ویرگول
ورودثبت نام
مأوا کلاب
مأوا کلاب
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

بینایی و هجوم دوباره‌ی مرگ


نویسنده: مرضیه فروغی

کتابی که شروع کردم به خواندن کتاب بینایی

نوشته ژوزه سارامگو‌ قبل از آن می‌خواهم در مورد کتاب کوری و هجوم دوباره مرگ هم توضیحاتی برای دوستان عزیز بدهم. چون حس میکنم نوشته های ایشان یک جورهایی مکمل هم هستند .

نوشته های ژوزه اوایل یک جورایی کسل کننده هستند ولی به مرور آدم را میخکوب می‌کند، طوری که دلت نمی‌آید رهایش کنی . چه بسا گاهی خودت را در آن فضا میبینی و تجسم میکنی. حتی بعد از اتمام کتاب حس تعلق به فضای داستان را داری،که البته بیشتر در مورد کتاب کوری صدق می‌کند ...

در کتاب های ژوزه ساراماگو بیشتر اشاره به هنجارهای اجتماعی دارد که کل جامعه را درگیر می کند حتی از مرزهای جغرافیای رد می‌شود و قشر وسیعی را در برمیگیرد... مشکلات سیاسی را با قلم روی کاغذ آورده با توجه بیوگرافی ژوزه ساراماگو، ایشان یک کمونیست پرتغالی است که در کتاب هایش میخواهد جهالت و نادانی را مثل یک بیماری واگیردار و مسری نشان دهد. در کتاب کوری که قشر وسیعی از افراد جامعه کور می شوند و آن کوری سفید هست که دنیا را مثل شیر سفید میبیند .

منظور کوری دل بود و بس...

در این داستان بعد از مدتی انسان ها اخلاقیات انسانی را زیر پا گذاشته و به خلق و خوی حیوانی در میان که بهم رحم نمیکنند.

در کتاب هجوم دوباره مرگ دنیا به جایی میرسد که مرگ متوقف میشود و چون مرگ پایان همه چیز بود و چیزی جز نفرت و جدایی نداشت ابتدا مردم خوشحال می شدند ولی به مرور زمان همه مشکلات زیاد میشود.

بیمارستان ها پر از بیمارانی که پایان عمری نداشتند خانه سالمندان پر از افراد پیر که مرگی به دنبال نداشت.

سرنوشت انسان ها بسیار ترسناک شده جوری که زندگی نفرت‌انگیز شده بود مرگ می توانست شیرین تر از زندگی باشد. افراد سرشناس جامعه مثل پاپ ها رئیس جمهورها وزرا و ...غیره همه نامه ای به مرگ می نویسند و متقاضی برگشت مرگ می‌شوند که ما دیگر از تو ترس و واهمه ای نداریم جوری که نویسنده انتهای داستان را به طنز تلخی می نویسد.

مرگ با قبول این که قبل از مرگ افراد به فردی که زمان مرگش رسیده طی نامه ارغوانی مرگ اورا با زمان مشخص شده اطلاع میدهد و و نویسنده لباس مرگ را لباسی سیاه شنل دار با نامه های ارغوانی به تحریر درآورده... در ادامه داستان نامه ای ارغوانی به شخصی می نویسد و بعد از مدتی این نامه برگشت می خورد برای بار دوم و سوم بعد از ارسال نامه نامه مرگ برگشت میخورد و مرگ خودش را در قالب زنی در می آورد و به دیدن شخص می رود تا بفهمد چرا نامه او برگشت میخورد تا اینکه......

کتابمطالعهکتابخوانیعادتمهارت زندگی
بیا حرف بزنیم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید