یکی از قوانین بحث برانگیز ما، نیازمند بودن دختر به اذن پدر برای ازدواج است. یعنی یک دختر با هر سن و سال و تحصیلاتی، بدون اذن پدر خود نمی تواند ازدواج کند. در توجیه این قانون برخی گفته اند که دختران به خاطر حضور کمتر در جامعه و احساسی تر بودن، ممکن است تصمیم اشتباه بگیرند.
چنین توجیهی امروزه قابل پذیرش نیست. چرا که دختران دوشادوش پسران در جامعه تحصیل و کار می کنند.
در این مطلب قصد دارم از مطالب پیرامون این قانون صحبت کنم.
با من، مهشید خلیلی، همراه باشید.
حقوقدانان در پاسخ به این سوال دلایل مختلفی را برشمرده اند.
مثل اینکه در اجتماع ما تجربه و اطلاعات دختران اغلب کمتر از پسران است. به طور طبیعی نیز احساسات دختران رقیق تر از پسران است. بنابراین ممکن است دختران فریب خورده و دستخوش هوسبازی مردان هرزه و ناپاک شوند. یا بدون در نظر گرفتن مصلحت خود اقدام به ازدواجی نامناسب نمایند. در واقع قانونگذار با در نظر گرفتن این قانون قصد حمایت از دختران را داشته است.
ضمن اینکه حمایت خانواده و حفظ سنت ها نیز مورد نظر قانونگذار بوده است.
ماده ی 1043 قانون مدنی بیان می کند:
«نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری او است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.»
بنابراین متوجه می شویم:
· برای ازدواج تنها اذن پدر یا پدربزرگ پدری لازم است. بنابراین اذن یکی از آنها کفایت می کند و نیازی به اجازه ی هر دو نیست.
· در صورت نبودن پدر و پدربزرگ پدری، اذن افرادی نظیر برادر، عمو، پدربزرگ مادری، دایی و … لازم نیست.
· اگر بکارت دختری در اثر ورزش، جراحی و .... از بین رفته باشد، او همچنان در حکم دختر باکره است. یعنی برای ازدواج نیازمند اذن پدر یا پدربزرگ پدری است.
ازدواج دختر بدون اجازه ی پدر چه حکمی دارد؟
به طور کل هر عقدی سه وضعیت ممکن است داشته باشد:
1. صحیح
2. باطل
3. غیر نافذ
در مورد اینکه ازدواج دختر بدون اذن پدر صحیح است یا باطل یا غیر نافذ، اختلاف نظر وجود دارد.
اما برخی اساتید معتقدند که چنین ازدواجی غیر نافذ است. غیر نافذ وضعیتی بین صحیح و باطل است. بنابراین این ازدواج یا تنفیذ بعدی پدر می تواند تبدیل به عقد صحیح شود. همچنین پدر می تواند تقاضای ابطال ازدواج را مطرح نماید.
ماده ی 1043 قانون مدنی، از اذن پدر برای ازدواج دختر باکره صحبت می نماید. حال اگر دختر باکره نباشد تکلیف چیست؟
در صورتی که دختر باکره نباشد، برای ازدواج نیازی به اذن پدر یا پدربزرگ پدری خود ندارد. حتی اگر بکارت او در اثر رابطه نامشروع از بین رفته باشد. بنابراین دخول و ازاله ی بکارت چه مشروع باشد چه نامشروع، ولایت پدر را از بین می برد.
البته ممکن است بکارت دختر در اثر ورزش یا عمل جراحی از بین رفته باشد. چنین دختری در حکم باکره است و برای ازدواج نیازمند اذن پدر یا پدربزرگ پدری است.
در چه مواردی دختر می تواند بدون اجازه پدر ازدواج کند؟
· بکارت دختر در اثر دخول از بین برود. فرقی نمی کند که رابطه مشروع باشد یا نامشروع.
· در صورت که پدر و پدربزرگ پدری هر دو فوت کرده باشند، دختر نیازی به اجازه ی کسی برای ازدواج ندارد.
