استاد زندهیاد "حاج محمد خراطی" فرزند "علی اصغر" از مشاهیر و فرهیختگان شهر ساوه و شاعر آئینی برجسته و پیرغلام برگزیده کشوری بود؛ که در مدت زمان عمر خویش نزدیک به ۱۰ هزار بیت شعر آئینی سرود و آثار ارزشمندی نظیر "گلپونههای شعر و ادب" در چندین مجلد از وی منتشر شده است.
او زادهی ۱۸ شهریور ماه سال ۱۳۱۱ خورشیدی در ساوج ساوه استان مرکزی بود و ویژگی منحصر به فرد این فرهیخته ساوجی این بود که او بدون اینکه مکتب یا مدرسه رفته باشد، شعر میسروده است، از این جهت او را شاعر امّی(مادرزادی) نامیده بودند.
استاد خراطی در همایشهای ادبی آئینی کشور، چند رتبهی برتر را کسب کرد و در سال ۱۳۸۸ به عنوان پانزدهمین پیرغلام امام حسین(ع) در سطح کشور برگزیده شد که بخشی از افتخارات این فرهیخته ساوجی است.
ایشان ظهر روز پنجشنبه چهارم دیماه ۱۳۹۹ پس از بستری در بیمارستان و تحمل بیماری دارفانی را وداع گفت.
◇ ︎نمونهی شعر:
(۱)
چندی پی تحصیل نرفتم به دبستان
تا علم بیاموزمی از مکتب عرفان
رفتند رفیقان همه اندر پی تحصیل
شد جای قلم در کف من سوزن و ریسمان
با آنکه سوادم نبود از کرم و لطف
بخشید مرا طبع روان شاه خراسان.
(۲)
اگر چه طبع روان دارمی
ولی افسوس
نوشتنش نتوانم
که جان من فرسود
اگر مدرک تحصیلی مرا خواهی
کلاس اول
و آن هم ز خط شدم مردود.
(۳)
بیهوده راز دل به کسی افشا نمیکنم
خود را رهین مردم دنیا نمیکنم
از بهر سیم و زر نبرم آبروی خویش
در پیش سفلگان قد خود تا نمیکنم
گنج قناعتم که فلک داده رایگان
سودا به شاهی جم و دارا نمیکنم
ملک جهان اگر که ببخشایدم فلک
با منت آن قباله من امضا نمیکنم
مدح و ثنای کس ننمایم به جان دوست
لب را به جز به گفتن حق وا نمیکنم
چون ذاکر حسینم و والاترین مقام
دارم دگر توقع بیجا نمیکنم
عمری بود که خوردهام از خوان او نمک
سرپیچی از اوامر مولا نمیکنم
راند اگر ز درگه خود من نمیروم
این طوق بندگی ز گلو وا نمیکنم
تا آخرین نفس به خداوندی خدا
خود را جدا ز عترت طاها نمیکنم
مردی و جود و کرم به دهر
همچون عزیز فاطمه پیدا نمیکنم
شیوا غزل ز شاعر امّی بود که گفت
جز ذاکری زادهی زهرا نمیکنم
تکرار میکنم من خراطی این سخن
دیوانهی حسینم و حاشا نمیکنم.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی