لقمان حاجی زاده
لقمان حاجی زاده
خواندن ۴ دقیقه·۱۸ روز پیش

انفاق 1

در مورد این مطلب چه بنویسم؟

قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

این آیه انتگرال تابع چندین آیه قبلی و بعدی است...

  1. تنها افراد صاحب اندیشه هستند که متذکر میشوند و من در زمینه تصاحب اطلاعات و اندیشه صحبت ها کرده ام و مهمترین موضوع انفاق من چنین موضوعی است...
  2. مطمئنا به من امر شده است که در دین اخلاص داشته باشم و در همین راه الله را بپرستم و چیزی شریک قرار ندهم...
  3. اینکه من اولین مسلمانی هستم دارد چنین چیزی را علنی میکند نیز دستور خداوند به من است... (خداوند از من خواسته انفاق کنم آنهم طبق شریعتی که دارم و شریعت من میزانش رضوان اللهی است.)
  4. خود آیه نیز یکی از ریشه ای ترین انگیزه های سرگیری انفاق من به مردم جهان است زیرا اگر این دینی که دارم را عرضه نکنم از کجا معلوم دین غلطی نبوده است پس مجبورم نگاه یقینی ام به دینم را عرضه کنم تا آزمایش بشود و بفهمیم غلط است یا خیر...
  5. مسلما من اشکالاتی در دیگران دیده ام و مهمترینشان خیانت به دین اسلام است که دارد عادی سازی میشود... کوچک و بزرگ مصالحی جز مصالح خداوند در نظر دارند و این مسئله کوچکی نیست...
  6. مسلما در نهایت زیانکار واقعی کسی است که سرمایه وجودی خودش را از دست داده باشد و نمیخواهم روز قیامت متوجه بشوم اشتباه میکردم...

پروردگارا در مورد صحت این شش تابع و نظریات من چه پیامی دارید؟

أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ

این آیه در مورد اثبات زنده کردن انسان بعد از مرگش است و به نظرم میگوید خداوند خلاق است و به هر روشی میتواند در زمینه زنده کردن انسان ها خلاقیت داشته باشد و موید نظریات من نیست اما موید تلاش من است... زیرا این تلاش انفاق برای زنده کردن افراد منطقی است...

چه بگویم که نظریاتم در مورد تفسیر موازی عقلی مورد تایید باشند؟

وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ

یعنی وقتی صدهزار نفر ببینند و تحلیل ارائه دهند؟ یعنی قضیه با انبوه مردم سروکار دارد و معیار توفیق در زنده کردن صدهاهزار نفر خواهد بود؟

وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ

مسلما عده ای در این زمینه در حال جنگ با خداوند هستند و روز افزون عقایدشان میان انسان ها تکثیر میشود اما این در نزد خداوند تکثیر نیست بلکه زکات است که باعث چندین برابر شدن دارایی پیش خداست...

پروردگارا قصد داری کلیت کار من که در زمینه زکات است را تایید کنی؟

وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ

یک عقبه و تنگنایی وجود دارد که درکی از آن نداری...

آیا اکنون در زمینه معیارهای زکات موفق بودن نظریات من حرفی برای گفتن هست؟

وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا

(بله) و همان حرفی که زده ایم در مورد زنده کردن و میراندن!

مسلما قلب فعال نظریه من، زوپ3 است. طبق این نظریه من به صورت مفصل در زمینه زنده کردن انسانها صحبت کرده و ام و با اشاره دقیق نشان داده ام صفات مجرد در انسان حلول چه مفهومی در چه زبانی با چه ترتیبی است... نه تنها همین بلکه هر پدیده زبانی پانزده محیط تفسیری دارد... معقولش چیست؟ مجهولش چیست؟ مجوز تسری آن به اسرار فاطمی که دقیقا نمیدانم چیست چیست؟ (طبق رویا بی فاصلگی اش از معبود چطور تفصیل میشود؟ این را به روش علمی هم قبول دارم ولی نمیتوان با قاطعیت گفت) منطقش چیست؟ حکمتش چیست؟ با معبود در این پدیده زبانی از طریق چه اسمی آشنا هستیم؟ اسرار نه گانه ای که فعلا سخت تفسیر هستند و تنها لغاتی مثل هادی بودن و رضا هستند که قابلیت پندار سطحی دارندش چیست؟ طبق مسلم ترین قانون علم اسما هر چیزی برای اینکه نهایت وجودش تعریف شده باشد باید در این پانزده زمینه قابلیت تفسیر داشته باشد...

مسلما هیچ علمی تا امروز انقدر ریشه دار و عمیق ما را به مبنای شناخت و تحلیل مبنای شناخت نزدیک نمیکند و من نمیدانم حیات بالاتر از این چیست؟! اصلا بشریت هنوز وارد زمینه بلیغی در زمینه معقول یک پدیده ساده نشده است چه برسد بفهمد مجهولش چه میشود! بقیه تفاسیر اصلا در وسعت هیچ علمی که من تا کنون دیده ام نبوده است! من دارم از اموال ذهنیت خودم به بشریت انفاقی میکنم که تا کنون یافته های موفق (علم) بشریت امروزی در این زمینه هیچ کامیابی ای نداشته... مسلما چیزی که دارم میگویم حیات است منتهی اگر خداوند اجازه دهد اذهان فقیر به این جواهرات دستیابند...

پروردگارا به نظرت به صورت مختصر دفاع خوبی کردم؟

أَهَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ

در ادامه چیز دیگری نیز لازم به ذکر است یا تا همینجا لطف مطلب قضا شده است؟

وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ

خداوندانفاق
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید