سالها پیش اسکندر مقدونی ، در جنگهایی که انجام میداد ، متوجه شد چنانجه صفوف جبهه دشمن متحد و یکپارچه باشد ، حتی چنانچه نفرات آنان کم باشد ، شکست آنان بسیار سخت است و امکان پذیر نیست ، او دریافت چنانچه آنان متفرق و از هم پاچیده باشند ، شکست آنان به سهولت انجام می شود . روش جنگی او بعدها در مهندسی و مدیریت بکار گرفته شد و روش D&C به یکی از روشهای حل مسئله در طراحی الگوریتم تبدیل شد . بدین ترتیب که یک مسئله پیچیده و یا یک پروژه بزرگ باید به مسائل ساده تر و یا پروژه های کوچک تر تقسیم شوند تا براحتی توسط گروه های کاری کوچک تر و تخصصی تر حل شوند . این روش را من در دانشگاه در درسی بنام طراحی الگوریتم آموختم . تجربه شخصی من بعنوان برنامه نویس و بعدها بعنوان مدیر پروژه بهم ثابت کرد که هر مسئله ای با این روش براحتی قابل حل است . این مسئله می خواهد یک برنامه ریزی ساده باشد و یا در حد ساخت یک پالایشگاه پیجیده باشد.
با راه اندازی المپ هم بنده این روش در طول سالهای کاری بصورت یک ساختار ذهنی برام درآمده بود را به همکارانم پیشنهاد دادم.جالب است که وقتی بنده روش D&C را در آموزش آنلاین زبان با همکارانم مطرح کردم ، مدیر آموزش المپ که تحصیل کرده زبان انگلیسی بود و طبیعتا با روش های طراحی الگوریتم نا آشنا بود ، این روش را مشابه روش Suggestopedia درآموزش زبان دوم دانست .
خلاصه روش Suggestopedia این است : چنانچه تدریس زبان با ساختارهای پیچیده شروع شود و یا زبان آموز احساس سخت بودن آموزش کند ، بلاک های روانی "نتوانستن" ، "سخت بودن" و "یاد نگرفتن" در ذهن او شکل می گیرد . پس زبان آموز هم مضطرب و هم دلزده خواهد شد ، بنابراین ساختار درسها باید ساده و قابل یادگیری و همجنین جذاب باشد . دقیقا مانند روش D&C !!!!!!!!!!!!!
در یادگیری زبان دوم ، دو نکته خیلی مهم وجود داره که از نظر روانی بسیار پر اهمیت هست .
اولیش این هست که زبان آموز در حال یادگیری زبان دوم ، به هیچ وجه نباید مضطرب بشه و دوم اینکه در ناخودآگاهش مطمئن باشه که روشی که داره بهش آموزش داده می شود ، راحت و موثرهستش و می تونه باهاش حتما موفق بشه .طبیعتا زبان آموز باید به روش آموزشی و استاد اعتماد داشته باشه و این اعتماد با مشاهده روش تدریس در ناخودآگاه او شکل می گیره .روشهای آموزش زبان دوم را می توانید در اینجا مطالعه کنید .
پس اینجاست که روش حل مسئله D&C کاربرد خودش و نشون میده . چون در هر سطح ( مخصوصا سطوح قبل از Intermediate ) باید به زبان آموز ، دروسی داده بشه که تا حد امکان براش ساده باشه و هیچ گونه بلاک روانی مثل ، نتوانستن ، یادنگرفتن و بیهوده بودن ، در ذهنش شکل نگیره . این بلاک های ذهنی در صورت پیچیده بودن محتوای آموزشی و یا روش تدریس استاد ممکن هست در روان زبان آموز شکل بگیره .
تیم آموزشی ما هم از در طراحی محتوی دقیقا همین کار را انجام داد . شاید گفته بشه که کتابهای موجود در بازار هم همین طور هستن و این تولید محتوا کار عبثی بوده و بهتر بود همون کتابها در المپ تدریس بشه ، ولی نکته اینجا است کلیه کتابهای موجود در بازار برای آموزش حضوری طراحی شدن ، نه آموزش آنلاین زبان انگلیسی .
بسیاری از تمرینات درسی که در کلاس در کتاب ها گنجانده شده ، در ویدیو کنفرانس امکان انجام نداره و یا انجام اونها منفعتی برای زبان آموز بصورت آنلاین نداره . بهمین خاطر ما کلیه محتواهای درسی رو از سطح Elementary تا Advance ، همچنین کلیه تمرینات رو از ابتدا تولید کردیم . البته این تولید ، به نوعی جمع کردن محتوا ها از منابع مختلف بوده ، بدین شکل که بسیاری از تمرینات کلاسی رو که در کتاب ها بود ولی امکان انجام اونها در کلاس آنلاین ( ویدیو کنفرانس ) نبود ، بصورت تمرین در سایت قرار دادیم که خود زبان آموز بعنوان تمرین در سایت انجام بده و بجای اونها تمرینات و مطالب دیگری که امکان ارائه بهتر در ویدئو کنفرانس داشت را قرار دادیم .
علاوه بر اینها فضای حمایتگر ، تمرینات متنوع ، فیلم های آموزشی ، و شهریه مقرون بصرفه باعث شد که اعتماد زبان آموزان به ما جلب بشه و المپ در مسیر رشد و تکامل قرار بگیره . بنابراین توصیه من رو یادتون بمونه ، هر مسئله بزرگ و غیر قابل حل رو می تونید با D&C کوچیکش کنید بصورتی که براحتی قابل حل باشه .ولی یادتون باشه مسلط شدن به این روش هم تجربه می خواد ، بهمین خاطر از پروژه های کوچک شروع کنید تا کم کم ، این روش حل مسئله رو یاد بگیرید .