هر بار که از یک وب سایت بازدید می کنید، یک فرآیند یادگیری در مغز آغاز می شود. به طور مثال ناوبری، چیدمان یا تصویر با چرخش خودکار در صفحه اصلی، که مغز شما باید یاد بگیرد که چگونه از سایت استفاده کند و در عین حال دلیل ورود شما را در وهله اول پیگیری کند.تلاش ذهنی مورد نیاز در این مدت بار شناختی نامیده می شود. نکته ای که وجود دارد این است که حافظه ای که این اطلاعات در آن پردازش و ذخیره می شود محدود است.
مغز شما زمانی که اطلاعات بیشتری با توجه به توان خود دریافت می کند، شروع به کند شدن می کند یا حتی کار را رها می کند. اگرچه بار شناختی کاملاً قابل اجتناب نیست، بلکه طراحان باید برای مدیریت و تطبیق این محدودیت ها تلاش کنند.
بار شناختی به میزان تلاشی اطلاق می شود که در هنگام استدلال و تفکر انجام می شود. هر فرآیند ذهنی، از حافظه گرفته تا ادراک و زبان، بار شناختی ایجاد می کند زیرا نیاز به انرژی و تلاش دارد. هنگامی که بار شناختی بالا باشد، فرآیندهای فکری به طور بالقوه با اختلال مواجه می شوند. برای طراح UX، یک هدف مشترک هنگام طراحی رابطها این است که بار شناختی کاربران را به حداقل برساند.
قدرت پردازش مغز انسان با بارگذاری بیش از حد اطلاعات کاهش می یابد. کاربر ممکن است احساس سردرگمی یا گیج شدن کند که منجر به تجربه منفی کاربر می شود. برای سهولت تجربه کاربر، باید با پیروی از اصول خاصی از روانشناسی شناختی، در جهت کاهش بار شناختی تلاش کنیم.
هیچ راهی برای حذف کامل بار شناختی وجود ندارد - در واقع، حتی اگر این امکان وجود داشت، مطلوب نبود!!!
برای اینکه بار شناختی را به حداقل برسانید، باید رابط کاربری طبیعی (NUI) را توسعه دهید.
"تا به حال، ما همیشه مجبور بودهایم خود را با محدودیتهای فناوری وفق دهیم و روش کار با رایانهها را با مجموعهای از قراردادها مطابقت دهیم. با NUI، دستگاههای محاسباتی برای اولین بار با نیازها و ترجیحات ما سازگار میشوند و انسانها شروع به استفاده از فناوری به هر روشی میکنند که برای ما راحتتر و طبیعیتر باشد."
بیل گیتس
رابطهای کاربری که با استفاده از روشهایی مانند لمس، حرکات یا صدا در تعامل هستید، اغلب به عنوان رابط کاربر طبیعی (NUI) شناخته میشوند. ما آنها را رابطهایی در نظر میگیریم که استفاده از آنها را آنقدر آسان میدانیم که طبیعی به نظر میرسند.
چند نکته در طراحی رابط کاربری طبیعی وجود دارد:
سه دسته بار شناختی داریم:
1- قطعه قطعه کردن اطلاعات: قطعه قطعه کردن یک استراتژی مهم برای جلوگیری از بار شناختی است. در این روش، کاربر/ یادگیرنده واحدهای بزرگتر را به واحدهای کوچکتر تقسیم میکند که به خاطر سپردن آن آسانتر است، بنابراین بار شناختی کاهش مییابد.
2-توجه به مدل ذهنی کاربر:افراد دارای مدلهای ذهنی درباره نحوه عملکرد وبسایتها بر اساس تجربیات گذشته خود از بازدید از سایتهای دیگر دارند. وقتی از برچسبها و طرحبندیهایی استفاده میکنید که آنها در وبسایتهای دیگر با آنها مواجه شدهاند، بنابراین بار شناختی کاهش را می دهید.
3-خودداری از بهم ریختگی بصری:پیوندهای زائد، تصاویر نامربوط و تایپوگرافی بی معنی رشد کاربران را کند می کند.درست است که استفاده از این موارد خوب است اما زمانی که بیش از حد از آنها استفاده شود نتیجه معکوس می دهد و در واقع قابلیت استفاده را مختل می کند.
4-به جای یادآوری از تشخیص استفاده کنید:انسانها در تشخیص چیزها بهتر از به خاطر سپردن آنها هستند. تشخیص در واقع به پردازش کمتری در مغز انسان نیاز دارد، بنابراین خطر خطا یا شکست کمتری وجود دارد. در نتیجه، طراحی ما باید باعث شناسایی بیش از یادآوری شود. برای مثال میتوانیم این را با استفاده از تصاویری که کاربران میتوانند به سرعت با یک اقدام یا اطلاعات مرتبط کنند، اعمال کنیم.
5-نحوه اسکن صفحات آنلاین توسط افراد را درک کنید
6-گام های غیرضروری را حذف کنید:مقدار کاری که کاربر باید انجام دهد باید حداقل باشد. تمام موارد اضافی ممکن را حذف کنید تا کاربران کوتاه ترین مسیر را برای رسیدن به مقصد خود را فراهم کنند.با این کار بار شناختی کاهش می یابد.
امیدوارم این مقاله براتون مفید باشه،در صورتی که شما هم نکته ای دارید خوشحال میشم برام بنویسید.
منابع:
https://www.nngroup.com/articles/minimize-cognitive-load/?lm=theory-user-delight&pt=article
https://www.interaction-design.org/literature/topics/cognitive-load
https://medium.com/dsgnrs/cognitive-psychology-in-ux-scarcity-of-getting-attention-cc0465ebc54d