مقدمه پروتکل بورس دولت مستضعفین

اگر از مقاله سازمان اینجا می آیید تا زمان تمام شدن تبلیغات پست قبلی مطالب در این پست به اشتراک گذاشته میشود. (هنوز سوال و جوابی نشده که نیاز به پست جدید باشد پس در صورت پرسش و پاسخ مهم حتما دوباره به این صفحه سر بزنید)

هدف: رسیدن به شکوفایی اقتصاد دولت مستضعفین.

دولت مستضعفین چیست؟ دولت وارثان زمین است که ائمه از آنها هستند.

چگونه به این مهم میرسیم؟ ابتدا پیدا کردن نان امام زمان و سپس رساندن آن به مصرف کننده با اولویت انسانیت. (رجوع به سوره انسان و پروتکل انسانیت خودم)

نان امام زمان چیست؟ هر نانی که آماده رسیدن به مصرف کنندگانش است ولی حجابی که مرگ بر او باد مانع شده این نان به دست او برسد. مثلا خوراک لباس مسکن دارو تفریح و... که خوب و پاک هستند هستند مصرف کننده نیز هست اما نان میخشکد کپک میزند آتش میگیرد ولی به دست او نمیرسد. حالا به هر دلیلی که من آن دلیل را جهالت مینامم.

سوال1: آیا رساندن نان بی ضابطه باعث بی انگیزگی قشر مستضعف در کار کردن و هرج و مرج برآمده از بیکاری نمیشود؟ در انسان شیطانی بله ولی در انسان ملکی خیر. نکته هر انسانی که نان میخورد در وهله اول شیطانی نیست زیرا دنبال وجود بیشتر است و حرکت ملکی میکند و ما نیز باید از این حرکت ملکی حتی در انسان شیطانی استقبال کنیم. هرچند نیت شیطانی داشته باشد و در دولت مستضعفین انسان های ملکی ما فقط تلاش میکنیم نیت شیطانی او را بخشکانیم.

جواب سوال1) فعلا در گام اول پول پاک (ارز هادی یا هر اسم دیگر) میسازیم و بر اساس آن پول نان پخش میکنیم تا اقتصاد دولت مستضعفین شکل بگیرد...

جواب2 سوال1) آخوندها به عنوان یک قشر قدیمی دولت مستضعفین هستند ولی با این تفاوت که عده ای از آنها مستضعف نمیمانند مثل امثال رفسنجانی پس آخوند مرفه تر از توده مستضعفین از دولت مستضعفین خارج است. منظورم از این جواب این بود که این مسئله قبلا رخ داده است و من چیز جدیدی بیان نمیکنم. منتهی سازمان یافتگی وجود ندارد. بورس دولت مستضعفین این سازماندهی را ایجاد خواهد کرد ان شالله...

سوال 2) گفتی آخوند ضعف سیستم آخوندیسم چیست که تو آمدی روی دستشان؟ ضعف اول محافظه کاری بیش از حد است. آخوند وقتی آخوند میشود که چهار سال درس بخواند تازه هرکسی نمیتواند آخوند بشود و گزینش غلط انجام میدهند. تازه در آخوندیسم ایجاد دولت تز اساسی نیست و به دلیل محافظه کاری مراجع عظام تقلید که به سنت مراجع تقلید در نظام شاهنشاهی عمل میکنند سازوکار خوبی از دولت نمیبینیم و همه چیز به امان خداست در حالی که امان اساسی خدا وابتقو الیه بوسیله است یعنی به وسیله دولت مستضعفین به امان خدا برسیم نه به سبک امروزی مدرک گرایی هر آخوندی مدرک داشت شهریه بگیرد به نظرم آرمانی نیست. خوب است اما آرمانی نیست...

سوال 3) پشتوانه پول پاک چیست؟ طبق باور قلبی قرار است پول بی صاحاب در اواسط دولت صاحب الزمان بدست بیاید. پشتوانه من همان است. سوال 3.1) اینطوری هر شیادی این پول را نمیسازد و رد و بدل نمیکند؟ مسلما بله یک عده شیاد شیطان صفت هم پا به عرصه خواهند گذاشت ولی قصد من خیرخواهی است و هدایت و صداقت کامل... این پول باید ارز هادی و ارز صادق باشد یعنی باید پاک باشد و پاک بماند. حال سوال من اینست اگر قرار باشد قوی شدن احتمال بودن امام زمان امام زمان دروغین بسازد ما احتمال بودن امام زمان را در خودمان قوی نکنیم که مبادا به دام شیاد شیطان صفت نیافتیم. سوال 3.1.1) چه معیاری برای خروج از تقلب و تخلف در پول پاک داری؟ ابتدا باید گفت کسی که پول رایج امروز مملکت دست اوست باید به خاطر ناپاکی تورم محاکمه شود ولی نمیشود. اولین قدم در پول پاک اینست که تورم را ریشه کن کنیم. پس ارزش پول پاک هرگز نباید از دست برود از طرفی منطقی است که قیمت اشیا باهم در نوسان است و هر لحظه پول بی ارزش و با ارزش میشود. چه باید کرد؟ جواب اینست که باید فرمولی برای پول پاک نوشته شود که مثلا طی آن همه نیازهای اساسی جنبش برده دار نباشیم برآورده شود. طبق این فرمول اگر نیازهای اساسی تمام مردم جهان برآورده شود ارزش پول پاک صفر میشود و در نتیجه دیگر لازم نیست از امام زمان پول بگیریم تا پشتوانه پول پاک بدست بیاید یعنی با این حرکت دوم اینور معادله با آنطرف ساده شده است و دیگر مشکلی برای امام زمان نتراشیده ایم. زیرا ارزش پول پاک قرار است در دولت مهدی صفر بشود. طبق این فرمول کسی که به نیازهای اساسی اش رسیده است نیز قابلیت نقد کردن پول خودش را ندارد (مگر اینکه تقلب کند خودش را بدهکار و ورشکسته کند و برای زندان نیافتادن پولش نقد شود که اگر عمدی باشد از دولت مستضعفین اخراج است به حکم من) طبق این فرمول پول پاک قابلیت انتقال در بازار آزاد ندارد و از طریق مراجع ذی صلاح منتقل میشود. یعنی میوه فروش صدهزار پول پاک میخرد و میوه اش را به مصرف کنندگان میرساند این صدهزار پول پاک را نمیتواند از خارج مراجع ذی صلاح خرج کند و سم برای زمین و کود بخرد. پس در واقع ابتدائا کشاورز وقتی به پول پاک باید روی بیاورد که مطمئن باشد ورشکست نمیشود. یعنی هشتاد درصد محصول را بازار آزاد میفروشد و خرج و مخارج را در می آورد و بقیه که سودش از کسب است را به مراجع ذی صلاح میدهد و پول پاک دریافت میکند. این فرد داخل دولت مستضعفین خواهد بود. البته تنخواه داشتن کسی را از دولت مستضعفین بیرون نمی اندازد به شرط اینکه با نماینده مرجع تقلیدش شفاف باشد بگوید این قسمت سودم را نگه داشته ام اگر خرج غیرمترقبه و غیرپیشبینی شده پیش آمد خرج کنم. بعلاوه چیزهایی که در ادامه به آن میرسیم... ولی کسی که از سودش به چیزهایی برای خودش بخرد که مثلا اشرافی یا تجمل به حساب بیایند مسلما از دولت مستضعفین خارج شده است. نکته 3.1.1: پول پاک نباید در دستان یک نفر جمع شود و باید پخش شده و موزائیکی باشد تا احتمال تقلب در آن کم باشد و اگر تقلبی هم شد مثل نظام اقتصادی ایران ضررهای هنگفت نکنیم. بلکه باید سازوکارش استاندارد و شفاف باشد و طبق پروتکل های دولت مستضعفین به روز رسانی شوند. یعنی کامبیز که یک سرپرست خرده پا است که یک مرجع ذی صلاح را مدیریت میکند مثلا در نهایت سقف تراکنشش دو میلیون و چهارصد هزار واحد پول پاک در ماه خواهد داشت (مثلا) پس نهایت تخلفی که میتواند بکند اینست که یکباره با یکی از اینها فرار کند. در صورت این اتفاق دولت مستضعفین از این ماجرا عبرت میگیرد و مثلا در سازوکارش تجدید نظر میکند یا اینکه در بدترین حالت این موارد را جزء کلترال دمیج یا آسیب ضمنی به حساب می آورد... پس پول پاک به صورت هنگفت در دست کسی پخش نمیشود. مگر اینکه مرجع تقلیدی به او صلاحیت مستقیم بدهد یا غیره...

سوال 4: آیا مخالف اختلاف در سطوح زندگی هستیم؟ خیر... به نظرم بالاترین سطح زندگی باید در جامعه دوازده برابر حداقل سطح زندگی باشد. سطح زندگی نیز به صورت تابع زنگوله ای پخش میشود و لگاریتمی یعنی یک درصد جامعه سطح یکی باشند و یک درصد جامعه سطح دوزاده... دو درصد سطح دوئی و دو درصد سطح یازده... چهار درصد سطح سه ای باشند و چهار درصد سطح ده... هشت درصد سطح سئی و هشت درصد سطح نه... بعدی شانزده و بعدی سی و دو که سطح پنج و میانی است... میپرسیم دو درصد دیگر چیست؟ اینها شناورند و الکترون آزاد میان سطح زندگی یک الی دوازده نه بیشتر میچرخند بالاپائین میروند. علت این سطح بندی چیست؟ خروج از رکود انگیزه دنیوی... بعضی انسان ها به خاطر کار انگیزه دنیایی کار میکنند و اگر ببینند سطح زندگی فرقی نمیکند کار نمیکنند. بنده زیاد بازی ایدل کرده ام و خوب میدانم اگر بخواهیم غیر لگاریتمی کار کنیم انگیزه تلاش خوب پوشش داده نمیشود. وقتی تو کف زندگی ساده ساده داری و فقط یکم دیگر تلاش کنی میروی سطح دوم چرا نکنی؟ پس قشر فقیر مایل به انجام وظیفه به نحو احسن میشود. اما کسی که رسیده است سطح یازده و ثروتمند است حس طمع غریزی دارد برای اینکه عدد کامل به دستش برسد زمین را به زمان میدوزد و تلاش میکند جزء یک درصد باشد حتی اگر تنها ماشینش از پراید آپشن یک به پراید آپشن دو برسد... نمیبینید طرف برای اینکه یک ثانیه به رکورد دو جهان اضافه کند چقدر تلاش میکند چقدر میدود؟ بله این افراد کم هستند ولی هستند به جای اینکه همه چیز را در اختیارش بگذاری تنها به کارش ارزش بده او آب سرپائینی اش را میرود حتی اگر فقط یک متر پائین تر برود باز هم با اشتیاق فراوان میرود.

جواب 2 سوال 4) فعلا قصد نداریم با پولی که پشتوانه ای جز نان امام زمان ندارد اختلاف سطح زندگی رقم بزنیم. یعنی همه افراد دولت مستضعفین در ابتدا سطح یکی خواهند بود. اما اگر پولی با پشتوانه غیر نان امام زمانی وارد شد حتما اختلاف طبقاتی میسازیم تا جامعه از تکاپوی دنیوی نایستد.

اینها سوالات مقدماتی برای رسیدن به این حرف هستند... بورس دولت مستضعفین چیست؟

گام اول:

بورس متشکل از ارز صادق و ارز هادی است.

ارز صادق با قرعه کشی میان دارندگان پول صادق پخش میشود. هشتاد درصد سرمایه دولت مستضعفین در این زمینه هزینه میشود. کسی که الان واجد شرایط کار است ارز صادق کسب میکند و اگر اعلام نیازمندی کند وارد مرحله قرعه کشی میشود. اگر نیازمند واقعی بود پول واقعی دریافت میکند و اگر نیازمند واقعی نبود قرعه کشی تکرار میشود. (هنوز مرجع ذی صلاح تاسیس نشده و درباره آن حرفی ندارم و اگر دولت مستضعفین سازمان یافته شد مرجع ذی صلاح تاسیس میکنیم و مثلا به دارندگان ارز صادق لوازم مورد نیاز کارشان را میدهیم مثلا کشاورز کود و سموم و ...مثلا نساجی الیاف مثلا تولید کننده سوله اجاره میدهیم و...)

ارز هادی به صورت صفی به دارندگان پول هادی تسویه میشود به شرط اینکه نیازی طبق پروتکل صادره به آن داشته باشند. اگر دولت مستضعفین به هر دلیلی پولی نداشت به ارز هادی دار بدهد ارائه پول از طریق ارز هادی متوقف میشود تا آن پول تامین شود ولی ارز صادق در جریان خواهد بود. مسلما از طریق دولت مستضعفین به کسی خارج از نوبت ارز هادی تسویه نخواهد شد. بیست درصد سرمایه دولت مستضعفین در این زمینه هزینه میشود.

فرمول ارزش واحد ارز در این گام ابتدایی:

ماده1) ارزش هر واحد ارز طبق جنبش ضد برده داری است. شرح یک (طبق این ماده نمیتوان کسی را به خاطر بدهی ارز هادی به زندان انداخت مسکن زندگی اش را از او گرفت و در غذا و داروی خوردنش به او سخت گرفت چون از حداقل های زندگی محروم شده است. این پولی که به خاطرش افراد به زندان می افتند و آواره میشوند و گرسنه و برهنه میمانند به نظرم پول کثیفی است و کسی که درآمدش از راه بیخانمان کردن مردم است زندگی اش برکت ندارد. البته اگر به جای خانه اش در همسایگی و همان محله خانه کوچکتر و ارزانتری بخرد و بخواهد با خانه او معاوضه کند حق دارد... اگر مثلا به اندازه صدهزار کالری کیسه آرد گندمش را بگیرد و صد هزار کالری آرد جو بدهد حق دارد... اگر کت و شلوار بگیرد و لباس آبرومند ارزانتری بدهد حق دارد...)

ماده2) ارز صادق و ارز هادی یک ارزش دارند و در نحوه توزیع فرق میکنند.

ماده3) نیازهای اصلی طبق جنبش ضد برده داری حق برخورداری از زندگی حداقلی است. میزان ارزش ارز هادی یا صادق نیز بر اساس همین است. حق مسکن حق غذا حق حمل و نقل همگانی متوسط در جامعه منهای مصارف سیاحتی حق پوشاک حق دارو حق ویزیت بهداشتی حق آب برای مصارف متوسط در جامعه منهای مصارف تفریحی ... ارزش هر واحد ارزی میزان پولی است که برای برآورده کردن میانگین ارزش نیاز یک ساعت از زندگی حداقلی در یک محله را بدهد. از آنجایی که این ارزش گزاری بسیار پویایی بالا در محاسبات میطلبد فعلا به یک سوم حداقل حقوق کفایت میکنیم اما لازم به ذکر است که پولی که دولت مستضعفین به افراد میدهد نشان دهنده استخدام نیست بلکه تلاشش برای خارج کردن آنها از بردگی است. گرچه بدست آوردن ارز هادی یا ارز صادق استخدام گونه باشد. اگر خلاء قانونی حس میکنید بگید مسئله پیش نیاد. چون من هرگز در ظرفیت برآورده کردن نیازهای کسی نیستم و در نیازهای حداقلی خودم مانده ام. مسلما طبق این فرمول اگر کسی مثلا بینهایت ارز صادق یا هادی دارد ولی نیازی ندارد توانایی برداشتی را ندارد حتی اگر نیازمند بشناسد یا هرچه. طرف حساب ما خود دارنده ارز است. تشخیص اینکه طرف نیازمند است یا خیر فعلا با مصاحبه آنلاین با سرپرست فعال اقتصادی قابل تایین است. فعلا هر ارز ده هزارتومان تشخیص داده میشود.

ماده4) تمام تعاریف اینکه برده داری چیست قتل چیست تجاوز چیست انسانیت چیست و... تعاریف عرفی یا قانونی یا ... نیستند و آنچه به صورت مقدمه یا پروتکل در مقالات خودم گفته ام میباشد.