرا چیزی بگوییم؟ آنها حتی دست به قضاوت میزنند دختر خودشم ایراد داشته که این چنین بلایی بر سرش آمده او را گناهکار میدانند و می گویند تقصیر خودش بوده است باید مواظب می بود، ولی من می دانم روزی این آتش دامنه همه ما را میسوزاند.
همانطور که دامن آتنا را سوزاند. خیلی از خانواده ها را اگر ما اقدام اساسی نکنیم روزی میرسد که به کودک من، به خود من، به شما و حتی کودکان شما تعرض می شود باور کنید و بیاید جامعه را خالی کنیم از این چنین انسان های پست تر از حیوان، با حمایت کردن از کسانی که به آنها تعرض شده است و سرنگون کردن کسی که این عمل شرمسارانه را انجام داده.
به کودکان خود یاد دهیم که اگر کسی چه فامیل، چه آشنا، چه غریبه تو را هرگونه آزار جنسی داد بدون هیچ ترس یا گناه یا خجالتی آن کسی را که این کار پست را با تو کرده معر فی کن چون او باید بترسد از خشم یک ملت.
و جایی خوندم که نوشته بود اگر بخواهیم ملتی را برده خود کنید باید آن ها را از گناهی ساختگی بترسانید پس بیایید طناب های بردگی را از افکار خود وا کنیم و از زندان خویش، خود را آزاد سازیم با حمایت کردن از هم و دنیا را زیبا کنیم برای کودکان آینده .