· در صورتی که پدر و پدربزرگ پدری غایب باشند، طوری که امکان کسب اجازه از آنها وجود نداشته باشد یا موجب مشقت شدید باشد و دختر هم نیاز به ازدواج داشته باشد، می تواند بدون اذن ازدواج کند.
خیر امکان ثبت ازدواج بدون اذن پدر یا پدربزرگ پدری، یا بدون اذن دادگاه امکانپذیر نیست.
ثبت ازدواج دختر بدون اذن پدر یا دادگاه برای سردفتر تخلف محسوب می شود.
آیا پدر می تواند اذن ازدواج بدهد و بعد پشیمان شود؟
بله اذن قابل رجوع است. بنابراین اگر پدر ابتدا راضی به ازدواج باشد و بعد پشیمان شود، ازدواج دختر غیر نافذ است.
اما در صورتی که پدر بعد از جاری شدن عقد پشیمان شود، پشیمانی بعدی او خللی به عقد وارد نمی کند و عقد همچنان صحیح است.
اگر دختر بخواهد مجددا ازدواج کند، در صورتی که دوشیزگی او در ازدواج قبلی از بین نرفته باشد، برای ازدواج مجدد همچنان به اذن پدر یا پدربزرگ پدری نیاز دارد.
بنابراین در ازدواج دوم هم موضوع باکرگی دختر تعیین کننده ی این است که نیاز به اذن پدر وجود دارد یا خیر.
آیا دختر برای ازدواج موقت هم نیازمند اذن پدر است؟
در قانون لفظ نکاح به صورت مطلق به کار رفته است. بنابراین هم ازدواج موقت را در بر می گیرد و هم ازدواج دائم را.
پس اگر دختر باکره ای قصد ازدواج موقت داشته باشد هم باید اذن پدر یا پدربزرگ پدری را داشته باشد.
برخی تصور می کنند دختر پس از رسیدن به سن خاصی یا داشتن تحصیلات در مقطع خاصی، دیگر برای ازدواج به اذن پدر نیازی ندارد.
شاید چنین تصوری منطقی باشد اما قانون آن را نپذیرفته است.
یعنی یک دختر تا زمانی که دوشیزه باشد، با هر سن و سال و تحصیلاتی، برای ازدواج به اذن پدر یا پدربزرگ پدری خود نیاز دارد.
در صورتی که دختر فردی را برای ازدواج انتخاب کند و با مخالفت پدرخود رو به رو شود و پدر بزرگ اش هم به او اذن ازدواج ندهد، تکلیف چیست؟
در این شرایط دختر باید با تقدم دادخواست از دادگاه اذن ازدواج بگیرد.
در این دعوا چند نکته باید رعایت شود:
· پدر و پدربزرگ پدری هر دو باید خوانده ی دعوا قرار بگیرند.
· دختر باید این دادخواست مردی را که قصد ازدواج با او را دارد به طور کامل معرفی نماید. مثلا باید بیان نماید که شغل مرد چیست و چقدر درآمد دارد و ....
· دختر باید در این دادخواست شرایط ازدواج و مهریه ای را که بین آنها مقرر شده، به طور کامل قید کند.
به این دعوا در دادگاه خانواده محل اقامت خوانده (پدر و پدربزرگ پدری) رسیدگی می شود.
برای ثبت دادخواست مدارک زیر لازم است:
1. کارت ملی
2. ثبت نام در سامانه ثنا
3. مدارک مربوط به معرفی پسری که قصد ازدواج با او را دارید.
4. توافقات انجام شده با مرد در خصوص ازدواج و مهریه
در طرح دعوا برای گرفتن اذن ازدواج از دادگاه، داشتن وکیل اجباری نیست.
اما وکلا با تخصص و تجربه ی خود و اطلاع داشتن از رویه ی دادگاه ها می توانند به شما کمک کنند. در این صورت کار شما با ضریب خطای بسیار کمتر انجام خواهد شد.
به این ترتیب بهتر است از همراهی و مشاوره ی وکلا برای مطرح کردن دعوای خود استفاده نمایید.
جهت ارتباط با ما با شماره ی 09129587186 تماس بگیرید.