خواب دیدم قصد دارم به مسجد بروم و مرجع تقلیدم وقتی داشتم به مسجد میرفتم او هم قصد مسجد کرد. قرار شده بود کمی قرآن بخوانیم و من هم هر چه قرآن را زیر و رو میکردم هم کتاب نا آشنا بود هم مقصود پیدا نمیشد. گذشت و دوبار در خواب با خدا عهد کردم بلند شدم نمازی بخوانم و دو نشانه را رعایت کنم. این قضیه برایم سنگینی کرد پس قید خواب را زدم واقعا در بیداری و رفتم و نمازی خواندم... سپس دو آیه خواندم از قرآن با انتخاب تصادفی... یکی آمد که اجلم نزدیک است و بعد از این سخن به چه ایمان خواهم آورد؟ دیگری هم آیه ده توبه بود... اینکه به پیمان ها وفادار نیستیم... خندیدم و اینکه واقعا امروز ثامونایی است برای خودش خدا مرا به تجدید عهد فراخوانده... عجیب است!
پروردگارا آیا به مخاطبین دیگر هم احترام میگذاری و یا این آیات قرآن عجیب مختص من است؟
آیه بیست و پنج احزاب... خداوند مومنین را از جنگ بینیاز ساخت... شاید منظور اینست راهی باز است برای همه...
پروردگارا میگویی ما قبل از شهادت چه کنیم خوب است؟
آیه هفت نور... میگوید به مردم بگویم لعنت خدا بر من اگر دروغ بگویم. شاید بر میزان صدقم باید تاکید کنم...
پروردگارا... من بنده خوبی نیستم... خیلی گنهکار هستم... چه کنم؟ زیرا پیش تو خیلی سیاه رو هستم...
آیه هشتاد و هشت نحل... خدایا منظورت اینست که یعنی اگر رویه ضد مذهب طی کنم مصیبت ها زیاد میشود؟ آیا نتیجه روشنی هم در آینده من میبینی؟
سی و دو رعد... میگه قراره مسخره بشم... خب کلاب هاوس همه کافران با فرار خاصی به اطراف داشتند وقتی متد من را دیدند... عجیب است ملت با خدا حرف نمیزنند...
البته پروردگارا توهم گاهی حرف نمیزنی ... من انصافا گاهی آیاتی میبینم که منظوری از آنها نمیفهمم خب دلسرد میشوم...
بیست و هفت احقاف... انگار خدا میگوید این تفاوت ها در گفتار آیه ای کمک کننده به بازگشت خودم به سوی اوست... عجیب است که دلسردی های من باعث بازگشت به سوی خدا بشود...
پروردگارا ... بخوابم حالا؟
صدو نود هفت عمران... میگه چیز کمی نصیب میشه و جایگاه بدی است...
خب بیدار باشم چی میرسه بهم پروردگار عزیز ؟
سی و پنج اسرا... انگار اگه وفا کنم به جایگاه مستقیم و برتر میرسم...
خدایا سخته مسئله هیجان انگیز نباشه و بیدار باشیم هیجان از کجا کسب کنیم؟
اسرا شصت و پنج... انگار خدا میتواند به من سخت بگیرد و بیخیال خوابم کند...
خب خدایا من به زور خودم از پس خواب برنمیام... تو زوری مارو از خواب بگیر... دوست ندارم فشار بیخوابی بیتابم کنه روزم خراب میشه حالم بد میشه
صدوشانزده مائده... نفهمیدم منظور خدا چیست... در هر صورت خدایا روزم خراب میشه کم بخوابم خوشم نمیاد همین... خدا هم قضیه زن لوط را پس کشید که نجات نیافت...
خدایا من با این رویه آدم بشو نیستم... باید عاداتم با اعمال قدرت خودت اصلاح شن... زورم نمیرسه آیه آخر را بگو برم بخوام...
یونس هشتادوهشت... انگار منظور اینست که موسی درونم میخواهد متعلقات فرعون درونم نابود شود ... واقعا من هم دوست دارم خوابم کم بشود... خدایا به امید روزی که از ما راضی شوی...
