ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
منظور مسیر انقلاب است که بعد از انقلاب با عجل جمهوریت و قوانین غیرقانونی منحرف شد و حالا مورد بخشش قرار میگیرد یا اشتباه میکنم؟
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
(بله) کسانی که بعد از انقلاب به سمت ایمان و عمل صالح رفتند به وسع خودشان عمل هایی داشته اند و تکلیف سنگین تر از وسع نمیشود و البته اینها اصحاب بهشت هستند و در آن جاودانه خواهند بود...
مسلما مورد بحث ترین حرکتی که باید بعد از انقلاب دنبال میکردیم ادای امانت در حد وسعت کشورمان بود (ولی در مقیاس کلان خیانت ها کردیم) امانت داری نمیتواند حقیقت داشته باشد الا به این طریق که همان امانتداری مورد نظر مبنای شناخت باشد و امانتداری در مبنای شناخت مستلزم وقوع آن در جماعت است و از نظر بنده چیزی جز ولایت فقهی نمیتواند امانتداری در میان جمع را توضیح دهد. مسلما فقه یعنی فهمیدن حکم خداوند و مسلما خداوند در زمینه امانتداری دست ما را خیلی جاها باز میگذارد و امانتداری مرتبه وجودی بسیار سختی نیست اما شروع این امانتداری بدون توجیه امانتدارانش ممکن نیست زیرا امانتداری در برابر حکم خداوند اعتراض انگیز است زیرا حقیقت خداوند دشمن زیاد دارد! میلیون ها نفر در جهان متجاوز به عنف هستند و تا پای جان مقابل اجرای امانت می ایستند زیرا میدانند اگر نایستند گام بعدی اجرای عدالت خواهد بود! در نهایت منظور من اینست که مجرم زیاد است و کسی که در حد جنایتکارانه مجرم است تا پای جان می ایستد و نمیگذارد ادای امانت جاری بشود زیرا امانت مخالف موجودیت اوست و جنایتکار کسی است که به موجودیت جرم گونه ی اعمال خودش تعلق دارد! البته همه بشریت جرم انجام میدهند ولی اکثرا خوشحال میشوند جامعه طوری بشود که جرم کردن سخت تر بشود این یعنی هر جرم انجام دهنده ای مجرم نیست...
مسلما هراس مردم در مقابل ادای امانت در زمینه اسلام قابل درک است زیرا جمهوری اسلامی آبروی اسلام در حکومتداری میان قشر خاکستری را برد زیرا حکومتش همان طاغوت قبلی شد با این تفاوت که کشور یک سوراخ بودجه به اسم شاه کمتر داشت! این هراس چنان سنگین است که خواهید دید چه کسانی جلوی من می ایستند زیرا اهل هراس هراس خود را به اهل ایمان به اسلام نیز تزریق میکنند و این امر امری طبیعی است... در هر صورت در این ابتدای کار هیچکس عددی نیست که جلوی من بایستد... زیرا من خودم به تنهایی نیستم چون تا مدتی حمایت کامل معبود خودم الله را خواهم داشت.
پروردگارا در مورد این مطلب هایی که نوشتم که خلاصه ای از مهمترین پیکان پیشبرنده حرکت من است پیامت چیست؟
إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى
یعنی آنچه برتو قرائت شده است تاحدودی توسط تو فراموش شده است ولی در کل موجودیت کلامت مورد پشتیبانی خداوند است...
در ادامه چه بگویم؟
ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ
یعنی پایان؟
وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا