ویرگول
ورودثبت نام
لقمان حاجی زاده
لقمان حاجی زاده
خواندن ۵ دقیقه·۱ ماه پیش

قضیه گودل

یک نقشه عددی ترسیم کرده است، میگوید در این نقشه زارت (هر دنباله جمله گفته شونده به زبان ریاضیاتی) وجود عددی (ان) دارد، خلاصتا هر زارتی انی است. سپس میگوید زارتی هست که میگوید جی عددی در این نقشه است که قابل اثبات نیست. یعنی جی انی است که قابل اثبات نیست.

اگر بگوییم جی ان نیست، پس یا گفته ایم جی زارت نیست یا گفته ایم جی ان نیست. ریاضیدانان پذیرفته اند جی ان هست چون با تمام قدرت رویش ایستاده اند. اما اگر با تمام قدرت روی چاه مطلق باشند چه؟ آیا تمام قدرت میتواند چاه مطلق را پر کند؟ تنها قدرتی که چاه مطلق پر کن است بینهایت مطلق است و تنها قدرتی که چاه مطلق ساز بیچاره فقط در مقابل بینهایت مطلق است بصفرم یا همان صفر... پس جی میتواند ان نباشد اما مسلما جی یا زارت است یا ناقض بینهایت مطلق (بغرنج)... زیرا طبق اصل کمال ریاضیاتی یک بغرنج یک ناموجود است و بدون زارت قابل تعریف نیست.

اصل کمال ریاضیاتی : ریاضیات زبانی است که میتواند همه چیز را به عین الیقین بگوید حتی مسائل بغرنج را...

پس بودن جی اثبات ناپذیر تنها و تنها یک حالت دارد و آن اینکه بگوییم جی عدد نیست. چرا؟ زیرا اگر بگوییم جی عددی اثبات ناپذیر است اصل ریاضیاتی زیر سوال میرود.

سوال) چرا نقض اصل کمال ریاضیاتی مفرور است؟ زیرا ریاضیات بر اساس اصل کمال ریاضیاتی تعریف میشود و اگر به جای فرار از ریاضیات خارج اصل به سمت ریاضیات خارج اصل برویم ریاضیات زر نوشته ایم.

سوال) اگر ریاضیات زر باشد چه؟ ریاضیات هشت ریشتر وجودی دارد پس زر نیست اثباتش در پروتکل باغ اعتقادات و توضیح مفهوم ریشتر پدیده ها در مقاله های دیگر به صورت مقبوض و گذرا آمده است.

سوال) زر چیست؟ مفهوم بغرنجی که دکور غلط در ذهن انسان می آفریند. (چرت را با زر اشتباه نگیرید، چرت یعنی مفهوم صحیحی که دکور غلط در ذهن انسان می آفریند.)

سوال) دکور پدیده در ذهن چیست؟ ما اشیاء را در ذهن شبیه سازی میکنیم اما آیا خود اشیاء را وارد ذهن میکنیم؟ خیر در واقع موجودی که در ذهن ماست دکوری است از آن واقعیت... مثلا ما دو را در ریاضیات به صورت سمبل 2 شبیه سازی میکنیم اما آیا 2 فقط دکور 2 در ذهن من است؟ شاید به گفته بعضی حقیقت 2 یک کتاب طولانی از نوشتار پرپیچ و خم منطق ریاضیات باشد ولی به عقیده من شناخت ما از 2 به صورت یک پدیده تضدیدی است نه تحقیقی و تنها زمانی به تحقیق تحریر میشود که بتوانیم آن را با مجموعه حقایق بسازیم نه با پرش به مجموعه های تضادی...

سوال) پرش به مجموعه تضادی چیست؟ ارائه مثبت و منفی بدون نگرش به جنبه عددی آنها پرش به مجموعه تضادی است. یعنی ما مثبت و منفی را به صورت صرف عدد نمایش ندهیم و از سمبل های قانون پذیر برای تبیین آنها استفاده کنیم. دکور پرش به مجموعه تضادی نسبتا صحیح است اما مطلقا صحیح خیر...

ادامه قضیه گودل:

طبق گفته ریاضیدانان احتمال میدهم جی بغرنج نباشد چون بعید است ریاضیدانان مفهوم ثابت شده ای را به در صورت بغرنج بپذیرند. همچنین جی زارت است زیرا اصل کمال ریاضیاتی آن را تایید میکند. پس تنها احتمال باقی مانده اینست که بگوییم جی ناعدد است.

سوال) چرا نمیپذیری دنباله عددی ای در ریاضیات هست که اگر به منطق برگردان شود (قلب به منطق شود) قابل اثبات نخواهد بود؟ زیرا در نقض آشکار با اصل کمال ریاضیاتی است... در غیر این صورت ریاضیات زروار نوشته ایم.

حال که به این رسیدیم که تنها دنباله های ناعددی در ریاضیات هستند که وقتی به منطق برمیگردند اثبات ندارند ادامه دهیم.

ابتدا میگوییم بله هست، جی ناعددی هست که وقتی به منطق برمیگردد اثبات ندارد. چرا؟ پاسخ در ناعدد بودن آن عدد است... این عدد خودش خودش نیست پس به اثبات نیاز ندارد یا به اصطلاح بینیاز از اثبات است. زیرا در ریاضیات لازم نیست چیزی که خودش خودش نیست را اثبات کنیم... (نکته ایکس)

سپس میگوییم خیر نیست، جی ناعددی هست که وقتی به منطق برمیگردد اثبات دارد. چرا؟ پاسخ در ناعدد بودن آن عدد است... این ناعدد خودش خودش نیست پس حتی اگر اثباتش بکنیم کار بیهوده ای کرده ایم چون به هرچه دیگر بخواهد میپرد...

سوال) اگر گودل به ناعدد اشاره نکرده باشد و آن مسئله صددرصد یک عدد باشد چه داریم بگوییم؟ پاسخ اینجاست که اعدادی که میشناسیم در واقع با نا اعداد نوشته میشوند و تنها سه عدد هستند که هم عدد هستند و هم ناعدد و آن سه اولیشان بینهایت مطلق که فرم عددی آن صفرم است میباشد و دومی قدرت مطلق است که فرم عددی آن یک یا همان باصفرم است و سومی نفوذ مطلق است که فرم عددی آن صفر یا همان بصفرم است.

پس طبق حرف های من فرضیه گودل یک مغلطه ناخواسته بر اساس پرش نسبتا صحیح (نگرش تضدیدی به اعداد) بوده است و احتمالا این مغلطه از اینکه ساختار گذاره منطقی دووجهی چیست پدید آمده است... در حالی که پاسخ گذاره منطقی دووجهی همواره با ناعدد است و عددی نداریم که در گذاره منطقی دووجهی صدق کند.

سوال) گذاره منطقی دو وجهی چیست؟ گذاره ای است که هم صحیح است و هم غلط... مثل مرگ گربه شرودینگر... مثل اینکه بگوییم یک خودش خودش است (که اساسا غلط است) در حالی که یک میتواند هر چیز دیگری باشد.

سوال) اگر نااعداد خودشان خودشان نیستند پس چطور هستند؟ چون تنفس دارند...

سوال) انواع ناعدد را نام ببر: ناعدد صاحب امانت در تعریف... یعنی اگر بغرنج است به عنوان بغرنج پذیرفته بشود و دکور جدیدی نسازد... اگر حقیقی است همچنین... اگر ناعدد میل داشته باشد تا از تعریف خود خروج کند ناعدد ناامین نام میگیرد.

تبرئه صفرم و باصفرم و بصفرم از ناعدد ناامین بودن : چون میتوانند وارد اعداد بشوند و تعریف شدگی و حالت متعارف از خودشان ساطع کنند پس ناعدد صاحب امانت هستند. البته امانتداری ریشتر اول وجود در ناعددیت است و به محض ورود به ریشتر دوم نااعداد، امانت دکور قبلی را از دست میدهد.

ضمنا نااعدادی که صاحب امانت هستند در ناعدد بودن امانتداری شان قابل مشاهده نیست بلکه وقتی وارد اعداد میشوند امانتشان قابل مشاهده است ... چرا؟

ادامه برای بعد...

شبیه سازی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید