لقمان حاجی زاده
لقمان حاجی زاده
خواندن ۴ دقیقه·۲ ماه پیش

ملزومات انتشار عقاید

خدایا نظرت راجع به تصمیم در رابطه با انتشار عقایدی که ضروری میدانم منتشر بشوند چیست؟

قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ

تفسیر: مسلما هوای نفست باعث شده است که با جایگذاری این عقاید هجران یوسف که حقیقت است پیش بیاید. اما این مسئله حرکت جوهره ی تکامل است و بدون اقدام نمیشود در طلب حق بود! در نتیجه اگر در طلب حق باشی مسلما روزگاری این هجران پایان میابد. تنها وظیفه تو اینست که همچون برادران یوسف دلت به برادرت رحم کند و به جای تصمیم به قتل و محرومی از حقیقت با ایجاد عقیده ای که یوسف را به هجران می اندازد اندوه دوری از حقیقت را ایجاد کنی اما طلب حقیقت در نهایت راه را باز خواهد کرد.

تفسیر تفسیر: دروغگو ذبح کننده یوسف است اما کسی که عقاید را امتحان کند یوسف را به هجران از یعقوب می اندازد پس عقیده داشتن گناه نیست.

تفسیر ضربی: طبق اعتقادات جنگلی وقتی علاقه به عقیده ای پیدا میکنی آنرا میسازی اما مسلما اگر به خودت خیانت کنی طلب حقیقت نداشته ای... عقیده پروری به سبک علاقه یک امتحان است که نباید با دروغ توامان باشد.

خدایا میدانم داخل معنای حرفهایم امکان رسوخ غلط هست، چه بسا مفاهیمی که لغتا غلط هستند قابل درک است. چه باید کرد؟

إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ

تفسیر: مسلما کسی که منکر معاد و لقاءالله است در این فتنه در هجران از حقیقت خواهد ماند.

تفسیر تفسیر: اعتقاد پروری و گردش در جنگل علاقه ها اگر دور از ایمان به معاد باشد به هجران حقیقت می انجامد.

در نهایت، به عنوان حَکَم... آیا من را در این زمینه گناهکار میدانی؟ آیا انتشار عقیده در منظر تو جرم است؟

وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ

تفسیر: مسلما اخلاق مداری در این زمینه حرف اول میزند.

تفسیر ضریبی: باید اجازه داد تکامل به سمت طلب حقیقت شدت بگیرد. افرادی که نقد به یک عقیده دارند محترم هستند و مخصوصا اگر نقد وارد باشد مسلما عقیده باطل و استنتاجات آن باید حذف شود.

اما باز کردن دریچه نقد، دریچه تخریب و تهمت و قضاوت را نیز باز خواهد کرد... چه آیه ای حَکَم من در این زمینه باشد؟

إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا

تفسیر: کسانی که وقتی روشن شد، نگرش تکاملی انسان ساز است، این نگرش را دور بیاندازند برادران شیطان هستند و شیطان به پروردگارش ناسپاس است.

مسلما در زمینه ارتباط گیری با دروغگویان چه کنیم؟ اگر نگرش تکاملی باب بشود دکان دستگاه ها ساخته خواهد شد و مردم اهل امانت گرفتار طغیان ها میشوند؟

لازم به آیه ای نیست و قابل استنتاج است... مبارزه با عقایدی که نقد بهشان وارد است انسان را وارد درجات بالاتر میکند در نتیجه انسان امانتدار به انسان عادل ارتقا میابد و در نتیجه این روند ادامه دارد تا هجران یوسف حقیقت پایان یابد.

قوانین اعتقادات علاقه ای تکاملی:

  1. هر عقیده ساخته شده باید یک ضرورت توضیحی داشته باشد و قابلیت توجیه داشته باشد و در صورت نقد وارد حذف شود. پس مبارزه با عقیده شیطانی را فراموش نکنیم.
  2. هر کس بازار عقیده سازی بزند طبق فرموده بعضی ها که در آینده میگویند نبایست مردم را به سمت خودش بخواند بلکه اگر سرپرستی عقایدش را دارد باید در مقابل آنان احساس مسئولیت کند. کسی که به صرف بازار عقیده سازی علاقه دارد به وجود نچسب علاقه دارد و اگر این علاقه او در صورت برخورد با حقایق، مواجهه با حقایق را نتیجه دهد مسلما آنقدر از بهشت محروم میماند تا علاقه او به عقیده سازی مواجهه کننده با حقیقت تحت الشعاع تعهد او به حقیقت قرار گیرد و محو شود. مسلما دنبال کسی راه بیافتید که محبت حقیقت او را به عقیده سازی واداشته است اما کسی که صرف محبت عقیده سازی دارد اغوا شده است.
  3. هرکس بازار عقیده سازی بزند اگر پختگی دارد، باید تحت لوای من انصاری الی الله افراد را جذب کند.
  4. کسی که تکامل را قبول ندارد به پویایی حکمت معتقد نیست در نتیجه امام حسین را نشناخته است. آیا نشناختن امام حسین جرم است؟ میشود در راه او شهید شد و او را نشناخت چنان که حر تا روز آخر نمیشناخت. پس کسانی که تکامل در عقیده سازی را قبول ندارند بسته به همتشان قابل شناسایی هستند. ولایت فقهی چاهی همت سنج است، مسلما قاسطین و مارقین و ناکثین روبروی امام حسین هستند. البته در بخشش به روی خلق باز است ولی مراقب باشیم بداخلاقی دوری از حریت است.
  5. مهمترین قانون اعتقادات علاقه ای تکاملی همان قانون یک است و بقیه تزئین های ضروری هستند.

خدایا قانون دیگری داری؟

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ

یک نکته این قانون شخصیت پرستی است که نهی شده است. زیرا شخصیت هایی همچون همسران پیامبران جهنمی بودند. یک نکته دیگر خیانت نکردن است مراقب فامیل افرادی که شخصیت هستند و خیانت میکنند باشیم...

خدایا هشداری هست؟

كَذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْرًا

تفسیر: نه تمام است...

حقیقتعقایدامام حسین
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید