دوزندگی لنا
دوزندگی لنا
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

سلام اسم یه پرنده است

بسپارش به مامان

آدمیزاد روحش رو هر جایی که زندگی کنه، منتشر می‌کنه. چند نفر که باهم یه جا زندگی کنن، یه رقابتِ بین روحی رو شکل می‌دن، به اسم انتشار و غلبه؛ یعنی روح یکیشون می‌شه روح حاکم به اون فضا. آمارهای غیر رسمی می‌گن: «روح خانم‌ها دو برابر آقایون در فضای یکسان منتشر می‌شه.»

تجربه می‌گه: «یه دسته از شرکت کننده‌ها هستن که معادلات روی کاغذ رو به هم می‌زنن. این دسته عمومن، قاطعانه و با فاصله‌ی زیاد هر مسابقه‌ی انتشار و غلبه‌ای رو که شرکت کنن، می‌برن. این برنده‌ها در هر فرهنگی اسم یا اسم‌های متفاوتی دارن. ما توی ایران معمولن صداشون می‌کنیم: مامان»

قصه‌ی لنا مثل هر قصه‌ی هیجان انگیز دیگه‌ای از یه مامان شروع میشه: ملیحه. ملیحه و صدای صلح‌آمیز تلک و تلک چرخ‌خیاطی‌های بامزه و پیچیده‌اش. شما یا ملیحه رو از نزدیک نمی‌شناسین، یا حتمن توی کمدتون لباسی دارین که ملیحه براتون دوخته.

کرونا که وحشتناک‌ترین مسابقه‌‌ی انتشار و غلبه‌ی تاریخ بشریت رو برنده شد، تغییر اجتناب ناپذیر به نظ‌ر می‌رسید. کرونا خیلی چیز‌ها رو برای همیشه تغییر داد، اما زورش به ارتباط ملیحه و چرخ‌های خیاطی‌اش نرسید. ملیحه هر روز بیشتر از قبل مرموز می‌شد،‌ بسته‌های عجیب و غریب از پستچی تحویل می‌گرفت، بی سر و صدا طرح توسعه‌ی کارگاهش رو کلنگ زد و تا بقیه بفهمن اوضاع از چه قراره، اتاق طراحی جدیدش رو توی آشپزخونه افتتاح کرد. اگر با ملیحه کار داشتی یا تو کارگاه قدیمی بود یا پشت میز طراحی جدیدش، با موهای گوجه کرده، قیچی و مداد.

بالاخره یه روز همه رو جمع کرد و اعلام کرد،‌ با حفظ سمتش به عنوان مامان مهسا و روزبه، قراره از فردا مامان لنا هم باشه. این‌طوری بود که دوزندگی لنا به دنیا اومد.

تغییر تنها چیز ثابت دنیای ماست، هیچ‌کس حدس دقیقی نداره سرنوشت لنا چطوری می‌شه، اما همه‌مون می‌دونیم اگه نمی‌دونی باید چی‌کارش کنی، بسپارش به مامان.

روی راهنمای شست و شوی لباس‌ها نوشته: یا بدینش به مامان‌تون اون می‌دونه باید چطور انجامش بده.
روی راهنمای شست و شوی لباس‌ها نوشته: یا بدینش به مامان‌تون اون می‌دونه باید چطور انجامش بده.

یا با اشتیاق انجامش بده یا انجامش نده

ملیحه ایده‌ی مرکزی لنا رو از زندگی خودش الهام گرفته. ملیحه نه تنها برای همه لباس دوخته، بلکه همه‌ی لباس‌های خودش رو هم، همیشه خودش دوخته حتی وقت‌هایی که خسته بوده یا زمان کمی برای حاضر شدن داشته؛ چون هیچ‌وقت نمی‌تونست لباسی رو که دوست داشت، توی بازاری پیدا کنه که فقط‌ برای سایز‌های متعارف لباس تولید می‌کنه.

وقتی ایده‌ی لنا رو برامون توضیح می‌داد، گفت که می‌خواد برای پلاس‌سایز‌ها/ سایزبزرگ‌ها/ سایز واقعی‌ها لباس بدوزه؛ و دیگه نه فقط برای هر کسی که می‌شناسه، این‌بار برای همه.

هیچ چیزی اندازه‌ی احساسات مامان‌ها مسری نیست. خیلی طول نکشید،‌ برق چشم‌های ملیحه به چشم‌های ما هم سرایت کرد و هر کس با هر چیزی که راحت بود، یکی با دفتر یادداشت، یکی با گوشی،‌ یکی با راه رفتن دور خونه، داشتیم ایده‌ی مرکزی ملیحه رو بزرگ و بزرگ‌تر می‌کردیم. همون روز اولین ارزش لنا رو به هم دیگه تعهد کردیم: «یا با اشتیاق انجامش می‌دیم یا انجامش نمی‌دیم.»

اون روز عصر در خلال چایی خوردن دسته جمعی‌مون، جمله‌ای که دوست داریم لنا رو باهاش توصیف کنیم رو هم انتخاب کردیم: «این‌جا سایز لباس‌ها از ۴۴ شروع می‌شه.»

بی‌نقص نباش؛ هر روز یه‌ کم بهترش کن

ما اون روز عصر قول دادیم به ایده‌ی مرکزی لنا وفادار بمونیم؛ برای همیشه.

ایده‌ی مرکزی لنا در تخاصم همیشگی با بی‌نقص بودنه، با کلیشه‌های بدون فکر پذیرفته شده‌ای که همه‌جا هستن. این شد که تصمیم گرفتیم توی مسیر رشد لنا، تلاش نکنیم بی‌نقص باشیم. در عوض قول بدیم هر روز هر چیزی از لنا رو که می‌تونیم بهتر کنیم. به بازخورد‌ها با دقت گوش بدیم، با همون دقتی که مامان‌مون بعد از یه روز طولانی مدرسه بودن به تک‌تک اتفاق‌هایی که برامون افتاده بود گوش می‌داد. ما از اشتباه کردن نمی‌ترسیم، اما قول می‌دیم هر اشتباهی رو یه بار بیشتر نکنیم. قول می‌دیم هر روز که به لنا نگاه کنین، از روز قبلش قشنگ‌تر شده باشه.


قصه‌ی سفر اکتشافی لنا از امروز شروع می‌شه. امروز لنا به همه‌تون سلام می‌کنه چرا که سلام اسم یه پرنده است.






دوزندگی لناطراحی لباسپلاس سایزقصه برندسایز واقعی
این‌جا سایز لباس‌ها از ۴۴ شروع میشه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید