با سلام و خسته نباشید خدمت تمام دست اندر کاران این سایت خب من الان به عنوان یکی که 6ماه از سربازیش توی ارتش جمهوری اسلامی ایران گذشته این مطلب رو براتون میزارم امیدوارم کمکی در حق اونایی که نرفتن و قصد رفتن به سربازی رو دارن بکنم.
خب اونایی که مطمعنا شرایطش رو دارن و میتونن معاف بشن از نظر من حتما این کار رو انجام بدن
و اونایی هم که هنوز قصد و تصمیم نگرفتن و اونایی که میخوان برن حتما ادامه مطلب رو بخونن و همینجا قول میدم بهتون این مطالب رو در مورد سربازی رو هیچ جای و هیچ کجا به صورت رایگان بهتون نمیگن و ارايه نمیدن
کسانی هم که دل خوش کردن به تغییر قانون سربازی والله با اون کمبود سربازی که من آخر خدمتی دیدم دل خوش نکنید الکی با هدر کردن وقتتون نرید توی اظافه خدمت سنواتی شخصا دو نفر از دوستام لج کردن که نمیرن سربازی جالبه یکیشون باباش سپاهیه و سابقه جبهه هم داره این یعنی کسری بهش تعلق میگرفت چرا میگم میگرفت چون دوستان به شخصه توی این 19 ماهی که خدمت کردم با کسانی روبرو شدم که کسری جبهه پدر رو و حتا بسیج رو هم داشتن ولی چون اظافه خدمت سنواتی داشتن (دیر اومده خدمت) اون کسری هارو ثبت نمی کردن یعنی هم باید خدمت قانونی رو انجام بدید هم اظافه ش رو.
خب داستان از کجا شروع شد دقیقا قبل این که آخرین امتحان های ترم آخر دانشگاهم رو تموم کنم فکر سربازی اومد بود توی مخم که دیگه وقتش رسید چند روز بعد از آخرین امتحان رفتم دانشگاهمون تا نتایج امتحاناتم رو بگیرم تا بفهمم بلاخره لیسانس شدیم یا نه-خب الحمد الله قبول شدیم یه 60هزار تومن هم ریختیم به حساب دانشگاه که مدرک لیسانسمون رو واسمون در بیاره ازشون پرسیدم کی آماده میشه گفتا بهتون زنگ میزنیم الان بیشتر از یک سال و خورده ای از این اتفاق میگذره و هنوز زنگ نزدن که برم بگیرم مدرکمو البته این که هنوز مدرکم به دردم نخورده بی تآثیر نبوده(البته وقتی میخوای کارهای سربازیت رو انجام بدی آخرین مدرک تحصیلیت رو ازت میپرسن و باید مدرکش رو تحویل بدی)خب شما اصل مدرک رو ندارید بدید چی کار میکنید مشکلی نیست دانشگاه خودش گواهی تحصیلی بهتون میده که شما لیسانسید رو تایید میکنه
خب همینطور که میدونید یا بهتره به اطلاعتون برسونم شما بعد از فارغ التحصیلی(یعنی بعد اینکه فهمیدید لیسانس گرفتی)بمدت یک سال فراغت دارید یعنی تا یک سال وقت داری خودت رو معرفی کنی به نظام وظیفه تا نری توی غیبت و اظافه خدمت بخوری من متآسفانه ترسیدم از خدمت رفتن یک سال بعد فارغ التحصیلی نرفتم و توی اون یک سال کار مفیدی هم نتونستم انجام بدم ولی کسانیکه میخوان از این یکسال استفاده کنند تا سربازی راحت تری داشته باشند چند تا توصیه میکنم بهشون 1-برو گواهی نامه بگیر 2-تا میتونی برنامه word و exel و پاور پوینت یاد بگیرید اندکی هم فوتوشاپ در حد اینکه عکس یک نفر رو روتوش کنید 3-برو دنبال کارای بسیج فعالت تا بتونی کسری جور کنی واسه خودت. هیچ کس این 3مورد توصیه رو بهم نکرد به استثنا مورد اول و سوم که دوستان هر از گاهی در حد یه جورایی ساده انگاشتن سربازی بهم گفتن برو دنبال اینا و من هم متاسفانه اصلا گوش نکردم بعدا در مطلبی جداگانه با عنوان سربازی در یگان به اهمیت مورد دوم میپردازم.
کم کم بریم جا های جالب و خواندنی که احتمال 99درصد هیچ جای نت بهتون نمیگن باشه اونایی که دنبال کسر خدمت و این که چیا باید ببریم روز اول میتونن از مطالب دیگه ای در همین سایت و جاهای دیگه نت هست استفاده کنند چون من حال و حوصلش رو ندارم و نه وقتش رو و اون دسته از دوستانی که تصمیم دارن دیپلم و فوق دیپلم برن سربازی بهشون توصیه میکنم دیپلم بری خوبیش اینه زودتر تموم میکنی سربازی رو ولی مطمعنا دوره آموزشیتون سخت تر خواهد بود چون متآسفانه دیپلم ها وزیر دیپلم هارو یک جا آموزش میدن و توی اینجور جوی هر جور آدمی پیدا میشه مثلا ما خودمون دوره آموزشی گروهانمون که همه لیسانس بودیم در طول 2ماه آموزشیمون یک مورد دزدی هم نداشتیم ولی یک گروهان دیپلم و زیردیپلمی نزدیکمون بود هی دزدی و اینجور مواردی پیش میومد و اون دسته از عزیزان که فوق دیپلم دارن یا به صورت کاملا مجزا در گروهانی میفتن که همه فوق دیپلمن یا میندازنشون پیش لیسانسها توی آموزشی.
تقریبا یک هفته مونده بود به (پلیس +10 بعد اینکه تموم کار هارو انجام داد یک برگ اعزام میده بهتون که معروفه به برگه سبز که تاریخ اعزامتون رو مشخص کرده)تاریخ اعزامم 97/10/01 بود که یک پیامک به گوشیم ارسال شد با این مضمون که پادگان و ارگانی که توش قرار بود خدمت کنم رو مشخص کرد برام خب معلوم شد افتادم مرکز آموزشی03 ارتش جمهوری اسلامی حالا این یعنی چی03 خب منم مثل شما نمیدونستم فوری رفتم توی گوگل سرچ کردم و فهمیدم افتادم عجبشیر نیروی زمینی ارتش در وحله اول خبر خوبی واسم بود چون من ساکن یک شهر کوچک نزدیک تبریز بودم و عجبشیر با اتوبوس فقط یک ساعت راه بود این یعنی آموزشیم نزدیک افتاده حالا آموزشیت نزدیک محل سکونتت باشه چه خوبی داره؟ 1-کادری هایی که باهاشون روبرو میشید90درصد بومی هستن( برای من و تقریبا بالای80درصد سرباز آموزشی های که به اون پادگان اعزام میشن این یک خوبی داشت که چون ما ترک بودیم میتونستیم راحت تر ارتباط برقرار کنیم خب من الان یگانم افتاده تو یکی از شهر های کرمانشاه و همین در مورد سرباز های کرد اونجا هم صادقه خب وقتی زبون مادریت با یکی یکسان باشه مطمعنا راحتتر میتونی باهاش ارتباط برقرار کنی) 2-از ارگان ها و فرمانده پادگان های دیگه خبر ندارم ولی تا جایی که خودم دیدم و از فرمانده پادگان عجبشیر میدونم بومی ها(کسایی که خونشون نزدیکه از اونی که خونش 5 دقیقه پیاده تا پادگان راهه تا اونی که با اتوبوس 4الی5 ساعت راهه رو شامل میشه)هر پنجشنبه و جمعه میفرستاد مرخصی این یعنی هفته ای یه روز خونه ای-البته این رو هم بهتون بگم که شخصا در طول خدمت با سرباز های زیادی از مراکز آموزشی های دیگه ارتش ملاقات کردم که از همون روز اولی که پاشون رو گزاشتن توی پادگان تا روزی که آموزشیشون تموم بشه هیچ مرخصی بهشون ندادن.
خب قصد نداشتم مطلبی که مینویسم طویل باشه ولی اگه تا اینجای مطلب رو خوندید تازه میخوام داستان رو شروع کنم-شب اعزام وقتی میخواستم بخوابم روی گوشیم آلارم گزاشتم واسه 6صبح شب تا ساعت 1شب از شدت استرس نمیتونستم بخوابم به هر حال خوابیدیم صبح 6پاشدیم وسایل رو که از شب قبل آماده کرده بودم رو ورداشتم زنگ زدم به دوست صمیم چون اون قرار بود با ماشین بیاد دنبالم پدرمم هم همراهم اومد سوار شدیم رفتیم به همون آدرسی که توی برگه اعزام نوشته بود یه جای نزدیک به ترمینال تبریز-اونجا پس از خداحافظی با دوستم و پدرم و با در دست داشتن برگه اعزامم وارد یه جای پاسگاه مانندی شدیم که با تابلو های کوچک تفکیک کرده بودن سرباز های هر پادگان رو من همون اول که تابلوی صف عجبشیر رو دیدم زود رفتم اونجا-خب یه افسر نیروی انتظامی اومد ازجلو نظام بهمون داد و آمارمون رو گرفت نزدیک ساعت 9 صبح بود که مارو سوار اتوبوس کردن و راهی عجبشیر همونطور که قبلا هم گفته بودم حدود یک ساعت طول کشید تا مارو رسوندن پادگان وارد که شدیم اول به خطمون کردن(از اینجا به بعد هر وقت دیدید نوشتم به خطمون کردن یعنی از جلو نظام میدن میگن برید پشت گردن یکدیگه همون حالت مدرسه فقط خیلی جدیتر)برگه اعزام هامون رو ازمون گرفتن بعد از کش و قوس های فراوان تقسیممون کردن(منظور از تقسیم یعنی توی کدوم گردان و گروهان میندازنتون)یه نصیحت به دوستانی که دستخط زیبا دارن اونجا میپرسن کی دست خط زیبایی داره چون میخوان به عنوان منشی گروهان انتخوابتون کنن حتما داوطلب شید اینو از تجربه 6ماه خدمتم میگم بهتون شما توی این دوماه منشی گریتون رو خوب بکنید توی یگان خدمت به مراتب راحت تری خواهید داشت
خب برگردیم سر داستانمون تا شب همون روز اول کاراتون رو انجام میدن استحقاقی هاتون رو بهتون میدن که همرو چپوندن توی کوله مرخصیتون بهتون تحویل میدن همون شب اولی باید زرنگ باشید و پوتین لباسفرم سربازی سایز خودتون رو با کمک هم دوره ای های خودتون دست به دست کنید تا همه راضی باشن
خب برسیم به موضوعاتی از آموزشی که هیچ جای نت کسی در موردشون نگفته بود یا توضیح حداقلی داده بودن شما از همون روز های اول اصطلاحات رو مخی و تو مخی رو باگوشت و خون خود احساس خواهید کرد ساعت5 صبح بیداری دارید بعد زدن بیداری همه باید از خواب پا شن و بلافاصله تخت و کمد خودشون رو آنکارد کنن آنکارت یعنی چی؟(رو مخی ترین چیز توی دوره آموزشی واسم همین آنکارد بوده هست و خواهد بود یعنی تختت رو به گونه که خودشون آموزش میدن باید مرتب یا به قول خودشون آنکارد بکنید) که خودشون میان نگاه میکنن و مال هر کی خوب نباشه باهاش برخورد میکنن خب بعد آنکارت همه رو میفرستن منطقه نظافت-منطقه نظافت چیه؟خب شما که فکر نمیکردید تا به حال مامور شهرداری میاد نظافت خیابون ها جاده ها و جوب های پادگان رو انجام بده خیر خونه خاله نیومدی داداش بهتره از همین حالا اینو بفهمید هرچی کار سخته تو پادگان مال سربازهاست میرید به منطقه نظافتی که واستون مشخص کردن و آشغالهاشو برمیدارید حالا وقت صبحانه رسیده و بحث غذا در مورد غذا زیاد وقتتون رو نگیرم از کل سربازها فاکتور گرفتم توی این6ماهی که از خدمتم گذشته این نظر رو بهتون میگم واسه من که غذا نه بد مزه بود و نه کم ولی واسه بعضی ها هم کم بود و هم بدمزه البته همه در دو چیز هم نظر بودیم 1-غذا ها چرا اینقدر بینمکن 2-آی ننه کجایی قربون دستپختت برم من-صبحانه یه دونه نون لواش میدن و یه کوچلو پنیر بعدش تازه روزتون شروع میشه از کلاس های آموزشی گرفته تا برنامه های دیگه ای که براتون تدارک دیدن تا دیر نشده یک موضوع مهم رو گوشزد کنم پول-آره داداش یادمون نبود چقدر پول همراهمون ببریم؟ از نظر من حداقل 100هزارتومن نقد و100هزارتومن توی کارتتون بزارید(اگه آدم پرخوری هستید هی میخوای بری از بوفه گاگا لیلی بخری بلومبونی بیشتر همراهت بزار)
نگهبانی چیه دیگه داداش؟چیزی که از همون روز اول تا آخرین روز سربازیت به همراه منطقه نظافت جزو جدایی ناپذیز از همدیگه براتون باقی خواهند بود.
خب برسیم سربحث نگهبانی مکان هایی مثل اسلحه خانه و انبار حتا بعضی وقت ها سرویس بهداشتی براشون نگهبان در نظر میگیرن که اون نگهبان شمایید دو جور نگهبانی داریم یکی با سلاح گرم و یکی با سلاح سرد که به شما همون مورد دوم تعلق میگیره و اون مورد اول در یگان حدود شامل 10درصدتون بشه بازم به دو گونه دیگه نگهبانی تقسیم میشه پست24 ساعته و پست12 ساعته توی پست 24ساعته شما چهار بار دوساعته پست میدید ودر دوازده ساعته دوبار دوساعته پست میدید به این گونه که بعد از اینکه مثلا شما از ساعت 2تا4 پست دادید پستتون تموم میشه و یک سرباز دیگه رو میفرستن سر جاتون تا پست رو از شما تحویل بگیره. بنابر این پست بعدی شما 4 ساعت دیگه شروع میشه-داداش هفته ای چند بار نگهبان میشیم؟بستگی داره به تعداد سرباز و جاهای مختلفی که نگهبانیش رو بر عهده گروهان شما میزارن واسه من که تقریبا فاکتور بگیرم از دوران آموزشیم از هر سه روز یکبار نگهبان میزاشتن منو
خب تنها چیزی که به نظر شخص خودم فرمانده گروهانتون بهش اهمیت خواهد داد در طول این دو ماه همین رژه خواهد بود از روز اول بهتون هی رژه یاد میدن تا روز آخری تا رژه درست حسابی بری واسشون
تقریبا یک روز در هفته رو در نظر میگیرن که هی نظافت کنید اسلحه های که مشخصا قدر باباتون سن دارن رو باید بازو بسته کنید(حالا استرس وجودتون رو نگیره خیلی میترسی برو باز بسته کردن کلاش و ژ3 رو از اینترنت سرچ کن یاد بگیر تا اونجا زودتر و راحتر انجام بدی)
داداش اگه مریض شدیم چیکار کنیم؟خودم که 6هفته از 8هفته آموزشی رو که کلا سرماخوردگی داشتم دلیلش هم از نظر خودم 1-زمستون بود2-آب و هوای عجبشیر رو کسی از نزدیک حس نکنه توی دی ماه نمیفهمه منظورم از سرما چیه 3-هر چهارشنبه و یکشنبه ورزش صبحگاهی داشتیم حالا میگید خب ورزش چه ربطی داره وقتی یه دور دوره پادگان توی ساعت 7:30 صبح دووندنتون اون وقت میفهمی سرما خوردگی گرفتن یعنی چی-بگذریم حدود دو هفته از آموزشیمون گذشته بود که دفترچه بیمه های نیروهای مسلح رو بهمون دادن هر وقت خواستید با هماهنگی فرماندهتون برید بهداری پادگان دفترچه رو هم حتما باید بردارید.
***
خب الان که این مطالب رو می نویسم(می تایپم) بیش از 120 روز از ترخیصیم گذشته و حتا یادم رفته بود که در ویرگول مطلبی در این مورد گذاشتم پس تصمیم گرفتم که این رسالتی که خودم رو دوش خودم گذاشتم رو تموم کنم خب دوران آموزشی با همه سختی ها و اوقات تلخ و شیرینش به پایان رسیدموقع ترخیصی یه امریه دادن دستمون دیدیم زده تهران و ما دوره کد مکانیک خوردیم(یه مطلبی که باید اشاره بکنم اینه که از اول آموزشی به ما میگفتن پایان دوره آموزشی 10 روز مرخصی داره - کشک از آب در اومد ، از موقعی که امریه رو دادن دستمون تا موقعی که تاریخ زده بودن برای معرفیمون به یگان کلا چهار روز بود)ای کاش این مطلب رو موقعی که از دوره کد ترخیص شده بودم توی ویرگول نشر میکردم،چون اون زمان تازه از جو دوره کد خارج شده بودم و میتونستم بهتر تشریح کنم وظعیتمون رو در پادگان مراپش لویزان.
دوستان عزیزی که دیپلم و زیر دیپلم میرن خدمت دیگه نیازی نیست از اینجا بیشتر این مقاله رو بخونن چون دوره کد فقط و فقط مختص فوق دیپلم ها و لیسانس هاست حتا فوق لیسانس ها هم تا جایی که من توی دوره کدم مشاهده کردم دوره کد نمیخورن.
بعد سه روز مرخصی من از تبریز به همراه چهارنفر از هم خدمتی هام که توی آموزشی هم توی یه گروهان بودیم به سمت تهران عازم شدیم صبح ساعت 4:30 رسیدیم تهران ، اول خواستیم با مترو بریم سمت ایستگاه نزدیک به پادگان مراپش لویزان ولی با دیدن جمعیت که سر صبحی تو مترو دیدیم منصرف شدیم و برگشتیم سوار تاکسی شدیم راننده هم که خیلی با انصاف بود و خیلی هوای سرباز های مملکتش رو داشت و حتا می گفت پسر خودش هم تو سپاه الان سربازه پنجاه هزار تومن کرایه خواست(محض اطلاعتون بگم موقع مرخصی عید که وسط دوره کدمون بود ما دربست تاکسی گرفتیم از لویزان تا میدان آزادی24000 تومن)درسته اون موقع بنزین هنوز هزار تومن بود، اینو میگم تجربه بشه واسطون پول اظافی ندید به بعضی از این بی انصاف ها خلاصه مارو یه جای لویزان پیاده کرد راننده ، ما هم که کلا نمیشناختیم منطقه رو و نمیدونستیم کجاست راهی که به اندازه 5 دقیقه پیاده هم وقتمون رو نمیبرد من و دوستم رو نفری 10000 هزار تومن گرفت گذاشت جلوی در پشتی پادگان.
به محض ورود از دژبانی بهمون گفتن زود اون باند قرمز هایی که زدید رو لباس هاتون رو بکنید(یادم رفت بالا به این نکته اشاره کنم که توی آموزشی بهمون گفتن باید یه شکل هشت مانند روی آستینتون و یه خط ممتد رو شلوارتون نوار بزنید که برای لیسانس ها قرمز و برای فوق دیپلم ها نارنجی بود که متاسفانه چون دژبان ها هم از این نوار قرمز ها میزدن همون اول کاری گیر دادن)خب بهتون از کجا تعریف کنم حالا مارو بردن به دو گروهان تقسیم کردن هر گروهان حدود صد و خورده ای نفر فرماندهمون شخص بسیار خوبی بود همون اول کاری گفت که توی آموزشی چی ازتون میخواستن اینجا هم همینطوریه(راستم گفته بود نظافت و نگهبانی اینجا هم جزو جدایی ناپذیر ارتش بود)فقط واسه رد گم کنی چند تا کلاس آموزشی هم میزاشتن(کلاس هاشون خوبه استفاده کنید آدم رو یاد مدرسه و دانشگاه میندازه).ولی اصلی ترین دلیلی که دوره کد رو جذاب میکنه چیه ، روز هایی که نگهبان نمیزارنتون میتونید مرخصی شهری بگیرید و برید شهر رو بگردید ولی همونطور که خودشون هم گوش زد می کنن باید هنگام خروج از پادگان لباس شخصی بپوشید من خودم شخصا با دوستان چند باری رفتیم بد نبود خوش گذشت در مورد غذا خب متاسفانه نسبتا کم بود من که سیر میشدم ولی وقتی از همه نظر سنجی بکنید روی کم بودنش اتفاق نظر داشتن الان رو نمیدونم چجوری وضعیت جیره اشون ولی کیفیت غذا به مراتب از 03-عجشیر بهتر بود بوفه شون هم خوب بود تقریبا تمام نیاز هامون رو برطرف میکرد جالبه بودونید بوفه اون زمان که ما اونجا بودیم نان روغنی هم میفروخت(واسه صبحانه دوم وعده خوبیه).
مطلب دیگری که میخوام گوشزد کنم چه دوره آموزشی و چه دوره ، دوره کد زیاد بهتون میگن نمره فرماندهی و حتا توی این دوره کد که توی کلاس ها مدرسین (اکثرا کادری های خود ارتشن) نمره میدن بهتون میگن توی تقسیمتون تاثیر داره من از همیجا اعلام میکنم که هیچ تاثیری نداره این دو مورد روی تقسیمتون (البته این که بی انظبات باشید و لج فرماندهتون رو در بیارید شاید بتونن تاثیر گذار باشند توی تقسیم یگانتون)
مطلب دیگه هم در مورد مرخصی میان دوره و پایان دوره خب از دوره قبلی ها که جلو چشم ما از اونجا ترخیص شدن بچه های هم خدمتی خبر گرفتن که بله یه پنج شیش روزی مرخصی میدن از شانس ما خوردیم عید مرخصیمون رو دو نیمه کردن که یعنی نصف پرسنل وظیفه بمونن نگهبانی بدن بعد اون نصفی که رفته بود مرخصی برگرده این نصفه دیگه برن مرخصی خلاصه عید رو نزدیک 10 روز رفتیم مرخصی میان دوره و برگشتیم و در آخر دوره هم یه مرخصی پایان دوره دادن بهمون اونم ده روز ولی با این تفاوت که امریه ندادن دستمون بلکه این برگه مرخصی هارو دادن دستمون گفتن برید ده روز دیگه بیایید امریه بگیرید.(لازم به ذکره است که اگر همچین چیزی واستون پیش بیاد حتما آماده برید یعنی منظورم همه وسایلتون از جمله پتو و ملحفه هاتون که جای زیادی توی کولتون رو میگیره با خودتون ببرید).
و در آخر این مطلب یا طولانی شد بهتر بگیم مقاله شاید براتون سوال باشه که پارتی چقدر روی تقسیمتون تاثیر داره بنده به شخصه جزو اونایی هستم که پارتیم فقط خدا بود و خدارو هم بابت طی کردن دوران خدمتم شاکرم بهتون میگم 100% تاثیر داره اگه چنین شخص نظامی نفوذ داری در فک و فامیل دارید تا دیر نشده رو بندازید بهش شخصا در طول خدمتم افراد پارتی دار زیادی دیدم که افتدان نزدیک خونه خودشون یا حداقل استان خودشون.
لایک و کامنت هم بزارید خوشحال میشم اگه مطلب براتون مفید واقع شد مارو از دعای خیرتون بی نسیب نگذارید.