سلام و عرض ادب
حضور شما رو در این صفحه تبریک میگم من مطمئنم این لحظات یکی از مهمترین بخشهای زندگی شما خواهد شد.
امیدوارم قبل از هر چیز بتونم سهمی در بهتر شدن وضعیت زندگی شما داشته باشم.
اول کمی در مورد خودم بگم :
از کودکی اضافه وزن داشتم . زندگی همچنان ادامه داشت تانوجوان شدم، در دوران نوجوانی تو سن رشد کمی لاغر شدم ولی بعد از ۱۸ سالگی شروع به افزایش وزن مجدد کردم . خوب تو سن ۲۰ سالگی تناسب اندام برام به موضوع مهمی تبدیل شده بود مخصوصا وقتی مهمانی بزرگی در میان بود و قرار بود همه فامیل دور هم جمع بشن ،
اونوقت بود که به تکاپو می افتادم که لاغر کنم.
خلاصه کار من تا تا ۴۰ سالگی این بود که یکی دو ماه قبل از شرکت در هر جمعی رژیمهای سخت بگیرم ، و به همین خاطر انواع پیشنهاداتو و روشها رو بررسی و تست کرده بودم .
از رژیمهای با دمنوش های معجزه انگیز تا رژیم میوه و گیاه خواری بگیر تا قرصهای ضد اشتها و حتی قرصهای مسهل کننده و پودرهای گیاهی سبزرنگ، تغریبا همه روشهارو تجربه. کردم.
نتیجه این رژیمها ریزش شدید مو ، کمردرد ، زخم معده ، حالات روحی پر تشنج و عصبی مزاجی و ... بود.
البته تمام این رژیمها دستاوردهای مقطعی برای من داشت یعنی هر دفعه بعد از ۲ ماه رژیم سخت یکماه اندام مناسبی داشتم و دوباره به دوران قبل از رژیم و حتی چند کیلو اضافه تر از دوران قبل از رژیم باز میگشتم.
تا ۴۰ سالگی وضعیت جسمانی من به همین روال پیش رفت تا اینکه بعد از ۴۰ سالگی موضوع اضافه وزن خیلی جدی شد.
کبدم چرب شده بود به همین دلیل دچار فراموشی شده بودم ، خوابم زیاد شده بود،کسل بودم ،توان و انرژی انجام کارها رو نداشتم افسرده شده بودم و ... ولی باز با تمام این اوصاف زیاد نگران وضعیتم نبودم .
بیشترین کاری که کردم به عطاری رفتم چند نوع پودر خوراکی و دمنوش گرفتم و روزانه میخوردم و سرکه سیب هم به رژیم غذاییم افزوده بودم .
چند ماه پودر گیاهی و دمنوشها رو میخوردم کمی بهتر میشدم و به محض تموم شدن داروهای گیاهی ظرف ۲ یا ۳ روز دوباره علائم ازار دهنده اشکار میشد.
کم کم موضوع جدی شد علائم قند خون هم داشت خودشو نشون میداد از اونجایی که تو خانواده و فامیل ما افرادی از این دست زیادند من با علائم این مرض به خوبی آشنا بودم.
من زمینه مرض قند رو داشتم و مدام دردهایی رو که اطرافیانم به خاطر این مرض خانمانسوز گرفتارش بودن مثل سیاه کردن پا و قطع عضو و... جلو چشمام رژه میرفت.
الان دیگه بحث تناسب اندام نبود ، الان دیگه مشکل کبد چرب و حالت تحوع و فراموشی و بی انرژی بودن نبود.
تا اینجا رو ممکنه خیلی از شماها تجربه کرده باشید، ولی از اینجا به بعد موضوع کمی تغییر میکنه
تغییرات اساسی از اونجایی شروع شد که من تصمیم جدی گرفتم یه راه پیدا کنم ، راهی که برای همیشه از تمام این مشکلات و دغدغه ها نجاتم بدم
شروع کردم به تحقیق و بررسی
مقالات زیادی رو به زبانهای مختلف بررسی کردم .
به کلی آشفته شده بودم ضد و نقیض زیاد بود.
روزها گذشت و من همچنان سردرگم ، هرکی یه چیز میگفت ، دکتر فلانی میگفت فلان روش ، پروفسور فلانی میومد از عوارض همان روش میگفت.
ولی این باعث نمیشد که من دلسرد بشم و همچنان شبانه روز در حال تحقیق و بررسی بودم.
کم کم داشتم به نتایج متفاوتی میرسیدم ، انگیزه من برای گرفتن نتیجه بیشتر و بیشتر شده بود .
چیزهای جالبی کشف کرده بودم .
که با اونچه که تا اون لحظه میدونستم و اجرا میکردم کاملا متفاوت بود.
کم کم داشتم به جواب تمام سوالهامو میرسیدم.
مقالات زیادی رو بررسی کردم،
دوره های زیادی رو خریدم قیمت بعضیهاشون تا ۸ میلیون تومان میرسید.
ولی باید همه رو زیرو رو میکردم و این کار منو حد اقل ۵ ماه جلو انداخت.
یعنی اگر من تو همون مسیری که بودم پیش میرفتم و در طول مسیر به خطا نمیرفتم حد اقل بعد از ۵ ماه تلاش شبانه روزی میتونستم به این نتایج برسم.
بالاخره نوبت به جمع بندی تحقیقات رسید و بعد از اون تست رو شروع کردم نتایج خارج از تصورم بود. هر روز شرایط جسمیم بهتر میشد.
همسرم هم که همراه با من همه نکات را اجرا میکرد، نتایج اونم شگفت انگیز بود.
این سبک زندگی هیچ نکته خاصی نداره و بر اساس یه نوع سبک زندگی طراحی شده که دقیقا میلیونها سال اجداد و نیاکان ما زندگی میکردن و نه اضافه وزن داشتند، نه اثری از کبد چرب بود.
و نه مرض قند ونه هزاران مریضی لاعلاج دیگه
تو این دوره سبک زندگی بر اساس فعالیت هورمونها برنامه ریزی شده و پس از طی چند روز پیروی از این دوره روند سلامتی شروع میشه و ظرف چند ماه دیگه اثری از هیچ بیماریی در شما نیست .
من تو ۲ ماه به صورت معجزه اسایی قند خونم پایین اومد وبعد از غذا قند خونم ۹۸ بود.این در صورتیه که قبل از اجرای این سبک زندگی با قرص قند خونم به زور به ۱۸۰ میرسید.
وبعد از سه ماه مقدار زیادی از چربیهای اضافه خودمو از دست دادم .
وبعد از ۶ ما هیچ کدام از علائم بیماریهایی که گفتم رو نداشتم.
اندامی متناسب و ماهیچه ای با روزی ۱۵ دقیقه ورزش سبک و یه دنیا انرژی
اونوقت بود که با تموم وجودم حس کردم که سلامتی بزرگترین نعمت خداست.
من اسم این سبک زندگی رو چون از سبک زندگی اجدادمون گرفته شده بود گذاشتم نیا (زندگی به سبک نیا)