بازی Tomb Raider یکی از محبوبترین سری بازیها به حساب میآید و قصد داریم داستان بازی تامب رایدر را برای شما بازگو کنیم. با لیویتو همراه باشید (همچنین برای خواندن نسخه کامل این مطلب میتوانید روی این لینک کلیک کنید).
بازی Tomb Raider قاعدتا اولین بازی پلتفرمر تاریخ نبود، اما این بازی به همراه شخصیت اصلیاش یعنی لارا کرافت باعث محبوبیت این سبک شد و انقلابی را در آن ایجاد کرد. نسخههای زیادی از این فرنچایز منتشر شده و قصد داریم به بررسی داستان بازی تامب رایدر بپردازیم.
یک مزدور به نام Larson که برای تاجری به نام Jacqueline Natla کار میکند به لارا مراجعه کرده و او را استخدام میکند تا یک شی باستانی به نام Scion را در مقبرهای واقع در کوههای کشور پرو را برای او بیاورد. لارا موفق به پیدا کردن این شی میشود ولی لارسون به او حمله میکند و لارا میگوید که تنها بخش کوچکی از این شی را به همراه دارد. ناتلا یک شکارچی گنج به اسم Pierre DuPont را میفرستد تا بقیه قطعات را پیدا کند. سپس لارا متوجه محل فعلی Pierre میشود. او همچنین با خواندن دفترچه خاطرات یک راهب متوجه میشود که Scion در واقع به ۳ قسمت تقسیم شده و در اختیار ۳ حاکم آتلانتیس قرار گرفته بود و همچنین یکی از همین قطعات در مقبره Tihocan واقع در یک صومعه باستانی در یونان قرار دارد.
لارا به صومعه میرود و پس از چندین مبارزه با Pierre قادر به پیدا کردن مقبره Tihocan میشود. او Pierre را به قتل رسانده و دومین قطعه Scion را هم برمیدارد و با الهام از این شی متوجه میشود که سومین قطعه در کشور مصر قرار دارد. او به مصر و شهر گمشده Khamoon میرود و پس از کشتن لارسون سومین قطعه را هم برمیدارد.
لارا موقع بیرون آمدن از غارها توسط ناتلا و ۳ نفر از زیر دستاناش غافلگیر میشود. آنها Scion را از او میگیرند. لارا فرار میکند و مخفیانه وارد قایق تفریحی ناتلا میشود. مقصد این قایق جایی جز یک جزیره با آتشفشانی با یک هرم آتلانتیسی نیست. لارا افراد ناتلا را میکشد و پس از پیدا کردن Scion باز هم به او الهام میشود و او میفهمد که ناتلا در واقع خائن است. لارا با ناتلا مواجه میشود و ناتلا میگوید که قصد دارد از ارتش خود به منظور تکامل بشر استفاده کند. او همچنین میگوید که آتلانتیس و تمدنهای فعلی قادر به تحمل فجایع نیستند. لارا تصمیم میگیرد که Scion را نابود کند و ناتلا با او درگیر میشود. لارا در میانه مبارزه به شکاف عمیقی میافتد و مجبور به مبارزه با یک هیولای بزرگ میشود. پس از این مبارزه، لارا به Scion شلیک میکند و باعث میشود تا هرم شروع به نابودی کند. در نهایت لارا موفق به کشتن ناتلا که بال درآورده بود، میشود و از جزیره میگریزد.
لارا کرافت در این قسمت از داستان بازی تامب رایدر به دنبال خنجر Xian میرود. این خنجر یک سلاح جادوییست که توسط امپراطور چین مورد استفاده میشده. خنجر قابلیت این را دارد که صاحب خودش را تبدیل به یک اژدها کند. لارا زیر دیوار چین تالاری را پیدا میکند. او با یکی از اعضای Fiamma Nera، فرقه ایتالیایی که به دنبال خنجر است، مواجه میشود. این عضو فرقه قبل از خودکشی میگوید که ارباباش به نام Marco Bartoli به دنبال خنجر است. لارا این فرقه را دنبال میکند و به یک خانه اپرای متروکه واقع در شهر ونیز میرسد. لارا مخفیانه سوار بر یک هواپیما به همراه بارتولی ونیز را ترک میکند. لارا از صحبتهای بارتولی متوجه میشود که گشایش تالار خنجر به وسیله یک شی به نام Seraph انجام میشود.
لارا در هواپیما دستگیر میشود و او را زندانی میکنند. سپس لارا موفق به فرار شده و با راهبی از صومعه Barkhang تبت مواجه میشود. این راهب در واقع امپراطور را به قتل رسانده و خنجر را مخفی کرده بود. بارتولی این راهب را به قتل میرساند و لارا به سختی موفق به فرار میشود و درون آب، باقیماندههای کشتی را پیدا میکند. لارا با جستجو در بقایای کشتی Seraph را یافته و با استفاده از هواپیما راهی تبت و صومعه Barkhang میشود. او با رسیدن به صومعه متوجه میشود که صومعه تحت محاصره فرقه قرار دارد. او از Seraph استفاده کرده و پس از کشتن یک هیولا و بلافاصله پس از باز کردن تالار خنجر، به پایین سقوط میکند.
او بازمیگردد و میبیند که بارتولی خنجر را در بدناش فرو کرده و اعضای فرقه او را وارد پورتال میکنند. لارا آنها را دنبال میکند و میبیند که بارتولی تبدیل به یک اژدها شده است. لارا با اژدها مبارزه میکند و با کشتن او، خنجر را از بدناش بیرون میکشد و دوباره وارد دنیای واقعی میشود. در انتهای بازی افراد فرقه به عمارت محل سکونت لارا حملهور میشوند و لارا تکتک افراد مهاجم را به قتل میرساند.
یک شرکت با نام RX-Tech مشغول حفاری محل برخورد یک شهاب سنگ از میلیونها سال قبل در قطب جنوب است. آنها مجسمه عجیبی در کنار قبر یکی از دریانوردان کشتیهای HMS Beagle پیدا میکنند. همزمان با این قضایا، لارا به دنبال یک شی به اسم Infada Stone خرابههای یک معبد هندو را جستجو میکند. لارا شی را از محقق شاغل در RX-Tech میگیرد و سپس یک دانشمند از همین شرکت به اسم Dr. Willard با لارا صحبت میکند و میگوید که افرادی از تمدن Polynesia هزاران سال پیش این شی را در قطب جنوب پیدا کردند و متوجه قدرت فوقالعاده آن شدند. این افراد ۴ شی کریستالی را با استفاده از آن تولید کردند و از قطب جنوب به دلایل نامعلوم گریختند. در قرن نوزدهم، گروهی از دریانوردان همراه با Charles Darwin به قطب جنوب آمدند و باری دیگر این اشیا را کشف کردند. ۴ شی در نقاط مختلف جهان تقسیم شدند و Dr. Willard با استفاده از دفترچه خاطرات یکی از ملوانان توانست محل وجود این اشیا را دنبال کند و لارا هم قبول میکند که در این جستجو به او یاری بدهد.
آنها به جزیرهای در اندونزی میروند و لارا با سربازی زخمی روبهرو میشود. این سرباز به او در مورد وجود خدایی قدرتمند به اسم Puna هشدار میدهد. لارا حین تعقیب Puna متوجه میشود که دریانوردی یکی از اشیا را به جزیره آورده است. او به یک معبد نفوذ میکند و Puna که از قدرت شی دوم به اسم خنجر Ora بهره میبرد را شکست میدهد. لارا در لندن به دنبال سومین شی، یعنی Eye of Isis میگردد. این شی در تصاحب Sophia Leigh رئیس یک شرکت قرار دارد. لارا سپس متوجه شده که شرکت روی انسانها به منظور دسترسی به جاودانگی و جوانی ابدی آزمایش میکند و در نهایت موفق به برداشتن شی میشود. لارا در Nevada تلاش میکند که وارد منطقه ۵۱ شود. شی چهارم به نام Element 115 درون یک سفینه فضایی در این منطقه وجود دارد و دولت آمریکا از آن محافظت میکند. او حین تلاش برای ورود به منطقه دستگیر میشود، اما قادر به گریختن شده و در نهایت شی را تصاحب میکند.
لارا در این بخش از داستان بازی تامب رایدر پس از جمعآوری هر ۴ شی، به قطب جنوب میرود و متوجه میشود که دکتر ویلارد مشغول اجرای آزمایش روی افراد خودش و جهشهای وحشتناک است. لارا با دکتر صحبت میکند و متوجه میشود که او با استفاده از هر ۴ شی قصد دارد این جهش را روی تمام انسانهای دنیا پیاده کند. دکتر به لارا خیانت کرده اشیا را میدزدد. لارا پس از مبارزه با جهشیافتهها با ویلارد که حالا از قدرت تمام اشیا استفاده کرده و تبدیل به موجودی شبیه به عنکبوت شده، مواجه میشود. او در نهایت ویلارد را به قتل میرساند و با هلیکوپتر فرار میکند.
بازی Tomb Raider: The Last Revelation با فلشبکی به سال ۱۹۸۴ و دوره نوجوانی لارا شروع میشود. او به همراه استادش Werner Von Croy مشغول جستجو در بخشی از معبد Angkor Wat به منظور یافتن یک شی به نام Iris هستند. هنگام پیدا کردن این شی، عجله Von Croy باعث فعال شدن تله میشود و لارا مجبور شده تا شی را بردارد و بدون Von Croy فرار کند. بازی به زمان حال یعنی سال ۱۹۹۹ باز میگردد. لارا در کشور مصر مشغول به گشت و گذار در معبد Set است. او طلسم افسانهای Horus را در مقبره پیدا میکند و پس از خیانت توسط راهنمای خود که تحت فرمان Von Croy بوده، موفق به فرار میشود. نوشتههای روی طلسم حاکی از این هستند که اعمال لارا باعث آزادی Set شده است. لارا با کمک دوستاش یعنی Jean-Yves وارد خرابههای زیر Karnak و مقبره Semerkhet میشود.
استاد لارا یعنی Von Croy او را غافلگیر و طلسم را میدزدد. لارا و Jean-Yves در خرابههای قصر کلئوپاترا واقع در شهر اسکندریه موفق به پیدا کردن Armour of Horus میشوند. Von Croy در این میان Jean-Yves را میدزدد و او را در قاهره به عنوان گروگان نگه میدارد. او از لارا میخواهد که Armour of Horus را در ازای Jean-Yves به او تحویل دهد. در راه قاهره، Von Croy توسط Set تسخیر میشود.
در این بخش از داستان بازی تامب رایدر، قاهره تحت حمله نیروهای Set است. لارا از یک سرهنگ مصری کمک میگیرد و مار بزرگی که در ورودی قلعه صلاحالدین قرار داشت را نابود میکند. لارا Jean-Yves را نجات میدهد و Von Croy را در زیر قلعه دنبال میکند. Set به لارا پیشنهاد همکاری میدهد، اما لارا نمیپذیرد و طلسم را برمیدارد. لارا زیر هرم بزرگ جیزه شروع به احضار Horus میکند، ولی Set به او حمله کرده و جلوی فرایند احضار را میگیرد. لارا با استفاده از طلسم Set را زیر هرم زندانی و از هرم در حال نابودی فرار میکند. او در انتهای راه با Von Croy روبهرو شده ولی مطمئن نیست که او خودش است یا هنوز هم تحت تسخیر قرار دارد. لارا کمک Von Croy را نمیپذیرد و به پایین سقوط میکند تا سرنوشتاش در انتهای این نسخه نامشخص باشد.
در ماجرایی دیگر از داستان بازی تامب رایدر، پروفسور Igor Bowmane با لارا تماس میگیرد و خبر میدهد که یک دستنوشته قدیمی که سالهای آخر حاکمیت Moctezuma را بازگو میکند، توسط یکی از افراد Cortez، فاتح اسپانیایی یافته شده است. در این دستنوشته اطلاعاتی از Nightmare Stone که یکی از نمادهای مذهبی اسپانیا است، به همراه نکاتی از یک حاکم شیطانی به اسم Quaxet که تمدنهای اینکا، آزتک و مایا را رهبری میکرد، نوشته شده.
این ۳ تمدن برای مقابله با نیروهای شیطانی با هم متحد شدند. ۳ راهب بزرگ Quaxet را شکست دادند و روح او را درون یک گوی کریستال گذاشتند. این گوی از آن روز به بعد Nightmare Stone نام گرفت و راهبان آن را در یک ستون بزرگ قرار دادند. پروفسور Bowmane از لارا میخواهد تا این سنگ را پیش از دیگران پیدا کند و لارا به سرعت به پرو میرود. او در نهایت موفق به پیدا کردن سنگ میشود.
لارا پس از وقایع بازی The Last Revelation مرده تلقی میشود. ۳ نفر از دوستان و همکاران لارا در عمارت محل زندگی لارا در مورد چندین ماجرا و داستان قدیمی از لارا صحبت میکنند. اولین داستان در مورد ماجرای لارا در دخمههای شهر رم برای یافتن Philosopher’s stone است. Larson Conway و Pierre DuPont او را تعقیب میکنند. دومین داستان در مورد جستجوی لارا در اقیانوس برای یافتن Spear of Destiny است. او به Zapadnaya Litsa در روسیه نفوذ میکند و مخفیانه سوار زیردریایی روسی تحت فرمان Admiral Yarofev میشود. لارا موفق به پیدا کردن نیزه شده، اما توسط دستیار آدمیرال یعنی Mikhailov غافلگیر میشود. قدرت نیزه باعث مرگ Mikhailov شده و به زیردریایی آسیب میزند. لارا موفق به فرار میشود ولی زیردریایی توسط قدرت نیزه نابود میشود.
در سومین داستان، لارای نوجوان همراه با Dunstan به جزیرهای تسخیرشده توسط نیروهای شیطانی میرود. Dunstan توسط شیطانی انساننما به نام Vladimir Kaleta گروگان گرفته میشود و لارا مجبور میشود این شیطان را آزاد کند. سپس لارا کتابی پیدا میکند و با استفاده از کتاب، نام شیطان یعنی Verdelet را صدا میزند و او را از زمین محو میکند. چهارمین داستان در مورد نفوذ لارا به مقر اصلی شرکت استاد سابقاش یعنی Werner Von Croy برای پیدا کردن Iris است.
داستانها به اتمام میرسند. Werner Von Croy مشغول کند و کاو باقیماندههای هرم بزرگ برای یافتن لارا است. او در نهایت در این خرابهها کوله پشتی لارا را پیدا میکند اما اثری از او نمیبیند. او میگوید «ما لارا را پیدا کردیم.» و به نظر میرسد که لارا از وقایع نسخه قبلی جان سالم به در برده است.
سالها پیش، شیطانی به نام Madame Paveau در New Orleans با استفاده از جادوی سیاه و قربانی کردن انسانها به قدرت رسید. یک خلافکار به عمارت او وارد میشود و این جادوگر را به همراه عمارت آتش میزند. مردم فکر میکنند که حالا از شر این شیطان خلاص شدهاند، اما خبر ندارند که یک از زیردستان او زنده مانده است. این فرد با انجام یک مراسم باستانی، روح Madame Paveau را از بدناش جدا و آن را در محفظهای قرار داد. سپس این زیردست شروع به پیدا کردن بدن و جادوهای مناسب برای برگرداندن استادش کرد.
لارا در یک موزه شاهد دزدیده شدن یک شمشیر قدرتمند شده و به وسیله شمشیر آسیب میبیند. خون لارا روی شمشیر میماند و حالا لارا هدف اصلی قرار دادن روح Madame Paveau در بدناش است. زیردست جادوگر پس از این اتفاق به دنبال اشیای دیگر برای انتقال روح استادش به لارا میرود. لارا به جستجوی فرقه میپردازد و آنان را در باهاماس مییابد. لارا در انتها شمشیر را به ۲ قسمت نصف کرده و مانع انتقال روح جادوگر به بدناش میشود.
داستان بازی تامب رایدر در این نسخه بر اساس پیشگویی باستانی نوشته شده در Tome of Ezekiel است که از ۳ سنگ جادویی استفاده شده توسط حاکمان قدرتمند جهان خبر میدهد. لارا باید پیش از فرقه Teg-du-Bhorez این ۳ سنگ را پیدا کند تا موجودی جادویی به نام Great Grey One توسط آنها زنده نشود. لارا در بازی به دنبال سنگها میگردد و فکر میکند که آنها را پیدا کرده است، اما او در نهایت متوجه میشود که دچار اشتباه شده و بازمیگردد تا شرور این بازی را شکست دهد.
برای خواندن آخرین مقالات دانستنی گیم و پشت صحنه با لیویتو همراه باشید.
همچنین فراموش نکنید که برای استریم کردن یا تماشای استریم باکیفیت با اینترنت نیمبها میتوانید از لیویتو استفاده کنید.