آلکسی تایمیا یا نارسایی هیجانی
- زن نگران شوهرشه؛ اما موقعی که دیر میاد، طوری با او حرف میزند انگار که خونه زن دیگهاش بوده.
- مرد نگران بیش از حد کار کردن خانمشه؛ اما موقعی که میاد خونه طوری برخورد میکنه که خستگی تو تنش میمونه.
- روانشناسان به این حالات آلکسی تایمیا یعنی : “فقر کلمات در بیان احساسات” یا “کمبود کلمات در ابراز احساسات” میگویند.
که علل خاصی دارد و اغلب موقت است.
مثالی است که معمولاً منجر به بروز الکسی تیمیا وضعیتی میشود، اختلال استرس بعد از سانحه که به دلیل تجربه یک رویداد ناگوار بروز میکند.
جزء خصوصیتهای شخصیتی شخص به حساب میآید و معمولاً ارثی است.
- در فرهنگ ما این مریضی یک رسم شده است ولی ناپسند است که: احساساتت را پنهان کن و نشان نده و در جواب تعجب ما میگویند: لوس میشود.
- از یک طرف در خلوت، دلمان برای این و آن میسوزد و تنگ میشود، از طرفی وقتی به هم میرسیم انگار لال مونی گرفتهایم. انگار یک نیروی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهانمان را میبندد تا مبادا چیزی در مورد دل تنگیمان بگوییم!
- یکدیگر را دوست داریم اما آن قدر شهامت نداریم که دوست داشتنمان را ابراز کنیم!
- ما، بله ما یعنی من و جناب عالی، آدمهای فقیری هستیم! فقیری که در کلماتش، احساساتش را پنهان میکند.
- آن قدر در بیان احساساتمان، آلکسی تایمیک (فقیر در بیان احساسات و ابراز علاقه)، هستیم که صبر میکنیم تا وقتی عزیزی از دست رفت، آن وقت برایش شعر بگوییم و نوحه بخوانیم.
- باید این سکوت خطرناک و طولانی را بشکنیم.
- باید پدر به فرزندش بگوید که چقدر دوستش دارد.
- باید فرزند، دست پدر و مادر را بگیرد و با هم قدم بزنند و شوخی کنند و بخندند و بخندند.
- باید مادر فرزندش را به یک شام دونفره در خانه یا جای دیگری دعوت کند.
- زن باید به همسرش بگوید: عزیزم از این که دیر کردی، نگرانت شدم. دلم برایت تنگ شده بود.
- مرد باید به همسرش بگوید: عزیزم روز پر کاری داشتی، خدا قوت، من از تو متشکرم.
- باید فرزندان در گوش مادرشان بگویند: چقدر خوب است که تو را داریم مامان.
- باید کسی که دوستش داریم بداند که چقدر با بودنش حال ما را خوب کرده و دوستش داریم.
- و بداند که دوستش داریم ….
- در بیان احساساتمان فقیر نباشیم و خساست نکنیم.
- عدم قابلیت در کنترل تکانهها و هیجانات و درک احساسات
- عصبانیت ناگهانی
- بیتفاوتی نسبت به احساسات افراد دیگر
- مشکل داشتن در بیان احساسات
- عدم قابلیت در بیان درست احساسات
- سعی بیش از حد برای فهم عواطف و احساسات افراد دیگر (اما ناموفق)
- حساسیت بالا نسبت به صداها
- پایین بودن آستانه تحمل سختیها (مثلاً ترافیک)
- عدم داشتن توانایی مطلوب در بیان و یا درک بسياري از احساسات