ویرگول
ورودثبت نام
مهشید خلیلی
مهشید خلیلی
خواندن ۱۷ دقیقه·۱ سال پیش

طلاق به درخواست زوجه

گاهی زندگی زناشویی افراد در بن بست قرار می گیرد و کار به جایی می رسد که چاره ای جز طلاق وجود ندارد.

البته طلاق همیشه آخرین راه است. جایگاه نهاد خانواده به ما این اجازه را نمی دهد که با کوچکترین مشکلی جدایی را انتخاب کنیم.

درایران حق طلاق با مرد است. اما در مواردی زن هم می تواند برای طلاق اقدام کند.

البته فرآیند طلاق به درخواست زن معمولا طولانی و سخت است.

با مطالعه ی این مطلب تمام اطلاعات مورد نظرتان را به دست می آورید. با من، مهشید خلیلی، همراه باشید.

طلاق چیست؟

طلاق در لغت به معنای گشودن گره و رها کردن است. در اصطلاح طلاق عبارت است از انحلال ازدواج دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد.

همان طور که مشخص است طلاق یکی از اختیارات مرد در نظام خانواده است. مرد می تواند بدون رضایت زن، او را طلاق دهد.

نکته ی بعدی اینکه طلاق فقط در ازدواج دائم وجود دارد. پس زن و شوهری که ازدواج موقت کرده اند، نمی توانند با طلاق ازدواج خود را منحل کنند.

انواع طلاق:

1- طلاق رجعی: طلاق رجعی، طلاقی است که با ارده ی مرد واقع می شود و مرد در دوران عده می تواند به زن و زندگی مشترک با او رجوع کند. عده به مدت زمانی پس از انحلال ازدواج گفته می شود که در خلال آن زن نمی تواند مجددا ازدواج کند. اگر ازدواج با طلاق منحل شود، مدت عده سه ماه خواهد بود.

در طلاق رجعی، مرد همان طور که یک طرفه همسر خود را طلاق داده، یک طرفه هم می تواند به زندگی رجوع کند. البته فقط در دوران عده چنین اختیاری دارد.

2- طلاق بائن: طلاقی است که مرد در دوران عده نمی تواند به همسر و زندگی مشترک رجوع کند. طلاق در موارد زیر بائن است:

  • طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود.
  • طلاق زن یائسه.
  • سومین طلاقی که پس از سه وصلت متوالی به عمل می آید. همان سه طلاقه که در عرف گفته می شود.
  • طلاق خلع و مبارات تا زمانی که زن به عوض رجوع نکرده باشد.

3- طلاق خُلع: آن است که زن به خاطر کراهتی که از شوهرش دارد، مالی به شوهر می دهد تا او را برای طلاق راضی کند. مالی که زن به شوهر برای طلاق می دهد، عِوَض نام دارد. این عوض می تواند به اندازه ی مهریه زن، بیشتر یا کمتر از آن باشد. طلاق خلع نوعی طلاق بائن است و با توافق زن و شوهر انجام می شود.

4- طلاق مبارات: طلاقی است که طرفین از هم کراهت دارند. هیچ یک حاضر به ادامه ی زندگی مشترک نیست. در این صورت هم زن می تواند با دادان مالی، شوهر را راضی به طلاق کند. اما عوض نمی تواند از مهریه زن بیشتر باشد. زیرا نارضایتی از جانب دو طرف است. طلاق مبارات از نوع طلاق بائن و توافقی است.

طلاق به درخواست زن در قانون مدنی:

همان طور که گفتم طلاق از حقوق مرد است. یعنی مرد هر زمان بخواهد می تواند با پرداخت حقوق مالی همسرش حتی بدون دلیل او را طلاق دهد.

اما زن در موارد مشخصی می تواند تقاضای طلاق کند. این موارد طبق قانون مدنی عبارتند از:

  • وکالت زن در طلاق شرط ضمن عقد باشد. مثلا در عقد ازدواج شرط شده باشد که اگر شوهر مجددا ازدواج کند، زن وکالت در طلاق داشته باشد. در این صورت زن باید بتواند اثبات کند که شوهر او ازدواج مجدد داشته تا بتواند از وکالت در طلاق استفاده کند.
  • در صورتی که شوهر از پرداخت نفقه ی زن امتناع کند یا توان پرداخت نفقه را نداشته باشد و دادگاه هم نتواند مرد را مجبور به پرداخت نفقه کند، زن می تواند برای طلاق اقدام کند.
  • اگر مردی بیش از چهار سال غایب مفقود الاثر باشد، همسر او می تواند تقاضای طلاق کند. منظور از غایب مفقود الاثر کسی است که برای مدت طولانی ناپدید شده و به هیچ وجه خبری از او در دست نیست.
  • مواردی که طبق ماده ی 1130 قانون مدنی برای زن عسر و حرج وجود داشته باشد. در این مورد در بخش بعدی توضح می دهم.
  • در صورتی که زن از شوهر خود وکالت در طلاق داشته باشد هم می تواند برای طلاق اقدام کند.

عسر و حرج یعنی چه؟

منظور از عُسر و حَرَج به وجود آمدن وضعیتی است که ادامه ی زندگی مشترک را برای زن با دشواری همراه کند و تحمل آن وضعیت مشکل باشد.

در صورتی که دادگاه عسر و حرج زن را احراز کند، حکم به طلاق زن صادر می کند.

تشخیص عسر و حرج بر عهده ی قاضی است. اما ماده ی 1130 قانون مدنی موارد زیر را به عنوان مثال هایی برای عسر و حرج بیان کرده است:

  • شوهر در مدت یک سال، زندگی خانوادگی حداقل به مدتشش ماه پشت سر هم یا نه ماه متناوب ترک زندگی مشترک کرده باشد بدون آن که عذر موجهی داشته باشد.
  • شوهر به انواع مواد مخدر یا مشروبات الکلی اعتیاد داشته باشد و از ترک آن خودداری کند یا نتوان او را مجبور به ترک نمود.

این اعتیاد باید به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد کند تا موجب عسر و حرج زن شناخته شود. همچنین اگر شوهر قول داده باشد در مدت معینی اعتیاد خود را کنار بگذارد و به تعهد خود عمل نکند یا پس از ترک اعتیاد مجددا به سراغ مواد مخدر یا مشروبات الکلی برود، زن می تواند تقاضای طلاق نماید.

  • در صورتی که شوهر به صورت قطعی به حبس به مدت پنج سال یا بیشتر محکوم شود.
  • ضرب و شتم و هر گونه سوء رفتار شوهر که عرفا از سوی زن قابل تحمل نباشد.
  • شوهر به بیماری های صعب العلاج روانی یا هر بیماری صعب العلاج دیگری مبتلا باشد که زندگی مشترک را مختل نماید.

اگر دادگاه در موارد دیگری غیر از آنچه گفته شد عسر و حرج زن را احراز کند، حکم طلاق صادر می نماید.

شروط ضمن عقد و طلاق به درخواست زن:

در عقدنامه 12 بند پیش بینی شده که در صورت وجود آنها به زن وکالت در طلاق داده می شود، این بند با وکالت در طلاق مطلق متفاوت است و صرفا در صورتی که زن بتواند یکی از موارد زیر را ثابت کند حق طلاق دارد:

1- پرداخت نکردن نفقه:

هرگاه شوهر به مدت 6 ماه به زن نفقه ندهد یا سایر واجبات مالی زن را نپردازد و امکان الزام او به پرداخت هم وجود نداشته باشد.

2- سوء معاشرت مرد:

سوء رفتار یا سوء معاشرت مرد به حدی که ادامه ی زندگی مشترک برای زن غیرقابل تحمل باشد.

3- بیماری صعب العلاج:

مرد مبتلا به بیماری صعب العلاج باشد، به گونه ای که ادامه ی زندگی مشترک برای زن خطرناک باشد.

4- دیوانگی مرد:

جنون مرد در مواردی که امکان فسخ ازدواج وجود ندارد.

5- اشتغال به شغلی که مخالف با مصلحت خانواده است:

مرد دستور دادگاه را مبنی بر عدم اشتغال به شغلی که طبق نظر دادگاه مخالف مصلحت خانواده یا زن است، اجرا نکند.

6- محکومیت به حبس:

مرد با حکم قطعی دادگاه به 5 سال حبس یا بیشتر محکوم شود. یا به جزای نقدی محکوم شود، اما در اثر ناتوانی در پرداخت آن منجر به 5 سال بازداشت او شود. یا به حبس و جزای نقدی که مجموعا به بازداشت شوهر به مدت 5 سال یا بیشتر منتهی شود. البته حکم مجازات باید در حل اجرا باشد.

7- اعتیاد:

اعتیاد مرد به انواع مواد مخدر به گونه ای که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد کند و ادامه ی زندگی برای زن دشوار باشد.

هر اعتیادی ملاک نیست این اعتیاد باید به اساس زندگی خلل وارد کند. مثلا اعتیادی که باعث مشاجره و دعوا شود. آرامش خانواده را مختل کند. از منظر مسایل مالی مشکل ساز شود.

8- ترک زندگی:

مرد بدون عذر موجه زندگی خانوادگی را ترک کند. یا شش ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت نماید. تشخیص عذر موجه با دادگاه است.

9- محکومیتی که آبروی خانواده را ببرد:

محکومیت قطعی مرد در اثر ارتکاب جرم و اجرای هرگونه مجازات که با حیثیت خانوادگی و شئونات زن مغایرت داشته باشد. تشخیص این مغایرت با دادگاه است.

  • شاید مرد محکوم به امری شود که شرایط بند 6 را نداشته باشد. یعنی محکوم به حبس نشود اما به مجازاتی محکوم شود که برخلاف شان و آبروی زن باشد. به طور مثال مرد محکوم به نشر اکاذیب شود و این موضوع در شان آن زن نباشد. این موضوع کاملا از زنی به زن دیگر تفاوت دارد. به طور مثال زنی که خودش سابقا سرقت کرده است نمی تواند مدعی شود که همسر من با سرقت کردن از جایی آبروی من را برده است!

10- بچه دار نشدن مرد:

اگر زن بعد از 5 سال از شوهر خود به دلیل عقیم بودن او یا عوارض جسمانی دیگر صاحب فرزند نشود.

  • دادگاه ها اصولا این فرصت را به زوجین می دهند که برای درمان ناباروری به مراکز درمانی مراجعه کنند و اگر زوجین با وجود طی دوره های درمانی همچنان امکام باروری نداشته باشند ، دادگاه جویز به طلاق میکند. این مورد در خصوص زمانی که مرد تمایلی به مراجعه به مراکز درمان ندارد و یا دوره درمان خود را تکمیل نمی کند نیز وجود دارد.

11- مرد مفقود الاثر شود:

اگر مرد مفقودالاثر شود و ظرف شش ماه از تاریخ مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود.

  • این شرط برای زمانی است که هیچ خبری از مرد نباشد. البته اگر از او خبری باشد به استناد بند 8 (ترک منزل) می تواند در خواست طلاق را داد.

12- ازدواج مجدد مرد:

مرد بدون رضایت همسر، همسر دیگری بگیرد یا به تشخیص دادگاه نتواند عدالت را بین آنها اجرا نماید.

حق طلاق زن:

حق طلاق با مرد است و مرد می تواند با پرداخت حقوق مالی همسر خود، او را طلاق بدهد.

شوهر می تواند برای اجرای این حق خود، به همسرش یا هر کس دیگر وکالت دهد. یعنی شوهر به همسرش وکالت دهد که هر زمان بخواهد خود را مطلقه کند.

پس در واقع به زن وکالت در طلاق اعطا می شود نه حق طلاق.

برخی مردان تصور می کنند اگر به همسرشان وکالت در طلاق بدهند دیگر خودشان نمی توانند برای طلاق اقدام کنند. در حالی که چنین نیست و با اعطای وکالت به زن، حق طلاق مرد از بین نم رود.

این وکالت در طلاق به دو صورت می تواند داده شود:

  1. وکالت در طلاق همزمان با عقد نکاح در سند ازدواج حق طلاق قید شود. نکته مهم در این موارد این است که توجه داشته باشید وکالت در طلاق به صورت کامل و جامع در سند ازدواج قید شود. اکثر وکالت هایی که در سند ازدواج قید می شود، ناقص است.
  2. وکالت در طلاق در دفتراسناد رسمی به زن داده شود. در دفاتر اسناد رسمی پیش نویس این وکالت نامه ها آماده است شما می توانید این وکالت نامه را به همان نحو امضا کنید و یا بنا به خواست خود تغییر دهید و سپس امضا کنید.

طلاق از طرف زن در دوران عقد:

زمانی که زن و مرد در دوران عقد هستند و هنوز مراسم عروسی برگزار نکرده اند و در یک خانه زندگی نمی کنند هم زن می تواند برای طلاق اقدام کند.

البته در این صورت هم زن یا باید وکالت در طلاق داشته باشد، یا بتواند عسر و حرج خود را اثبات کند.

نکته ای که در خصوص طلاق در دوران عقد وجود دارد این است که اگر رابطه ی زناشویی بین طرفین برقرار شده باشد، تمام مهریه به زن تعلق می گیرد.

اما در صورتی که طرفین رابطه ی زناشویی برقرار نکرده باشند، به زن تنها نصف مهریه تعلق می گیرد.

درخواست طلاق از طرف زن و مهریه:

برخی تصور می کنند در صورتی که زن تقاضای طلاق کند مهریه ای به او تعلق نمی گیرد. در حالی که این تصور اشتباه است.

اولا در مواردی که زن در عسر و حرج قرار دارد، دادگاه پس از احراز عسر و حرج او حکم طلاق می دهد. در این صورت زن می تواند برای دریافت مهریه خود نیز اقدام کند.

ثانیا در مواردی که زن وکالت در طلاق دارد، می تواند برای طلاق اقدام کند و چون در این موارد طلاق توافقی است، بخشی از مهریه ی خود را به عنوان عوض ببخشد.

مشکل آنجایی است که زن دلیلی برای طلاق ندارد، وکالت در طلاق هم ندارد. در این موارد زن باید شوهر را راضی به طلاق کند. برای اینکار زن می تواند همه یا بخشی از مهریه خود را ببخشد. اینکه چه میزان از مهریه بخشیده شود، بستگی به طرفین و توافقات آنان دارد.

نفقه در طلاق از طرف زن:

به زنی که تقاضای طلاق می کند همچنان نفقه تعلق می گیرد. مگر اینکه زن به موجب حکم دادگاه ناشزه تشخیص داده شود.

بنابراین تقاضای طلاق حق زن بر نفقه را از بین نمی برد.

درخواست طلاق از طرف زن و اجرت المثل:

در واقع زن می تواند بهای خدماتی را که در خانه ی شوهر انجام می دهد از او بگیرد. این بها اجرت المثل نامیده می شود.

حتی در مواردی که تقاضای طلاق از سوی زن مطرح می شود هم زن حق دارد اجرت المثل کارهایی را که در خانه ی شوهر انجام داده مطالبه کند.

البته مطالبه ی اجرت المثل شرایطی دارد که توصیه می کنم در مطلب اجرت المثل ایام زوجیت مطالعه نمایید.

شرط تنصیف اموال در طلاق از طرف زن:

یکی از بندهای عقدنامه که معمولا بدون توجه به معنا امضاء می شود، شرط تنصیف دارایی است. به موجب این شرط هرگاه طلاق به درخواست مرد باشد و ناشی از سوء اخلاق و رفتار زن و تخلف او از وظایف همسری نباشد، مرد باید تا نصف اموالی را که در دوران زندگی مشترک با زن به دست آورده، به صورت بلاعوض به نام زن انتقال دهد.

پس برای تحقق این شرط همه ی شرایط زیر باید موجود باشند:

  • مرد خواهان طلاق باشد.
  • دلیل طلاق تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد.

این شرط تنها نسبت به تا نصف اموالی که مرد در دوران زندگی مشترک با زن به دست آورده اجرا می شود.

پس:

  • اولا اموالی که مرد از پیش از ازدواج داشته در بر نمی گیرد.
  • ثانیا دقیقا نصف اموال به زن منتقل نمی شود. بلکه از 1 درصد تا 50 درصد اموال ممکن است به زن منتقل شود و میزان آن را دادگاه تعیین می کند.
  • انتقال به صورت بلاعوض انجام می شود. یعنی مرد حق ندارد در مقابل از زن چیزی بگیرد.

حال در مواردی که زن خواهان است، نمی تواند اجرای این شرط را مطالبه کند.

طلاق به درخواست زوجه و حضانت فرزندان:

برخی تصور می کنند اگر زن خواهان طلاق باشد، باید حضانت فرزندانش را به همسرش بسپارد. در حالی که این تصور هم اشتباه است.

بدون توجه به جنسیت بچه، حضانت او تا سن هفت سالگی با مادر خواهد بود. پس از هفت سالگی تا زمانی که بچه به سن بلوغ برسد، حضانت او بر عهده ی پدر قرار می گیرد. دختر در نه سالگی و پسر در 15 سالگی به بلوغ می رسد.

توجه داشته باشید ممکن است پس از 7 سالگی دادگاه با توجه به مصلحت بچه همچنان مادر را مسئول حضانت او قرار دهد.

پیشنهاد می کنم مطلب حضانت را در سایت مطالعه کنید.

این نکته را به یاد داشته باشید که ممکن است در مواردی که زن دلیلی برای طلاق ندارد یا طلاق توافقی است، در خصوص حضانت تصمیمات دیگری اتخاذ شود.

مراحل طلاق به درخواست زن:

برای شروع باید به کجا مراجعه کنم؟

  1. قدم اول مراجعه به دفتر خدامت الکترونیک قضایی و ثبت نام در سامانه ی ثنا می باشد.
  2. تقدیم دادخواست طلاق به درخواست زوجه.
  3. با توجه به اینکه پرونده مربوط به اختلافات خانوادگی است، معمولا برای ایجاد سازش پرونده به شورای حل اختلاف ارجاع می شود.
  4. در صورتی که در شورای حل اختلاف سازش حاصل نشود، پرونده به دادگاه خانواده ارسال می شود.
  5. سپس پرونده به یکی از شعب دادگاه خانواده ارجاع شده و دادگاه وقت رسیدگی تعیین می کند.
  6. پرونده به داوری ارجاع می شود.
  7. در صورت نیاز و با توجه به دلیل طلاق ممکن است پرونده به کارشناس یا پزشکی قانونی ارجاع شود.
  8. پس از طی این مراحل قاضی در صورتی که دلایل را کافی بداند، حکم طلاق صادر می کند.
  9. این حکم قابل تجدیدنظر خواهی و فرجام خواهی است.
  10. پس از قطعی شدن رای، می توانید برای اجرای صیغه ی طلاق اقدام کنید.
  11. مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه از تاریخ ابلاغ رای نهایی است.

مدارک لازم برای درخواست طلاق از طرف زن:

برای اقدام به طلاق به مدارک زیر نیاز دارید:

  1. شناسنامه و کارت ملی خودتان
  2. سند ازدواج یا رونوشت آن
  3. اگر وکیل به نمایندگی از شما اقدام می کند، وکالتنامه ی وکیل
  4. هر مدرکی که متناسب با دلیل عسر و حرج شما باشد مانند:
  • حکم محکومیت کیفری شوهر
  • گزارش پزشکی قانونی مبنی بر ضرب و جرح
  • مدارک اثبات کننده ی اعتیاد شوهر مانند گواهی پزشک معتمد
  • شهادت شهود مبنی بر ضرب و جرح شما
  • حکم رابطه نامشروع شوهر
  • مدارک نشان دهنده ی بیماری صعب العلاج شوهر
  • مدارکی که نشان دهنده ی عدم پرداخت نفقه از سوی شوهر باشد
  • مدارکی که نشان دهنده ی غایب مفقودالاثر بودن شوهر باشد.
  • صیغه نامه یا عقد نامه ای که نشان دهنده ی ازدواج دوم شوهر باشد
  • و ....

هزینه ی طلاق به درخواست زن:

طلاق به درخواست زن یک دعوای غیر مالی است. بنابراین هزینه دادرسی چندانی نخواهد داشت.

ثبت دادخواست شما حدودا بین 200 تا 300 هزار تومان هزینه دارد.

ممکن است پرونده به کارشناس ارجاع شود که هزینه ی آن هم بر عهده ی شماست.

در این فرآیند هزینه های آزمایش عدم بارداری، داوری و ثبت طلاق نیز وجود دارد.

دادگاه صالح:

به دعوای طلاق به درخواست زن کدام دادگاه رسیدگی می کند؟

از نظر ذاتی دادگاه های خانواده صالح به رسیدگی هستند. اما دادگاه خانواده ی کدام محل؟

در صورتی که زن و شوهر در حوزه ی قضایی یک استان سکونت داشته باشند، مثلا هر دو تهران باشند، دادگاه خانواده ی محل اقامت شوهر رسیدگ می کند. چون شوهر خوانده است.

اما اگر زن و شوهر در حوزه ی قضایی دو استان مختلف، مثلا تهران و اصفهان، سکونت داشته باشند، زن می تواند دعوا را در دادگاه خانواده محل اقامت خودش مطرح کند.

طلاق غیابی از طرف زن:

در صورتی که شوهر در سامانه ی ثنا ثبت نام نکرده باشد و اخطاریه حضور در جلسه دادرسی به صورت واقعی به او ابلاغ نشود، همچنین شوهر در جلسه ی دادرسی حاضر نشود و لایحه ای هم ارسال نکند، حکمی که در خصوص طلاق صادر می شود غیابی خواهد بود.

عدم حضور مرد مانع از رسیدگی به پرونده نمی شود و قاضی بر مبنای دلایل و مدارک موجود رسیدگی خود را انجام می دهد. اما این امر می تواند رسیدگی به پرونده را طولانی کند.

عدم حضور مرد ممکن است باعث تجدید ابلاغ، تجدید جلسه دادگاه شود. دادگاه پس از بررسی موضوع شما، رای را صادر می کند. اگر رای به نفع شما صادر شود، لازم است ۴۴ روز صبر کنید تا رای شما قطعی شود و پس از آن می توانید با اخذ گواهی قطعیت طلاق را ثبت کنید. اگر رای طلاق به ضرر شما صادر شده، می توانید به این رای اعتراض نمایید.

عده طلاق:

عِده عبارت است از مدتی که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمی تواند شوهر دیگری اختیار کند.

عده ی طلاق برای زنی که باردار نیست، سه طهر است.

عده ای می پرسند عده ی طلاق سه طُهر است یعنی چه؟

طهر در لغت به معنای پاک شدن است. در اصطلاح حقوقی عبارت است از پاکی زن از عادت ماهانه و مدتی که بین دو عادت ماهانه قرار می گیرد.

مدت عده ی طلاق اغلب حدود سه ماه است و معمولا هم در حکم دادگاه همین سه ماه قید می شود.

اگر زنی یائسه نشده باشد اما عادت ماهانه نشود، باید سه ماه عده ی طلاق نگه دارد.


هزینه وکیل برای طلاق از طرف زن:

حق الوکاله ی وکیل با توجه به شرایط پرونده ی شما و نوع اقداماتی که باید انجام شود متفاوت خواهد بود. به هر جهت مسیر طلاق به درخواست زوجه سخت و طولانی است و بهتر است حتما از یک وکیل دادگستری متخصص استفاده نمایید.

طلاقطلاق به درخواست زوجهوکیل طلاقوکیل طلاق توافقی
وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید