لقمان حاجی زاده
لقمان حاجی زاده
خواندن ۱۳ دقیقه·۲ ماه پیش

مسجد امانت (ریز اپلیکیشن های امانت)

ریز اپلیکیشن چیست؟

آنزیم امانت: هر آنزیم به صورت پویا تمام خیانت در امانت های سازمان یافته را از هم بگسلد و استعداد ادای امانت را به مرحله وصل تشکیلاتی برساند.

تشخیص رهاسازی این آنزیم مسلما نیاز به یک اپلیکیشن در سطح جامعه دارد که متشکل از یک پروتکل مجرب است. مثل انسانیت، مثل اعتقادات باغی و جنگلی، مثل سبک زندگی اسلامی و ... .

ابتدا باید تشخیص دهیم که رهاسازی نوع آنزیم معضل ساز نیست... مثلا رهاسازی رفتار آنزیمی پلیسی سبک زندگی اسلامی در کشور باعث ایجاد مهسا امینیسم شود و مردم به دلیل ساختن آلرژی در طول زمان به این تحرکات دیگر تحمل چنین اتفاقی را ندارند. زیرا این حرکت را یک خودایمنی تشخیص میدهند و احتمال واکنش آنافیلاکسی نیز وجود دارد. بررسی علت دقیق خیلی تحلیل میطلبد ولی بزرگترین معضل اساسی نگاه لیبرالی به پالایشگاه انسان ساز است. (خانواده) وقتی نگاه لیبرالی به خانواده در جامعه شدت بگیرد سن ازدواج بالا میرود و وقتی سن ازدواج بالا رفت تمایل ان آرتی اسی در جامعه تشکیل میشود و وقتی ان آرتی اس اوج بگیرد و عادی سازی بشود مقابله فیزیکی با ان آرتی اس واکنش شدید پیدا میکند. چرا؟

انگیزه قشر مذهبی: وقتی رفتار ان آرتی اس عادی سازی بشود قشر مذهبی به تقلیل معقولانه این رفتار متمایل تر است تا سرکوب... چرا؟ چون افراد شرفگرا در زمینه رفتارهای جنسی از رفتار جنسی خودنکاحی بیزار شده اند و دوست دارند جامعه به سمت رفتار طبیعی جنس مخالف نکاحی برود. اگر این تمایل افراد شرفگرا با ازدواج تغذیه داده نشود باید به آنها حق بدهیم که تشنگی خودشان را از آب نامطمئن تامین کنند. قشر مذهبی برای انگیزه های افراد شرفگرا احترام قائل هستند بنابراین در این زمینه حمایت این قشر را از دست میدهیم...

وقتی در یک جامعه مذهبی انگیزه طبیعی قشر مذهبی وجود نداشته باشد مسلما القای تفکرات سرکوبگرایانه در راستای عمل به مذهب یک ساختار تهی از پشتیبانی میشود. متاسفانه انگیزه های طبیعی قشر مذهبی به عنوان عرف به جامعه تزریق نمیشوند و همین باعث میشود مردم همدیگر را درک نکنند و قشر شرفگرا که هنوز اهمیت رفتار مذهب را درک نمیکنند فاز مخالف با رفتار مذهبی میگیرند و در این راستا تحت شرایط فتنه به جمعیت اقلیت بی شرف و هرزه متمایل میشوند.

چه باید کرد؟

شناسایی انگیزه های سلول های آلرژی ساز و تصحیح اطلاعات دی ان ای آنها تا به آنزیم های حیاتی واکنش نشان ندهند و اگر مثلا به آنزیم پلیسی بدبین هستند باید از آنها بپرسیم که چه آنزیمی را ترجیح میدهند؟

عادی سازی رفتار آنزیمی صحیح در جامعه... مسلما ممکن است به این عادی سازی واکنش سخت نشان داده شود ولی نباید ترسید و باید در این زمینه بحث و گفتگو را باز کرد.

پیدا کردن انگیزه های مخالفت با رفتار آنزیمی صحیح... به نظرم تفکر لیبرالی گرا به خانواده چنین انگیزه ای را میسازد.

انتشار ویروس ژن ناسالم کش... به نظرم حمله ی فردگرا و موجه و حساب شده به قلب تفکر لیبرالی توسط شخصیت ها با سروصدای زیاد باعث میشود مردم دست از حمایت از این تفکر بردارند. (مثل رواج ازدواج در سنین تازه به بلوغ رسیده ها مثل قبح زدایی از نکاح موقت) البته تفکر لیبرالی در کشور ما سیر قانونی شدن را هم طی کرده است و این کار را مشکل میکند. نمونه ی انتشار ویروس ژن ناسالم کش رفتار حضرت محمد در زمینه ازدواج با همسر پسرخوانده ی خودش بود و این باعث شد فرهنگ جاهلیت دچار سرکوب شدید بشود و از دی ان ای مردم حذف شود.

رهاسازی آنزیم های مجرب به سمت جامعه در مسیر ایجاد کمترین واکنش آلرژیک... البته شاید بگویید نباید از فتنه ترسید و محکم عمل کرد ولی پاسخ اینست که هرچه بیشتر از فتنه بترسی بیشتر سرت می آید و اگر با تقوا و تقیه صحیح به سمت ایجاد آنزیم های مجرب به سمت جامعه برویم فتنه به صورت رسیده و کنترل شده رخ خواهد داد. نباید خام عمل کرد باید حساب شده و هوشمندانه پیشروی کرد و فتنه سازی را به خداوند سپرد زیرا ما اجازه ساخت مستقیم فتنه را نداریم زیرا این حرکت از قتل بدتر است... تنها خداوند است که اجازه فتنه سازی مستقیم را دارد و ما وظیفه داریم القا کنیم که طبیعتا از فتنه میترسیم ولی برای آن آماده هستیم و آماده باشیم. شاید به صورت لغوی حرفم بد تحلیل شود ولی به صورت معنوی تمام حرف من اینست "انفعال بر اثر فتنه به سبب حکمت پویای اسلامی لزوما درست نیست. هر چند سکوت در زمان فتنه به سبب منطق اسلام توجیه دارد..."

این یعنی هدف ایجاد فتنه نیست بلکه هدف اصلی ایجاد اصلاحات است. منتهی اگر دیدیم قضیه دارد ناموسی میشود باید به خط بزنیم و مثل امام حسین در کربلا حساب شده عمل کنیم تا به صورت آهسته رهش از کمترین ظرفیت ها در مقابل بزرگترین تهدیدها بیشترین استفاده را ببریم... اگر همان اول به قلب فتنه ساز به صورت تشکیلاتی حمله کنیم کوچکترین ناسازگاری درون تشکیلاتی سبب میشود هسته مان انفجاری عمل کند و تروخشک با هم بسوزد. بلکه باید پاتوژن هایمان آرام آرام دانه به دانه در جامعه رهاسازی بشوند...

مثلا فرض کنیم در آینده نه چندان دور زلزله سازی هدفمند در جهان شکل بگیرد. مثلا دانشمندان فشار حرکت گوشته بر روی پوسته را اندازه گیری کنند و بفهمند یک زلزله نه ریشتری طی هفت سال آتی تهران را تهدید میکند؟ پاسخ چیست؟ یا تخلیه تهران که خیلی هزینه بر است، یا ایجاد زلزله های کوچک پنج ریشتری و تکرار این ماجرا مثلا روزی پنج بار تا آنجا که فشار حرکت گوشته بر پوسته تخلیه شود و از تهدید زلزله عظیم دور بشویم...

مثلا فرض کنیم صحبت در مورد ایجاد مسجد امانت در جامعه واکنش شدیدی بسازد... زیرا مردم به رفتار ژنتیکی این مسئله بدبین هستند. پس با عنصر گفتگو باید رفتار ژنتیکی این پدیده در میان مردم توضیح داده شود و به مرور حمایت قشر مذهبی را بدست بیاوریم و بعد از آن با نظام عملیاتی صحیح مقاومت قشر شرفگرا به مسجد امانت کاهش یابد... هدف ما اینست که نگاه مذهبی و نگاه شرفگرا با هم تطابق پیدا کنند تا جامعه از صورت دوقطبی خودش خارج شود. در نهایت قشر جاهل شرفگرا شاید تحمل خودشان را از دست دادند و در یکی از این زلزله سازی ها به جو تنشی دامن بزنند و یک زلزله طبیعی قوی رخ بدهد در این صورت به فاز گفتگو برمیگردیم تا امواج زلزله بخوابد و بعد از پایان زلزله طبیعی دوباره به فاز عملیاتی با صورت تکامل یافته تر برمیگردیم...

شناخت انواع قشر در جامعه مسجد امانت...

قشر شرفگرای مذهبی اسلامی ایمانی: این قشر به هرگونه ادای امانت در غالب اسلام خوشبین هستند حتی به غلط!

قشر شرفگرای مذهبی اسلامی: این قشر به ادای امانت در غالب اسلام خوشبین هستند ولی در مقابل رفتار غلط واکنش نشان میدهند.

قشر شرفگرای مذهبی شل: این قشر به ادای امانت در غالب اسلام وقتی خوشبین میشوند که مطمئن باشند رفتار صحیحی است...

قشر شرفگرای توجیه در مقابل مذهب: این قشر به جای نگاه به مذهب حقیقی به مذهب تحقیقی تمایل دارند. مذهب تحقیقی همان شرفگرایی است ولی هنوز نتوانسته ایم این قشر را توجیه کنیم که ایندو تطابق دارند اما بسیار نزدیک هستیم... کافیست پتانسیل اجرا شده ی مذهب در یک زمینه مثل حمله به اسرائیل یا مبارزه با فساد و بیکاری و اعتیاد و غیره را ببینند و بعد از این ماجرا دسته دسته وارد اقشار مذهبی خواهند شد.

قشر شرفگرای بی تفاوت به مذهب: این قشر مذهب را در مختصات تحقیقی اش نامطابق با حقیقتش میپندارند بنابراین به همان مذهب تحقیقی شان گرایش دارند. شاید نتوانیم این قشر را به زمینه توجیه شدن وارد کنیم مگر اینکه جامعه گرفتار حالت دوقطبی بشود و رفتار مظلومانه و اقتدار گرایانه مذهبی ها باعث تجدید نظر آنها در نگاه به مذهب شود ولی بدی قصه اینجاست که اگر یکبار نگاهشان به سمت مذهب گرایش بیابد و بعد از مدتی دوباره از مذهب دور بشوند مقاومت بیشتری در مقابل مذهب نشان خواهند داد. مثلا سال پنجاه و هفت انقلاب شد و این قشر به نگاه مذهبی گرایش پیدا کرد ولی بعد از چندین سال گرایششان از بین رفت، حالا ده بار سال پنجاه و هفت تکرار بشود باز هم نگاهشان آن گرمی اولیه را نخواهد داشت...

قشر شرفگرای ضدمذهب: این قشر برای خودشان تحقیقاتی در زمینه مذهب دارند و به جهت سهل انگاری در مطالعه مذهب گرفتار نگاه ضدمذهبی هستند زیرا حقیقت مذهب را با تحقیقاتش در تعارض میبینند. باید از هرکدام پرسید چرا ضد مذهب هستید و گفتگوی طولانی کرد... بعضی افراد در زمینه مذهب تحقیقی شان (شرفگرایی) سهل انگاری کرده اند و اصلا در یک توهم و فانتزی از شرافت زندگی میکنند. مثل ایرانپرست هایی که مثلا به آنها بگوییم صدمیلیون انسان در یک کیلومتری مرز ایران به صورت قرون وسطایی در حال شکنجه هستند اما یک کیلومتر داخل مرز ایران یک پیرمرد عطسه کرد و خون دماغ شد به شما میگویند ای وای چرا آن پیرمرد خون دماغ شد کمکش کنید... مسلما این گونه افراد شرفگرا هستند ولی در زمینه ساخت و ساز شرف تحقیقی در یک کاریکاتور محض در حال گذران تفکرات هستند... بعضی افراد در زمینه مذهب تحقیقی شان (شرفگرایی) غرض ورزی دارند. یعنی شرف تازمانی خوب است که بقیه بگویند خوب است. شاید فکر کنید شاهین صمدپور چنین آدمی است ولی به نظرم این شخصیت گاه در زمینه شرافت عملکرد پایدار دارد یعنی وقتی میبیند به انسانی در جهان ظلم شده است آن را بازگو میکند هرچند مورد حمله قرار بگیرد... البته در زمینه شرافت گاه گرفتار این غرض ورزی نیز میشود و به نظرم این پدیده هم سهل انگار است هم غرض ورز هم بی تفاوت به مذهب... علت این قضیه نیز بیریشتری بودن دل دادن این پدیده به مفاهیم اصیل است. یعنی شرفگرایی این پدیده بسته به محیط یک تولرانس خاص دارد که به نظرم طبیعی است. بعضی افراد در زمینه مذهب تحقیقی شان (شرفگرایی) فاز حقه باز دارند. زندگی این پدیده ها پر از دروغ است و همه چیز را با دروغ پیش میبرند و انقدر دروغ میگویند که تحقیقاتشان از سمت خودشان دچار آسیب شده است. مثلا ادعا میکنند که اگر پیرمرد خون دماغ شد باید برایش کمک ببرند ولی وقتی میگویند یک ورق دستمال کاغذی به خیریه ما کمک کن، اگر میلیارد میلیارد پول داشته باشند میگویند چرا من؟!

قشر بی شرف حیوان مذهب: این افراد پدرانشان مذهبی بوده اند ولی در زمینه مذهب هیچ تحقیقی نکرده اند برای همین دستاورد های مذهب داخل آنها بومی سازی نشده است. مثلا نماز میخوانند اما اگر محض عادت نیست محض ریا است... مثلا از دیانت حرف میزنند ولی وقتی به عمق دیانت میروی تکفیرت میکنند... از دیانت حرف میزنند ولی وقتی به دیانت عمل میکنی مانع میشوند یا به صورت مارق یعنی با تندروی از فاز تدین خارج میشوند. یا به صورت ناکث یعنی سرعت دینداری آنها تابع منافع خودشان و قبیله شان است و کاملا دنیا طلبانه است... یا به صورت قاسط یعنی دینداری آنها صرفا از سمت حکومت است و هرچه حکومت بگوید همانند البته خوشبین نباشیم که اگر حکومت خوب بود این افراد هم خوب میشوند. زیرا حکمرانی امروز در دهکده جهانی دیگر کشور خودمان نیست... فقط کافیست غرب بگوید دینداری یعنی ایکس همه شان میشوند ایکس... فقط کافیست شرق بگوید دینداری یعنی ایگرگ همه شان میشوند ایگرگ... وقتی هم میگوییم در دین تحقیق کنید به حکومت نگاه میکنند که آیا لازم میدانند تحقیق شود یا خیر، مثل دانش آموزی که دنبال کسب نمره است و به کسب معرفت اهمیت ندهد بلکه حتی دوست دارد شرابی بخورد که معارف از ذهنش فرار کنند زیرا مزاحم هستند.

قشر بی شرف بی تفاوت به مذهب: این افراد ظرف تشت شرافت آنها کاملا سوراخ است. اگر زندگی اشرافی به آنها رو کند مردم عوامی احساس میکنند شرافت دارند... ولی کاملا مثل ترامپ هستند، هرزگری میکنند، قاتل هستند، دزد هستند، فریبکار هستند، دروغگو هستند... فقط توسط مال و اموال و فرزندان و دانش اطلاعاتی بسیار سطحی و مقام های دنیوی به نظر فردی باشرف می آیند ولی از درون هیچ اعتقادی به شرف ندارند... چه بسا اگر منافعشان ایجاد کنند ضدمذهب نیز عمل کنند و این هیچ بعید نیست...

قشر بی شرف ضد مذهب: این افراد حتی اگر ندانند به معنای واقعی کلمه یا شیطان هستند یا شیطان پرست یا اینکه بیماری شیطانی دارند. فقط کافیست بپرسیم آیا مذهب اصیل و حقیقی را مطالعه کردی و آن را به عنوان یک حقیقت پذیرفته ای؟ اگر صادقانه بگویند آری یعنی شیطان هستند و اگر صادقانه بگویند خیر یعنی شیطان پرست هستند و اگر صادقانه بگویند نمیتوانم بپذیرم یعنی بیماری شیطانی دارند... مثلا دزد ناموس و اهل تجاوز در حالی که دسترسی به ازدواج دارد (کسی که دسترسی به ازدواج ندارد ممکن است بیماری سکشوال استارویشن شدید داشته باشد یعنی بیماری شیطانی دارند)، دزدی که از روی شکم سیری دزدی کند (البته کلپومانتیک مستثنی است زیرا بیمار است)، کسی که در اعتیاد باشد و به اعتیاد علاقه داشته باشد و توصیه نیز بکند( البته اهل افسردگی شدید مستثنی هستند زیرا بیمار هستند) قاتل زنجیره ای ای که قبل از پایان قتل یک شکنجه حسابی نیز بکند. (مثل کثافت های صهیونیست البته افرادی که سادیسم در خونشان هست بیمار هستند)

البته مراقب باشیم هرکسی یک تولرانس در زمینه شرفگرایی و مذهب دارد. شرفگرایی بال منطق مذهب است و مذهب گرایی بال حکمت مذهب است... منتهی گاه میشود کسی بال حکمتی اش کار نمیکند، گاه میشود کسی بال منطقی اش کار نمیکند... شاید به سببی گرفتار فتنه شده است. پس نباید افراد را در این زمینه قضاوت عجولانه کرد... خیلی ها شرفگرا هستند ولی به دلیل تولرانس پائین قلب آنها به درجه اسفل السافلین سقوط میکنند. اما بعد از مدتی پشیمان میشوند و با افزایش تولرانس قلبشان به درجات بالا صعود میکنند. شاید خداوند آنها را گرفتار فتنه کرده است تا پائین بروند و با تلاش بسیار تولرانس خودشان را بالا ببرند. شاید این کسی که گرفتار شیطنت شده است قلبش کودکی خردسال است که تحت تاثیر بازی های کامپیوتری نگاهش به حقیقت جهان گرفتار تقلیل القایی شده است و اگر مدتی بازی کامپیوتری را کنار بگذارد قلبش از القای تقلیل ها رها بشود. شاید این کسی که گرفتار شیطان پرستی شده است قلبش کودکی خردسال است که تحت تاثیر تبلیغات هوای نفسی اتفاقا به پست این مدار از فعالیت خورده است و خداوند با مبتلا کردن او به این فتنه میخواهد تولرانس قلب او را زیاد کند و او را به زمینه های بالاتر صعود دهد. شاید این کسی که گرفتار بیماری شیطانی شده است اصلا و ابدا مقصر نیست و مواد شیمیایی داخل سیستم اعصاب او توازنشان را از دست داده اند و شاید همین بیماری شیطانی او زمینه ساز تولرانس قلبی سازی بسیار در آینده او بشود... پس قضاوت نکنیم... کسی که در عین ابتلا به بیماری شیطانی رفتار عادی بروز بدهد شاید از با تقوا ترین اساتید اخلاق عملی تواناتر است منتهی سازوکار شیمیایی ذهن او به او وسعت نمیدهد. همه این فتنه ها میتواند از سمت خداوند باشد و اگر این افراد را قضاوت کنید هیچ بعید نیست همین بلا سمت خودتان بیاید و اگر هیچوقت هم نیاید مغرور نشوید زیرا یعنی خداوند اصلا دوستتان ندارد و میخواهد تمام گرفتاری های جهنم را یکباره سرتان فرود بیاورد. بهترین انتقام گیری از اهل فساد اینست که به آنان محبت زیاد کنیم و در پر قو نگاهشان داریم زیرا وقتی به جهنم بروند حسرت روزهای گذشته شان در دنیا آنها را خواهد کشت... کسی که همه عمرش بهترین شربت ها را نوشیده را مجبور کنی چرک و خون بخورد کجا و کسی که در تمام عمرش آب تلخ و بدمزه میخورد کجا... سقوط بیشتر به جهنم دردناک تر از سقوط کوچک به جهنم است...

_____________________________________

ریز اپلیکیشن های امانت از همه بیشتر قشر بی شرف ضد مذهب را تحریک میکند پس هیاهوی بیشتر از سمت چنین افرادی پیش می آید. فتنه ی قشر بی شرف ضد مذهب همچون خون در رگهای همه انسان ها جریان دارد و هیچکس از این فتنه مبرا نیست الا عقل و ایمان و یقین زیرا این سه بندگان مخلص خداوند هستند و برای شیطان به این زمینه راهی نیست... مطمئنا نمیتوانیم خونمان را از این پدیده پاکسازی کنیم الا تمسک به این سه گانه و علمی که من ارائه میدهم در این سه زمینه راهگشا است نه به خاطر اینکه تدوین پیشرفته ای دارد بلکه به خاطر اینکه مقدمه خوبی است... تدوین پیشرفته این مسئله حجم زیادی دارد و باید به صورت تحت نظر یک صاحب اطلاعات به صورت تیمی دنبال شود.

سبک زندگیسن ازدواجمذهب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید